˙·▪●ღ جدیدترین ها ღ●▪·˙

گروه اینترنتی منصور قیامت

˙·▪●ღ جدیدترین ها ღ●▪·˙

گروه اینترنتی منصور قیامت

آیا مطمئن هستید فارسی امروزی را خوب می دانید؟!!

تپل : یعنی خوب یعنی همان چیزی که فقط فکرش را می کردی یعنی دوست داشتنی

فطیر : یعنی خیلی یعنی خیلی زیاد یعنی اونقدر که نشه فکرش را کرد

گرخید : گرخیدن یعنی ترسیدن یعنی کپ کردن یعنی کم آوردن یعنی قافیه رو باختن

آجر : یعنی سیب زمینی! یعنی 1000کیلومتر اون طرف تر از بی احساسی

شوخی افغانی: یعنی هر مدل شوخی که حال طرف روا تا حد سکته پیش ببرد

زاق : یعنی ضایع یعنی زاقارت یعنی یه کامیون کار اشتباه

سگ برگر : احتمالا غذایی است که خورده شده و باعث شده دهان طرف بوی یک کامیون پیاز بدهد و همراه با بو های دیگر

شاسی: اشاره به قد دارد

ترکوندن : یعنی حال پخش کردن اساسی یعنی فراهم کردن یعنی رسوندن یعنی خوب و اساسی رفتار کردن یعنی بون نقص بودن

پیاز : یعنی خنگ یعنی مشنگ یعنی تو که عین بز نگاهم میکنی وقتی میگویم دوستت دارم

شیمبل:معمولا به جاسازی کردن یا مخفی کردن میگن

چنیم:وقتی میحواهی از چیزی تعریف کنی از این اصطلاح استفاده میکنی

بشقل : تغییر داده شده بقل(قل دادن) به معنی بده بیاد

گون به آدمی میگن که هر چی بهش میگی نمیفهمه و در کا آی کیو ش پایینه

گولاخ : گولاخ به ترکی یعنی گوش و در کل به آدم درب و داغون و نخراشیده میگن

تهران51: آدم دولتی کارمند

ملی شد: همه فهمیدن

میرزا مقوا: کنایه از آدم لاغر و لق لقو

اوپدیس کردن: صدای ضبط را تا آ خر بلند کردن

چریدن: به معنی داشته باش

چوخلصیم: یعنی خیلی مخلصیم

بی سیمچی رو زدن: وقتی با موبایل ی هویی قطع میشه گفته میشه

نبشی دادن: سوتی دادن گاف دادن

دوومنگل: ماتیز

ژولیت: مامور کلانتری

خسته: یه صفت به معنی حرفه ای و کار کشته

اونجا هیچی آنتن نمیده: در توصیف جاهای خیلی پرت گفته میشود

چلاسیدن: ترکیب ماسیدن و چسبیدن و پلاسیدن کنایه از آدمی که دپ شده

سی جی: به معنی آدم خز موتور باز

بدن کار: یعنی بدن ساز یعنی ارنولد یعنی زیبایی کار

اوشکول: غربتی گیج معادل پیه

برو جلو بوق بزن: زیاد حرف نزن

چلغوز: عقب مانده گیج

چمنتیم: مخفف چاکرتیم نوکرتیم مخلصتیم

خیالی نیست: مهم نیست مساله ای نیست

جیک ثانیه: زود سریع

دودره: کلک زدن حقه بازی کلاه گذاشتن سر کار گذاشتن کسی

دیفار: دیوار

سیریش: سمج

سوتی دادن: ضایع کردن خراب کردن انجام دادن کاری بر خلاف قاعده معقول

سیابازی: حقه بازی شارلاتان بازی

شاسکول: مسخره خل

شاسی بلند: قدبلند

قات زدن:قاتی کردن جوش آوردن آشفته و عصبانی شدن

قزمیت: آدم عقب افتاده

آخرشه تهشه اندشه: پایان نهایت در کار مورد نظر خبره و تمام بودن

آلبالو: تقریبا معنای خاصی ندارد و برای ضایع کردن طرف مقابل به کار برده میشود

آنتی حال زدن:ضد حال زدن حال طرف را در شرایط خاص گرفتن

آواکس: خبرچین

آینه بغل اتوبوس: به گوش های پهن و ایستاده و بزرگ گفته میشود

آیکیو:باهوش زرنگ یا برای مسخره کردن هوش طرف به کار میرود

اتو کشیده: آدم شق و رق

اجمالتیم:کوچک شده شما هستیم

اخرابتیم:خرابتیم

ارجینال: اصیل منحصر به فرد

اشتب : مخفف اشتباه

افتض: مخفف افتضاح

افقی شدن : مردن

اوت: پرت

با اتیکت: با شخصیت

باتری قلمی: لاغر مردنی

با حال: با معرفت با مرام

با دنده سنگین رفتن: عجله نداشتن آرام و با طمانینه راه رفتن

بچه راکفلر: بچه پولدار

بچه مثبت:آدم سر به راه

بچه پاستوریزه: بسیار تمیز و مرتب

بروبچ: مخفف بر و بچه ها

پسی: پسر

دخی: دختر

بیلبورد: نهایت تابلو شدن

پاچه خوار :چاپلوس

پارازیت: اختلال مزاحمت

تگری شکوفه:حالت تهوع بالا آوردن

پایه:اهلش هست همراهی میکند

پیچ پلیسی: کشیدن ترمز و دور زدن ماشین

تابلو:انگشت نما مشهور

تریپ: قیافه سبک شیوه

تی تیش:به کسانی گفته میشود که خیلی وسواس دارند و در هر کاری خیلی حساس هستند

جوات: بی کلاس

جیرجیرک: پر حرف

چراغ خامش:مخفیانه

حسش نیست: حوصله اش را ندارم

خالی بند: دروغ گو

خبرگذاری: سخن چین

خفن:بی نقص خوب و تحسین برانگیز یا برای هر نوع اغراق به کار میرود

دور سه فرمان: کسی که خیلی مشکل دارد بسیار قاطی

کره: خیلی باحال

رادار: جاسوس

سه: مایه شرمندگی

شیرین عسل: چاپلوس بادمجان دور قاب چین

سیرابی: توهینی قدیمی از دوره برادران آب منگل

بروبکس(یافقط بکس):همان بر و بچ

نمور(نموره):جزئی کوچک کمی

نک و نال: ناله و زنجموره

بریدن:کم آوردن ناتوان شدن

فک زدن:خیلی حرف زدن ایضا چانه زدن

فنچ(فنچول): دختر کم سن و سال

هاگیرواگیر:گیر و دار شلوغی و پلوغی

قزل قورت: گرسنگی شدید

شله زرد: شل وارفته

صفاسیتی: کنایه از لذت زیاد بردن

قه ثانیه:فورا

کل کل کردن: لجبازی کردن

گرخیدن: ترسیدن

گیر سه پیچ: سماجت بسیار

کف و خون بالا آورد(قاطی کرد):خیلی تعجب کرد خیلی هیجان زده

آمپر چسبوند:عصبانی شد

مگسی شد: عصبانی شد

ریلیف(ریلیفش کن): آماده(آماده اش کن)

آنتن:آدم فروش خبر چین

یول :گیج مراجعه کنید به شاسکول

شلخک: همین جوری اله بختکی

خز: آخر جوات بی کلاس بالای شهری

خز و خیل(خز و پیل): خز و دوستان اجتماعی چند خز

زاخار:مزاحم چیز ضعیف و بی کلاس

تریپ مرگ:بسیار بد حال و ایضا بسیار باحال

خط خطی ام: اعصابم خورد است

سیستم: هر چیز الکترونیکی که به هر وسیله ای سوار میشود

تابیل: نوعی تابلو ضایع کردن

زابیل: تابلو بودن ضایع

خالتور: موسیقی جوات

زابلو: تلفیقی از تابیل و زابیل با اشاره به ریشه کلمه

ببینیم با: بگیر بنشین سر جایت بی خیال بابا این طور ها هم نیست

آژیر باش: حواست جمع باشد

کیشمیشی: در هم و بر هم قاتی

بزنگ بتلف: تماس بگیر تلفن کن

تیلیف: شماره تلفن تلفن  

آویزون: به کسی گفته میشود که به کسی وابسته است، انگل