˙·▪●ღ جدیدترین ها ღ●▪·˙

گروه اینترنتی منصور قیامت

˙·▪●ღ جدیدترین ها ღ●▪·˙

گروه اینترنتی منصور قیامت

آیا نوشیدن ماءالشعیرهای تولید کشور ایران جایز است ؟

 

سؤال :

آیا نوشیدن ماء الشعیر های موجود در بازار اسلامی و تولید کشور ایران جایز است ؟

جواب :

آیة الله خامنه ای:
جواب:اگر مسکر یا فقاع باشد، حرام است ولی خوردن آب‌جو طبّی مانع ندارد.

آیة الله مظاهری:
جواب:جایز است.

آیة الله شیرازی:
جواب:از اهل خبره تحقیق شود که پزشکی است و (فقاع) نباشد.

آیة الله مکارم شیرازی:
جواب:در صورتی که مست کننده نباشد اشکالی ندارد.


آیة الله صافی گلپایگانی:
جواب:اگر جو را به طریقی که در سابق اطباء دستور می دادند و به آن ماء الشعیر می گفتند بجوشانند اشکال ندارد اما آنچه از جو گرفته می شود به آن آب جو می گویند حرام است.

آیت الله شاهرودی:
جواب :آری



منبع خبر: مرجعیت شیعه

حکم بودن زن و مرد نامحرم در محلّى خلوت

بودن زن و مرد نامحرم در محلّى خلوت ـ که کسى در آن جا نیست ـ ، در سه صورت زیر چه حکمی  دارد؟

1) بچّه‏اى ممیّز آن جا باشد ولى کسى نتواند وارد شود.

ج. اشکال ندارد، اگر خلوت اطلاق نشود.

2) کسى بتواند به آن جا وارد شود.

ج. اشکال ندارد.

3) کسى نتواند به آن جا وارد شود، ولى اطمینان به عدم وقوع در گناه باشد.

ج. احتیاط خوب است.

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی ایت الله بهجت

حکم شوخى با نامحرم‏هاى فامیل چیست؟

سوال: در یک خانه چند برادر با خانواده‏ى خود زندگى مى‏کنند. گاهى به حسب اتّفاق برادر به زن‏برادر نگاه و گاهى هم شوخى مى‏کند. با عادّى بودن این جریان، حکم مسأله را بیان بفرمایید؟

ج. با نامحرم‏هاى دیگر فرق ندارد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی ایت الله بهجت

 

لبخند زدن هنگام صحبت با مرد نامحرم، چه حکمی دارد؟

مرجع عالیقدر حضرت ایت الله العظمی بهجت ( دام ظله)

سؤال :
لبخند زدن هنگام صحبت با مرد نامحرم، چه حکمی دارد؟

ج. اشکال دارد.



منبع: پایگاه اطلاع رسانی ایت الله بهجت

چگونه بر رقیبتان پیروز شوید و به عشقتان برسید

چگونه بر رقیبتان پیروز شوید و به عشقتان برسید

شما هم شب ها تا دیوقت بیدار می مانید و نگران این هستید که رقیب، عشقتان را از چنگتان درآورد؟ مظنون هستید که همسرتان، نامزدتان یا عشقتان به جز شما با کس دیگری هم رابطه دارد؟ می خواهیم به شما آموزش دهیم که چطور بر رقیبتان پیروز شوید و عشقتان را برای همیشه به دست آورید.

1) به او نشان دهید که برای انتخاب او بیشتر از هر چیز دیگری احترام قائلید.

کاری نکنید و چیزی نگویید که طرفتان را مجبور کند آنطور که شما می خواهید زندگی کند و همه چیز را مثل شما ببیند. اگر او دوست دارد که خودش انتخاب کند، حال این انتخاب شما باشید یا کس دیگری، به او نشان دهید که برای نظرش احترام قائلید. اگر بتوانید به او ثابت کنید که آزادی انتخاب به او می دهید و برای نظر او احترام قائلید، مطمئن باشید که انتخاب او شما خواهید بود.

2) سعی نکنید رقابت کنید.

سعی نکنید با رقیبتان رقابت کنید. وقتی رقابت می کنید یعنی با او وارد مبارزه شده اید و وقتی وارد مبارزه شوید، انرژی منفی خیلی زیادی تولید می کنید و منجر به تجربه های ناخوشایندی با اطرافیانتان می شود. درعوض، سعی کنید فرصت هایی ایجاد کنید که منجر به تجربه های مثبت شوند، به ویژه با عشقتان. اجازه بدهید طرفتان وقتی باشماست احساس راحتی بیشتری کند.

3) از بحث کردن درمورد مسائل مربوط به رقیبتان خودداری کنید.

وقتی کنار عشقتان هستید، سعی نکنید مداوماً از او درمورد مسائل مربوط به رقیبتان سوال کنید: مثلاً دیروز کجا رفتی؟ چرا فلانی اینکار را می کند؟ چرا فلان چیز را به او دادی و ...پرسیدن چنین سوالاتی فقط او را به حالت دفاعی می کشاند و پاسخ هایی که می دهد هم صادقانه نخواهد بود. چنین بحث هایی اکثر اوقات تجربه های ناخوشایندی ایجاد می کند و باعث می شود هر دو شما سر یک موضوع کوچک و بی ارزش به بجث و جدل بپردازید. پس به طرفتان آزادی انتخاب بدهید. اجازه بدهید هر کاری که دوست دارند انجام دهند و بعد می بینید که از این درک شما قدردانی خواهند کرد. اگر طرفتان متوجه شود که وقتی با شماست می تواند راحت تر از وقتی که با رقیبتان است نفس بکشد، مطمئن باشید که به سمت شما می آید، بدون اینکه تلاشی برای آن کرده باشید.

4) سعی نکنید مثل سیریش به طرف مقابلتان بچسبید.

خودتان را به یاد بیاورید که تازه با طرفتان آشنا شده بودید. آن فردی که آنموقع بودید همان کسی است که طرفتان عاشقانه و عمیقاً دوست می دارد. پس همان آدم باشید. وقتی آن آدم بودید، کسی بودید که مثل سییش به طرفش نمی چسبید. فردی مستقل، بی خیال، و سرشار از انرژی زندگی بودید. این خود واقعی شماست که طرفتان عمیقاً دوستش دارد و می خواهد که با او باشد. پس همه آن وابستگی ها را دور بریزید و سعی کنید استقلال فردیتان را حفظ کنید. اگر رابطه تان رو به انهدام است، افراد دیگر به شما خواهند گفت، "طرفت عوض شده" یا "آدم ها عوض می شوند، زندگی همینه". درعوض لحظه ای مکث کنید و از خودتان بپرسید ایا طرف من واقعاً تغییر کرده است؟ یا این خودم هستم که تغییر کرده ام؟ آیا به کسی تبدیل شده اید که خیلی از رابطه تان توقع دارید؟ عشق شما، شما را به خاطر آن که هستید دوست دارد، پس همان آدم مستقلی باشید که یک روز بودید.

نکات بالا را همیشه در خاطر داشته باشید و با رعایت این نکات مطمئن باشید که قلب کسی را که دوستش دارید به دست خواهید آورد، بدون اینکه تلاش زیادی کرده باشید.

همه جای ایران قزوین است



همه ما کم و بیش خاطرات تلخ و شیرینی از بچگیا مون داریم که شاید خیلی هاشون برامون الان حکم یک تجربه گرانبها رو داشته باشن
مثلا اتفاقاتی که در صف نونوایی ویا داخل اتوبوس برامون میوفتا د و شاید الان هم داره اتفاق میوفته......؟
.
.
.
.
از مدرسه میرسی خونه هنوز از پله ها نیومدی لابا که بابات 200 تومنی جلوت میندازه وبهت میگه برو 10 تا نون بگیر فردا جمعه است و نونوایی تعطیله....! اه همیشه چرا من باید برم نون بگریرم خلاصه پس از کلی کلنجار رفتن با خودت تازه میرسی به نونوایی...اه ه ه تف به این شانس عجب صف درازی
بعد از وایستادن تو صف هی جولوی صف رو نگاه میکنی ببینی چند نفر مونده تا به تو برسه ولی انگار اصلا صف تکون نمیخوره ! توی این افکار غرقی که احساس میکنی یک نفر فاصله قانونی رو از پشت رعایت نمیکنه....بله درست حدس زدین (پس شما هم تجربه دارین!) وقتی با ترس و لرز برمیگردی یک شاهکار طبیعت رو میبینی تازه اونجا خدارو شکر میکنی اونشکلی آفریده نشدی سوراخ دماغهای گوشاد پر مو که همراه با یک دهن گشاد و لبهای شتری و چشمهای درشت غورباقه ای صورت کریحی رو مزین کردن. خلاصه ترکیبی از چند حیون که تصادفی شبیه آدم ازکار دراومده
توی خلقت خدا غرق شدی که میگه : سلام عموجان اسمت چیه؟ تو هم با صدای تو دماغی یه اسم الکی رو میگی که خودت هم متوجه نمشی چی گفتی بعد ازت میپرسه چند سالته؟ (تو دلت میگی به توچه پدرسگ) توهم سنت رو چند سال بالاتر میگی تا شاید بی خیالت شه !- اما نه داداش فایده ای نداره اینجا ه آخر خطه دیگه گوزیدی - همراه با رعایت نکردن فاصله قانونی به چرت و پرت گویی ادامه میده و میگه
راستی من دوست باباتم تو خونمون یه کفتر(کبوتر) دارم که سیگار میکشه میخوای ببینیش خوب بلاخره لحظه ای که منتظرش بودی رسید
نونتو میگیری و از صف میای بیرون رو به یارو میکنی و بلند میگی " همین درخت تو ...ون آدم دروغگو" و فرااااااررر..!

سیر تکاملی دخترها(به همراه عکس) - خیلی باحاله

سال  1230 : 

مرد : دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمیشم.... !!! 

زن : آقا حالا یه غلطی کرد شما ببخشید !!! نا محرم که خونمون نبود . حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده...!!!

مرد: بلند خندیده ؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. !!! نخیر نمی شه باید بکشمش... !!! 

-- بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه... 

 

سال 1280 :

مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی ؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی !!! تو غلط می کنی !!! تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟ 

زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها ! شکر خورد. !!! دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده... 

مرد( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدون درد می کشمت... !!! 

-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه ...

 

سال 1330  : 

مرد: چی؟ دانشسرا ؟؟ (همون دانشگاه خودمون) حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بوکونی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کونم... 

زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ... 

مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم .  یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کنی...

-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو میبخشه ...

 

سال1380 : 

مرد: کجا ؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مثه جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من... تو رو... می کشم... 

زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا).

مرد: من... اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره... !!! (لطفا بد برداشت نکنید !!! )

 

سال 1400 :

زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی.  باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه...

-- بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو میبخشه !!!


جریانات رخت خوابی!! - حتما بخونید

جریانات رخت‌خوابی اصولاً از جذاب‌ترین موضوعات در زندگیه بشریه. یک جورایی هم در دنیا اینطوری شده که اصولاً آقایون باید دنبال این مسائل بدوبدو کنن و خانم‌ها هم ازش به عنوان اسلحه‌ای مرگبار علیه آقایون استفاده میکنند

و اما داستان:

یک شب که من و دوستم !! توی رختواب مشغول ناز و نوازش بودیم. در حالی که احتمال وقوع حوادثی بیشتر و بیشتر میشد یک دفعه اون برگشت و به من گفت : من حوصله اش رو ندارم فقط می‌خوام که بغلم کنی."
چی؟ یعنی چه؟

و اون جوابی رو که هر مردی رو به در و دیوار می‌کوبونه بهم داد:

تو اصلاً به احساسات من به عنوان یک زن توجه نداری و فقط به فکر ... هستی!

و بعد در پاسخ به چشم‌های من که از حدقه داشت در می‌اومد اضافه کرد:

تو چرا نمی‌تونی من رو بخاطر خودم دوست داشته باشی نه برای چیزی که توی رختواب بین من و تو اتفاق می‌افته؟

خوب واضح و مبرهن بود که اون شب دیگه هیچ حادثه‌ای رخ نمی‌ده. برای همین من هم با افسردگی خوابیدم.

فردای اون شب ترجیح دادم که مرخصی بگیرم و یک کمی وقتم رو باهاش بگذرونم. با هم رفتیم بیرون و توی یک رستوران شیک ناهار خوردیم. بعدش رفتیم توی یک بوتیک بزرگ و مشغول خرید شدیم.

چندین دست لباس گرون قیمت رو امتحان کرد و چون نمی‌تونست تصمیم بگیره من بهش گفتم که بهتره همه رو برداره. بعدش برای اینکه ست تکمیل بشه توی قسمت کفش‌ها برای هر دست لباس یک جفت هم کفش انتخاب کردیم. در نهایت هم توی قسمت جواهرات یک جفت گوشواره‌ای الماس.

حضورتون عرض کنم که از خوشحالی داشت ذوق مرگ می‌شد. حتی فکر کنم سعی کرد من و امتحان که چون ازم خواست براش یک مچ‌بند تنیس بخرم، با وجود اینکه حتی یک بار هم راکت تنیس رو دستش نگرفته‌بود. نمی‌تونست باور کنه وقتی در جواب درخواستش گفتم: "برشدار عزیزم."

در اوج لذت از تمام این خرید‌ها دست آخر برگشت و بهم گفت: "عزیزم فکر کنم همین‌ها خوبه. بیا بریم حساب کنیم."

در همین لحظه بود که گفتم: "نه عزیزم من حالش و ندارم."

با چشمای بیرون زده و فک افتاده گفت:"چی؟"

عزیزم من می‌خوام که تو فقط کمی این چیزا رو بغل کنی. تو به وضعیت اقتصادیه من به عنوان یک مرد هیچ توجهی نداری و فقط همین که من برات چیزی بخرم برات مهمه."

و موقعی که توی چشماش می‌خوندم که همین الاناست که بیاد و منو بکشه اضافه کردم: "چرا نمی‌تونی من و بخاطر خودم دوست داشته‌باشی نه بخاطر چیزایی که برات می‌خرم؟"

خوب امشب هم توی اتاق‌خواب هیچ اتفاقی نمی‌افته فقط دلم خنک شده که فهمیده "هرچی عوض داره گله نداره."

چه کسی کر است؟ - خیلی باحاله

مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوائیش کم شده است. به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولى نمیدانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد. بدین خاطر، نزد دکتر خانوادگىشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت. دکتر گفت براى این که بتوانى دقیقتر به من بگویى که میزان ناشنوایى همسرت چقدر است آزمایش ساده اى وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: «ابتدا در فاصله 4 مترى او بایست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو. اگر نشنید همین کار را در فاصله 3 مترى تکرار کن. بعد در 2 مترى و به همین ترتیب تا بالاخره جواب دهد.» آن شب، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق تلویزیون نشسته بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم. سپس با صداى معمولى از همسرش پرسید: عزیزم شام چى داریم؟ جوابى نشنید. بعد بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید: عزیزم شام چى داریم؟ باز هم پاسخى نیامد. باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقریباً 2 متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت: عزیزم شام چى داریم؟ باز هم جوابى نشنید. باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید. سوالش راتکرار کرد و باز هم جوابى نیامد. این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: عزیزم شام چى داریم؟ زنش گفت: مگه کرى؟ براى پنجمین بار میگم : خوراک مرغ!

نتیجه اخلاقى: مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر میکنیم در دیگران نباشد و شاید در خود ما باشد!

بچه دار شدن آرایشگر

در شهری در آمریکا، آرایشگری زندگی می‌کرد که سالها بچه‌دار نمی‌شد. او نذر کرد که اگر بچه‌دار شود، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد!

 

روز اول یک شیرینی فروش وارد مغازه شد. پس از پایان کار، هنگامی که قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود.

 

روز دوم یک گل فروش به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود.

 

روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد. در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد.

 

حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز کند، با چه منظره‌ای روبرو شد؟

فکرکنید. شما هم یک ایرانی هستید.

.

چهل تا ایرانی، همه سوار بر آخرین مدل ماشین، دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر می‌زدند که پس این مردک چرا مغازه‌اش را باز نمیکنه

فقط همین امشب تصور کنیم که زن و شوهر هستیم

یک خانم و یک آقا که سوار قطاری به مقصدی خیلی دور شده بودند، بعد از حرکت قطار متوجه شدند که در این کوپه درجه یک که تختخواب دار هم میباشد ، با هم تنها هستند و هیچ مسافر دیگری وارد کوپه نخواهد شد.

ساعتها سفر در سکوت محض گذشت و مرد مشغول مطالعه و زن مشغول بافتن بافتنی  بود.

شب که وقت خواب رسید خانم تخت طبقه بالا و آقا تخت طبقه پایین را اشغال کردند. اما مدتی نگذشته بود که خانم از طبقه بالا، دولا شد و آقا را صدا زد و گفت: ببخشید !  میشه یه لطفی در حق من بفرمایید؟

-
خواهش میکنم!

-
من خیلی سردمه. میشه از مهماندار قطار برای من یک پتوی اضافی بگیرید؟

-
من یه پیشنهاد دارم!

-
چه پیشنهادی؟

-
فقط برای همین امشب، تصور کنیم که زن و شوهر هستیم.

زن ریزخندی کرد و با شیطنت گفت:

-
چه اشکال داره ، موافقم!

-
قبول؟
-
قبول!

-
خب، حالا مثل بچه آدم خودت پاشو ، برو از مهموندار پتو بگیر. من خوابم میآد. دیگه هم مزاحم من نشو

ضد حال های موجود در اینترنت !!!

ضد حال های موجود در اینترنت !!!

 

میری تو یه وبلاگی می بینی موزیک قالبش آهنگ شماعی زادست!!

یه فایل ZIP دانلود می کنی به جز آنفولانزای مرغی تمام ویروس ها توش هستن !!

تو جستجوگر عکس گوگل تایپ میکنی کرگدن عکس خودت رو پیدا می کنه !!

بعد از کلی کار و خستگی میری اینترنت می بینی یاهو و گوگل هم فیلتر شدن !!

داری واسه استادت ایمیل ( التماس واسه نمره ) می زنی یهو کارتت تموم میشه !!

میری تو یه سایتی انقدر دنبال یه لینک می کنی تا آخرش مخت هنگ می کنه !!

سایتت رو با هزار بدبختی تو گوگل ثبت می کنی وقت جستجو میافته صفحه  400 !!

میری تو کافی نت دانشگاه میبینی فقط سایت LABAIK.COM بازه !!!!

سه ساعت یه فایل و دانلود می کنی ( بدون DAP ) به 99% که میرسی یهو RESET میشی !!

رو لینک فقط بالای 18 سال کلیک میکنی میری تو سایت عمو پورنگ !!

دیوار مدرسه دخترونه!!

دیوار مدرسه دخترونه !

دانشجویان طاعونی!!

بدون یک کلام شرح و حاشیه

زیبایی خیره کننده نیاگارا بزرگترین آبشار جهان در شب

ابشار نیاگارا در روز زیبایی های خاص خودش رو داره چه برسه به شب هنگام و اون هم با تزئین نور های رنگی که قلب ابشار رو روشن کرده .

null

null

null

null

null

null

null

یک بازی بسیار خوب برای تمدد اعصاب!

برای امروز این بازی رو پیدا کردم. ۴ تا مرحله داره! توی هر مرحله باید دوست دخترتون رو ماچ کنید و وقتی کسی میاد توقف کنید تا متوجه نشن. من هر ۴ مرحله رو تموم کردم و امتیازم شد ۱۶ هزار و رتبه ام شد ۲۰۴!

ببینم کسی میتونه رکورد منو بشکنه یا نه!! D:

البته این بازی واسه آدم بزلگا نیسا ولی خوب دیگه.. D:

 

اینجا کلیک کنید

شارژ 2 هزار تومانی سیم‌کارت‌های ایرانسل

امکان افزایش 2 هزار تومانی اعتبار سیم‌کارت‌های اعتباری ایرانسل بدون نیاز به خرید کارت شارژ و وارد نمودن شماره رمز از طریق سرویس شارژ الکترونیکی ایرانسل ممکن شد.

 

به گزارش روابط عمومی ایرانسل، با استفاده از سرویس "شارژ الکترونیکی" (E-Charge) که برای نخستین بار در ایران توسط ایرانسل ارایه شده است،  ....



مشترکان سیم‌کارت‌های اعتباری می‌توانند از بین اعتبارهای 2، 5، 10 و یا 20 هزار تومانی هر یک را که مایل باشند انتخاب و بدون نیاز به خرید کارت شارژ و و وارد کردن شماره رمز آن، اعتبار سیم کارت خود را افزایش دهند.

با استفاده از سرویس شارژ الکترونیکی ایرانسل مشترکان سیم‌کارت‌های دایمی هم می‌توانند بدون نیاز به مراجعه به بانک، صورتحساب تلفن همراه خود را پرداخت و یا به حساب سیم‌کارت دایمی خود سپرده واریز کنند.

بنابر این گزارش از مزایای استفاده از خدمات شارژ الکترونیکی ایرانسل می‌توان به امنیت بالا در روند انجام تراکنش و کاهش امکان وقوع موارد تقلب از جمله کارت شارژهای تقلبی اشاره کرد.

 ایجاد فرصت‌های شغلی برای علاقمندان با برخورداری از تنها یک دستگاه تلفن همراه و مهمتر از همه تسهیل روند انجام کلیه تراکنش‌های مذکور و در نتیجه صرفه جویی در وقت، هزینه و انرژی از دیگر مزایای این طرح به شمار می‌رود.

پس از انجام هر تراکنش، پیام کوتاهی برای فروشنده و مشترک ارسال می‌شود که تکمیل مراحل تراکنش شامل شارژ مجدد، پرداخت صورتحساب و یا سپرده را اطلاع می‌دهد.

هر عملیات شارژ الکترونیکی، در صورتی تکمیل شده تلقی می‌شود که طرفین، "پیام کوتاه تأیید" دریافت کرده باشند.

در این پیام، اطلاعات مربوط به تراکنش انجام شده، از جمله تاریخ و زمان دقیق انجام تراکنش، مبلغ منتقل شده، شماره تلفن دریافت کننده اعتبار یا وجه، میزان موجودی حساب مشترکان سیستم و کد تراکنش (TID) ارسال می‌شود.

بنا بر اعلام روابط عمومی ایرانسل درحال حاضر 216 فروشنده برگزیده ایرانسل در شهرهای تهران، کرج، اصفهان، تبریز، اهواز، کیش، رشت، ارومیه، ساری، همدان، گرگان، بابل، کاشان، شیراز، بابلسر، چالوس، سنندج و مشهد مقدس آماده ارایه این خدمات به مشترکان ایرانسل هستند. که فهرست نام و نشانی آنان از طریق وب سایت ایرانسل به نشانی www.Irancell.ir  قابل مشاهده است.

نزول آیه جدید در بدرقه کاروان المپیک!

آخه عزیز من سواد نداری ننویس، مگه مجبوری؟

آخه شما این آیه رو از کجا آوردید؟ "فالله خیرو حافظا و هو الرحمن راحمین".  به یه بچه راهنمایی هم این رو نشون بدی میگه این جمله از نظر عربی غلطه.

 

ما هم مثل همه ایرانیها آرزوی موفقیت کاروان اعزامی کشورمون رو داریم. اما فکر می کنم موفقیت در هر امری و از جمله ورزش علاوه بر دعای مردم، به مدیریت صحیح هم نیاز داشته باشه. آخه وقتی این مدیریت مراسم بدرقه باشه معلومه تو  بقیه بخشها هم چه خبره!!!

 

پانوشت: آیه مورد نظر بخش پایانی آیه 64 سوره مبارکه یوسف ("فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین") است که در تصویر فوق با سه غلط نوشته شده است.

مرغ آزاری! اسم اینا رو میشه گذاشت انسان؟!

اسم اینا رو میشه گذاشت انسان؟!

واژه OK چگونه در دنیا رسم شد

اصطلاح ok که گاهی  درزبان فارسی هم بکار می رود داستان جالبی دارد:

 

 

دریک انبار کالا در امریکا ، کارگر بی سوادی به کار مشغول بود.او وظیفه داشت تعداد کالای مورد نظر هر گونی را شمارش کرده و در صورت صحیح بودن میزان آن ، روی گونی بنویسد All Correct به معنای " صحیح است" ، چون این کارگر بی سواد بود و طرز نوشتن این کلمه را بلد نبود و فقط تا حدودی حروف را می شناخت ، با استفاده از صدای اول کلمه ها علامتی روی گونی ها می گذاشت. به این صورت که به جای All ، از O و به جای کلمه Correct ، از حرف K استفاده می کرد و به جای کلمه All Correct روی گونی ها می نوشت O.K و جالب اینکه هر دو این حروف با حرف کلمه اصلی تفاوت داشت و وقتی کارفرمای کارگر مذکور پرسیده بود این حروف چیست وی در پاسخ گفته بود که به اختصار نوشته است All Correct که در آن انبار استفاده از کلمه O.K رسم شد و سپس به تدریج در دنیا همه گیر شد و امروزه مردم سراسر دنیا از آن به عنوان یک کلمه کلیدی در محاورات استفاده می کنند.

ترس غریزی

ترس غریزی

یک سگ کوچک در فیلادلفیا که در حال رد شدن از کنار یک کیف خرید است که عکس یک دایناسور تیرانازوروس روی آن دیده می شود.

رانندگی خانومای ایرانی!!

اگر دقت کرده باشید خیلی از آقایون جماعت بنی هندل برای اینکه مهارتشون را ثابت کنند در حین رانندگی معمولا کارهای دیگه می‌کنند از کمترین که گرداندن تسبیح و خوردن تخمه باشه تا چایی خوردن با لیوان در دست بیرون از ماشین، برداشتن کیسه‌ای از زیر صندلی عقب و یا حتی صندوق عقب!! (البته حالابه حوادث و عواقب که معمولا پیش میاد اشاره نمی‌کنیم  )

حالا با این مقدمه می‌خوام بگم با این شرایط خانمها رانندگان بسیار حرفه‌ای هستند شما نگاه کنید اغلبشون استارت را که می‌زنند موبایل را میذارند درگوششون تا وقتی پیاده می‌شوند و دکمه دزدگیر را میزنند این از گوششون جدا نمی‌شه. خوب البته هندزفری هم که زیر روسری و مقنعه (یا همان روبان باریک) اصلا کلاس نداره باید گوشی موبایل معلوم باشه برای همین بندرت مشاهده میشه که کسی به گوش راست تلفن را بگیره! خوب صبر کنید این تمام داستان نیست، هنوز مانده. اگر براتون ثابت نشده که  خانمها رانندگان حرفه‌ای هستند به موبایل، سیگار را هم اضافه کنید حالا راضی شدید؟ اصلا افت داره که دو دستی فرمون را بگیرن!

نویسنده: ابلیس

شغل دوم ستارگان فوتبال ایران

نکونام در راه واردات عطر و پوشاک

جواد نکونام . خوش پوشی و خوش تیپی ، هم می تواند برای آدم دردسر ساز شود و هم کارساز، فعلاً که برای جواد بدجوری کارساز و پولساز شده و جواد در امر واردات عطر و پوشاک فعالیت خوبی دارد. ضمناً آقا جواد به اتفاق چند تن از دوستانش یک شرکت تولید پوشاک و لوازم ورزشی تاسیس کرده است.

2- نکیسا رستوران دارد!

روح لطیف نیما نکیسا ، او را وارد عرصه هنر کرده و آنطور که شنیده ایم بزودی کاست سنگربان سابق تیم ملی روانه بازار موسیقی خواهد شد. البته فعالیت غیر ورزشی نکیسا فقط به هنر و موسیقی ختم نمی شود . نیم خان با همکاری پدرش اداره یک رستوران سیک و مدرن را در خیابان فراهانی برعهده دارد. خوش تیپی نیما باعث شده کار و کاسبی اش بگیرد.


3- گل محمدی صاحب یک آرایشگاه مجهز

یحیی گل محمدی ، مدافع تیم صباباطری از آن دست فوتبالیست هایی است که همواره دور حاشیه را خط کشیده و بی سر و صدا به زندگی و کار خود مشغول است . او به همین چند روزه شهرت و قدرت دلخوش نکرده و اداره یک آرایشگاه مجهز به نام هنر پرشیا را بر عهده دارد. ضمن اینکه آقا یحیی در امور خیریه نیز پیشقدم است و آنطور که شنیده ایم هزینه یک موسسه خیریه را تامین می کند


ادامه دارد .....


4- باقری ، بازرگان فرش !

کریم باقری ، هافبک صاحب نام تیم پرسپولیس ، که زمانی فوتبالش هم مثل فرش شهرش زبانزد عام و خاص بود در کنار شوت زدن و دویدن و پاس دادن در زمین چمن در امر صادرات فرش و ارز آوری برای کشور تجربه و تبحر بالایی دارد. کریم خان همراه پدر همسرش یکی از تجار معروف فرش ایران و به خصوص تبریز در دنیاست!

5- دین محمدی ، کاسب در میلاد نور

چندین سال حضور در استقلال و سابقه حضور دو ساله در فوتبال باشگاهی آلمان ، گذشته از تجربیات فنی و حرفه ای فراوان برای سیروس خان ، از لحاظ مادی هم برای هافبک ریز نقش پگاهی ها سودآور بود. سیروس ، سرمایه اش را که هم ریالی است و هم ارزی در کار تولید پوشاک به کار انداخته و یک موسسه تولید پوشاک را اداره می کند . البته یک باب مغازه در پاساژ میلاد نور و در جوار هم قطارانی چون میناوند ، پیروانی و دایی نیز از دیگر سرمایه گذاری های جناب سیروس خان است که در آن به عرضه پوشاک ورزشی می پردازد


6- تجارت تهران در قبضه دایی

علی دایی ، همانطور که در زمین سبز عناوین و رکوردهای ملی و بین المللی را تصاحب کرده ، در زمینه سودآور اقتصادی سرمایه گذاری های کلانی انجام داده است . مشارکت در ساخت یک شهرک توریستی در اطراف چالوس ، مالکیت چندین فروشگاه و گالری کفش و لباس در مراکز خرید یوسف آباد ، منیریه ، میدان محسنی و میلاد نور و همچنین اداره موسسه تولیدی پوشاک ورزشی دایی ، مشغله هایی است که بعد از فوتبال ذهن دایی را به خود مشغول کرده است.

7- نیکبخت پوشاک تولید می کند !

علیرضا نیکبخت واحدی ، هافبک ملی پوش تیم استقلال بیشتر از آنکه به فکر آینده اش باشد ، به تیپ و مد و ظاهرش می رسد و فرصت چندانی برای پرداختن به امور تجاری ندارد . البته گویا به تازگی شم تجاری نیکی هم تقویت شده و شنیدیم وی در یک موسسه تولید پوشاک مشارکت و سرمایه گذاری کرده است. البته حالا که او به لیگ امارات رفته و عضو تیم الوصل شده ، بیشتر از اینها می تواند به فکر آینده اش باشد.

8- خداداد مسلط در تجارت جهانی !

خداداد عزیزی ، مهاجم تیم راه آهن همانطور که در زمین فوتبال تند و تیز است ، در عرصه تجارت نیز ید طولایی دارد و به قول معروف زیر و بم کار را می داند . خداداد علاوه بر مالکیت یک گالری طلافروشی در خیابان کریم خان زند ، صاحب یک شرکت تولید قطعات یدکی اتومبیل در سنگاپور نیز هست و در دبی هم سرمایه گذاری های خوبی انجام داده و فعلاً او تنها رقیب علی دایی است.

9- خطیبی ورزشگاه می سازد!

رسول خطیبی ، مهاجم آذری تیم سپاهان اصفهان آنقدر به فوتبال و توپ و تور علاقه دارد که حتی سرمایه گذاری هایش هم یکجوری به فوتبال و ورزش ربط پیدا می کند . مهاجم تبریزی سپاهان ، پروژه ساخت یک مجموعه ورزشی را در تبریز آغاز کرده و نظارت بر چگونگی انجام کار این مجموعه و تامین هزینه های آن مهمترین مشغله خطیبی بعد از فوتبال است.

10- پژمان در آستانه آپارتمان سازی !

پژمان نوری ، هافبک تیم پیروزی پسر ارشد خانواده ای است که املاک زیادی در شمال دارند اما پژمان علاقه ای به کشاورزی و زمین داری ندارد. از قرار معلوم پژمان هم نان را در ساخت و ساز می بیند. او قصد دارد در قطعه زمینی که در اختیارش است ، آپارتمان سازی کند البته در فصل بهار! در این مدتی هم که بیکار بوده سرش با خواهرزاده اش و مراقبت و پرستاری از او گرم بوده ، مثل اینکه پژمان خان در رشته پرستاری استعداد بسیار خوبی دارد!

11- کعبی برای خودش ارباب است

حسن کعبی ، هافبک ملی پوش تیم فولاد خوزستان هم سود و پول را در صنعت پر رونق خرید و فروش ملک و ساخت و ساز دیده است . آنطور که خود حسین می گفت او چند باب مغازه و منزل دارد که با اجاره و رهن آنها کاسبی کوچکی برای خودش دست و پا کرده است.

12- سر و کار منصوریان با کامپیوتر !

علیرضا منصوریان ، هافبک استقلال ، دو سال حضور در آلمان و فوتبال ماشینی و حساب شده ژرمن ها ، حسابگری علی منصوریان را هم تقویت کرد ، به طوری که این بازیکن مارک هایش را در بازار پر رونق کامپیوتر سرمایه گذاری کرد. اگر خریدار قطعات و لوازم کامپوتر هستید ، حتماً سری به فروشگاه منصوریان واقع در چهار راه ولی عصر بزنید.

13- جمشیدی گالری عطر و ادکلن دارد

پژمان جمشیدی ، هافبک تیم پاس علاوه بر اینکه بعد از چندین سال تحصیل در رشته عمران هنوز موفق به اخذ مدرک نشده و دائماً به خاطر پاس کردن واحدهای درسی دنبال اساتید خود است ، بخشی از وقتش را هم در گالری عطر و ادکلن فروشی اش که در کرج واقع است ، می گذراند.

14- هاشمی نسب در فکر افتتاح پیتزافروشی

مهدی هاشمی نسب ، مدافع عقاب و بازیکن پر شر و شور سالهای گذشته استقلال و پرسپولیس حالا به یک بازیکن بی حاشیه و آرام تبدیل شده و حسابی به فکر آینده خود است . واردات لوازم آرایشی و بهداشتی آقا مهدی را راضی نکرده و حالا او قصد دارد یک پیتزافروشی دایر کند ، البته اینکه کجا و با کی هنوز معلوم نیست ، اما احتمالاً یکی از پر رونق ترین پیتزافروشی های تهران از آن گلزن ترین مدافع فوتبال ایران خواهد شد.

15- پیتزافروشی برزگر غوغا می کند

محمد برزگر ، در عرصه کار و فعالیت غیر ورزشی ، بسیار کوشاست . محمدآقا در خیابان گیشا یک پیتزا فروشی شیک و پررونق دارد

16 – اکبری شغل نان و آب داری دارد

به نظر می رسد ، شم اقتصادی فوتبالیست ها خیلی بالاست . چون یدا... اکبری هم مثل بعضی از همقطارانش ، سرمایه اش را در کار ساخت و ساز ساختمان که سود کلانی هم دارد ، به کار انداخته است. خدا کند معماری یدی هم مثل فوتبالش ظریف و خوب باشد.

17- پیروانی سهامدار جورابان

افشین پیروانی ، حتماً تاکنون پیراهن و پوشاک ورزشی با مارک جورابان را دیده اید ! حتماً هم می دانید بخشی از سهام این شرکت معتبر تولید پوشاک ورزشی متعلق به افشین خان است. البته مشارکت در تولیدی جورابان یکی از مشغله های پیروانی است و مدافع شیرازی سرخپوشان یک گالری پوشاک و کفش ورزشی هم در میدان محسنی دارد.

18- کاویانپور ، نمایشگاه دار اتومبیل

حامد کاویانپور ، هافبک ملی پوش تیم پرسپولیس بعد از بازگشت از امارات و حضور مجدد در پرسپولیس ، یک مدرسه فوتبال تاسیس کرد که همه امکانات و سهام آن متعلق به خودش است. در کنار آموزش فوتبال به نونهالان علاقمند ، آقا حامد ، در کار خرید و فروش اتومبیل هم فعال است و اتفاقاً اتومبیل های لوکس و گرانقیمتی هم در دست و بالش دارد.

19- استیلی با پیروانی شریک است

حمید استیلی ، هافبک سابق تیم پرسپولیس نیز مثل همبازی سابقش ( افشین پیروانی ) در بخشی از سهام شرکت تولیدی جورابان شریک است اما اینکه چند درصد از سهام شرکت تولیدی جورابان شریک است اما اینکه چند درصد از سهام متعلق به حمیدخان است ما بی اطلاعیم . ضمن اینکه حمیدخان در امر تجارت وادرات کالا هم کم و بیش فعالیت دارد

شیرینی های ترسناک به شکل انگشتان دست

شیرینی های ترسناک به شکل انگشتان دست – مغازه پخت شیرینی، مانیل، فیلیپین

۲ آهنگ جدید و زیبا از مهدی شکوهی به نام آتیش پاره و حالا

۲ آهنگ جدید و فوق العاده زیبا از مهدی شکوهی به نام آتیش پاره و حالا با سه کیفیت l Exclusive

تنظیم : کمال صداقت/پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید 




Mp3 192

آتیش پاره

سرور ۲

حالا

سرور ۲

Mp3 128

آتیش پاره

سرور ۲

حالا

سرور ۲

Ogg 56 

آتیش پاره

سرور ۲

حالا

سرور ۲

آهنگ جدید و بسیار زیبا از مجید اخشابی و ضربت باند به نام آخه من

آهنگ جدید و بسیار زیبا از مجید اخشابی و ضربت باند به نام آخه من با دو کیفیت




Mp3 128

آخه من

سرور 2

Ogg 56 

آخه من

سرور 2

دموی آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی امین رستمی

دموی آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی امین رستمی با نام این قدر دوست دارم... از آلبوم جدیدش با نام یاد چشات که به زودی از کمپانی آوای نکیسا وارد بازار خواهد شد  با دو کیفیت




Mp3 128

اینقدر تو رو دوست دارم

سرور 2

Ogg 56 

اینقدر تو رو دوست دارم

سرور 2

مدهای عجیب دختران ژاپنی

این روز ها واقعا مد راه خودش رو گم کرده . فقط کافیه به سالن های مد نگاه کنید متوجه میشید دیگه بحث بحث زیبایی نیست . همه چیز تحت تاثیر عجیب بودن قرار گرفته . هر کس عجیب تر بهتر

مردان زنانه پوش!

خدا حفظش کنه مادر بزرگم همیشه میگفت : اخه چرا اینقدر صورتتون رو با تیغ از ته میزنید یه فرقی باید بین شما و یه زن باشه. بچه نصفه شب از خواب بیدار میشه وقتی میخواد مامانش رو پیدا کنه چطوری پیدا کنه ؟ ما هم خجالت میکشیدیم و میگفتیم : خب بالاخره یه فرق هایی داره  دیگه زن با مرد . دست به سینه می ایستادیم و میگفتیم فرق داره . حالا مامان بزرگ ما باید این عکس ها رو ببینه که به ریش زدن ما گیر نده . اخه مامان بزرگ همیشه پدر بزرگ رو با ریش دیده بود .

خانوم ها نه ببخشید اقایان به ترتیب بیایید رد بشید پاها رو هم هشتی بزارید زمین

عزیزم لااقل به فکر حال به هم خوردن ما هم بودی موهای پات رو میکندی بعد می اومدی .

وایی چقدره این لباست قشنگه مخصوصا وقتی با دامن مشکیت بپوشیش

خانوم جون نه  ببخشید اقا جان  وقتی میخوای از این لباس ها بپوشی  موهای پشت لبت رو بزن مثل کامران و هومن

خط چشمت چقدره قشنگه . به به عروس خوش سلیقه و گلم

سنجاق قفلی هم بسته که بختش باز بشه . انشا الله

به جرات میتونم بگم اگه این عکس از زاویه پشت سوزه بود من مطمئن بودم که طرف زن هست

این یکی هم رفته پیش کبری خانوم بیگودی پیچیده موهاش رو

عزیزم چرا گریه کردی بزکت به هم خورده

امان از این بیگودی های نوشابه ای که داره مد میشه و خانوم های جوون دارن استفاده میکنند ببخشید اقایان

من به این هیچی نمیگم برامون حرف در میارن . خدا هدایتش کنه انشا الله

چشم حاج اقا رو دور دیده داره میره خرید

میخوای بگی خیلی خشنی ؟ خیلی مردی ؟ اره معلومه ازت!