˙·▪●ღ جدیدترین ها ღ●▪·˙

گروه اینترنتی منصور قیامت

˙·▪●ღ جدیدترین ها ღ●▪·˙

گروه اینترنتی منصور قیامت

راه موفق برای اینکه دخترا رو عاشق خودت بکنی _کاملا تضمینی

با سلام خدمت تمام پسرای گل و گلاب سرزمینم ایران امیدوارم حالتون خوب باشه
امروز اومدم تا را هی رو به شما یاد بدم تا بتونین دخترارو اسیر خودتون بکنین
خوب شروع می کنم دخترا می خوان به حساب خودشون
پسرا مثل خر(البته بلا نسبت پسرای گل)هی دنبالشون بار کش باشن بله دیگه نمی دونن که اگه ما
پسرا نباشیم بابا جونشون می تونه راحت یه مغازه ترشیجات فروشی باز کنه حالا ببینیم باید چه کار کنیم

نکته اول: به سختی با یه دختر دوست نشین که به روش بالا میره(مطمین باش واسه توهم پیدا می شه )

نکته دوم : همیشه مغروریت خاصی تو چشاشاتون باشه و هیچ وقت قربون و یا صدقش نرین

نکته مهم سوم : اگه واستون اس ام اس داد جوابشو ندید و یا براش سند کنید که الان وقت ندارید و یا از این چیزا

نکته چهارم: وقتی که باهاش رفتین بیرون هی به دخترای دیگه زل بزنید و نگاهشون کنید و متلک بپرونید

نکته ششم: هیچ وقت اس ام اس عاشقونه واسش ندید :::این مورد حتما رعایت شود

نکته هفتم : همیشه شیک ترین مدل مو رو بزنید فقط از این مدل های سیخ سیخی نباشه و داریوشی هم نباشه

نکته هشتم : همیشه اعتماد به نفس داشته و راحت باشید جلوش تا فکر نکنه تو ندیده ی دختری

نکته نهم و آخر: همیشه بهش متلک بندازینو و مسخرش کنید چون درجش به حد صفر می رسه پیش شما و تو درجت می رسه به 100

خوب پسرای عزیز این مطلب طنز نبود و شوخی هم نبود کاملا جدی بود و شما می تونین امتحان کنید و نتیجشو ببینین اونوقته که می گین قیامت دمت گرم چه کار کردی

دخترای دم شکسته هر چی که فحش دادی مال خودتون یه ذره ظرفیت داشته باش بی ظرفیت های عالم خدا حالا چرا سرتو می کوبی تو شیشه مانیتور

وقتی دخترا دور هم خلوت میکنند

۱- وای این انگشتر رو کی خریده ؟ چقدر قشنگه !!!!!
۲- وای الهام جون نبودی امروز من و اون پسره قرار داشتیم . اینقدر با هم حرف زدیم . حتی اسم بچه هامون هم انتخاب کردیم .
۳- من خیلی دلم میخواد آی دی این پسره رو بدست بیارم تا باهاش چت کنم .
۴- امروز یه پسره خوشتیپ و با کلاس توی دانشگاهمون اومده بود . هر چی عشوه و ناز کردم براش تحویلم نگرفت . مگه من خوشکل نیستم؟
۵- دیروز که با دوست پسرم قرار داشتیم میخواست با من کارهای بد بد کنه ولی من جلوشو گرفتم . طفلکی خیلی ناراحت شد . حالا میترسم که نکنه بره یه دوست دختر دیگه بگیره .
۶- سارا دیدی چه پسره مودبی توی فروشگاه بود . حتی توی صورتمون هم نگاه نکرد . خیلی پسره سر به زیری بود من که دلم پیشش گیر کرده .
۷- مینا دختر با خودت چیکار کردی . چرا این همه چاق شدی . حالا باید بری بدن سازی اندامت رو بسوزونی تا این لباسهای تنگی که گرفتی اندازه ی تنت بشه .
۸- راستی شیلا امشب میایی خونه ی ما . امشب جشن تولد منه . حتما بیا . چون میخواهیم کلی برقصیم .

یه کمیک استریپ آخره خنده!!!

برای دیدن تصویر اصلی روی عکس کلیک کنید 

 

 


سیاوش خیرابی کدومه؟

نتایج جالب و البته بسیار دقیق (!) جستجوی تصویری گوگل در مورد سیاوش خیرابی. 

 

 

 

روی عکس کلیک کنید

اول من...اول من

اول من...اول من

جدیدترین عکسها

دعوا نکنید، من مال جفتتون هستم

دعوا نکنید، من مال جفتتون هستم

آخر فلاکت یک گربه...

نوشتن یادگاری روی سنگ ورودی غار حراء

به عکس زیر نگاه کنید! همه ی درختا،دیوارها و نیمکتا، تموم شده بودن!

عکسهای جالب

عکس جالبی از شبهای تهران


 

معذرت می خوام اما مثل اینکه برق رفته

 


www.ix.sub.ir

 

چه جوری تو خارج از کشور بفهمیم یه نفر ایرونیه؟

۱-فرض کنید دارید با خیال راحت و از سر خوشی توی خیابون های برلین قدم میزنید. سر راهتون به یه تقاطع میرسید و صبر میکنید تا چراغ برای شما سبز بشه.موقعی که چراغ سبز میشه و دارید از تقاطع رد میشید یه ماشین با سرعت میاد و در حالیکه چراغ برای اون قرمزه و نزدیکه که با شما تصادف کنه تقاطع رو رد میکنه....اینجاست که میتونید با خیال راحت به راننده خلافکار با زبان شیرین فارسی فحش بدید!چون مطمئن باشید اون یه ایرنیه و زبون شما رو میفهمه!

2-رفتید فرودگاه و سوار هواپیما شدید و میخواید برید لندن.وقتی هواپیما در فرودگاه لندن نشست یه سری به مفازه فروش مجله های ----(همون غیر اخلاقی) داخل فرودگاه بزنید.چی میبینید؟
عکس های مستهجن؟
فیلم های بد بد؟
خانم های چیز؟!؟!
نه از این چیزا نمی بینید...یعنی ممکنه از این چیزا ببینید ولی اون چیزی که توجهتون رو جلب میکنه اینه که: مسافرای ایرونی که تا 2 دقیقه پیش توی هواپیمای شما داشتن از شدت کلاس گذاشتن خفه می شدن مثل آفت زده ها ! افتادن روی مجله ها و دارن به صورتی کاملاً حریص عکس های اون رو دید میزنن!!(فروشنده های مجله های ---- توی انگلیس هر وقت مشتریاشون زیاد میشه به شوخی میگن:انگار یه هواپیمای ایرانی نشسته!!!)*

*البته اونا این جوری نمیگن بلکه به زبان انگلیسی میگن و من جهت رفاه حال شما بیننده گرامی ترجمه فارسیش رو ذکر کردم!

3-رفتید یکی از شهر های ترکیه(منظور همون آنتالیاست!ولی خوب نمیشه اسمش رو گفت!) میرید تا در کنار سواحل دریا یه قدمی بزنید! یهو میبینید یه خانمی با مانتو شالاپ(منظور از شالاپ صدای برخورد توده عظیم چربی با آب در یا ست!) می پره تو دریا! بعد که نگاه می کنید میبینید یه آقاهه هم اونجا کنار دریا وایساده هی داره ملت رو دید میزنه و اینا! یه دفعه چشمش میفته به شما ... در این لحظه که شما دارید به اون خانومه نگاه میکنید اگر اون آقاهه بیاد جولو و به شما به زبان ایرونی بگه ""هی مرتیکه مگه خودت ناموس نداری؟چرا به زن من نگاه می کنی؟!؟!"" اصلاً تعجب نکنید!*

*خدایی ما ایرانی ها خیلی باحالیم.کلی زن خوشگل و سرخ و سفید و ....!(منظور از غیره رو میدونید دیگه!) کنار دریاست ولی ما بازم فکر می کنیم همه دارن زنمون رو دید میزنن!


4- دارید یه مسافرت رویایی رو در یکی از شهر های هلند می گذرونید(فرض می کنیم آمستردام).واسه شام میرید به بهترین رستوران آمستردام! شامتون رو با لذت تمام می خورید(یا همون میل میکنید!)نگاهتون میفته به میز بغلیتون میبینید یه خانم و آقای کلی شیک و با کلاس تازه اومدن و می خوان غذا سفارش بدن.وقتی غذاشون رو سفارش دادن میبینید که آقاهه لب به غذا نمی زنه!یه کم میگذره و میبینید آقاهه به گارسون میگه بیاد.وقتی اون آقاهه داره با پیشخدمت رستوران صحبت میکنه اگه گوشتون رو تیز کنید این جملات رو میشنوید:ببخشید میشه دو تا تیکه نون هم بیارین غذامونو باش بخوریم؟

5-دارید در شهر دبی واسه خودتون قدم می زنید و از زیباییهای خداوندی لذت می برید. میرسید به یه پاساژ.میرید داخل.دارید (فرض می کنیم شما با این خصلت ایرونی ها که هر جایی میرن اول یه سری به مراکز خریدش میزنن آشنا هستید!) با خودتون صحبت می کنید:" عجب جای شیکی .بابا ایول این عرب ها هم چه خرجی می کنن. مرحبا.لامسبا روی نفت می خوابن دیگه ببین چه پاساژی درست کردن عینهو قصر.اااا وایسا بینم یه جای کار می لنگه!پس این پاساژ به این شیکی و تمیزی و این همه مغازه چرا مشتری ایرانی نداره؟!" در حالی که از تعجب دهنتون گرد شده از در پشتی پاساژ خارج میشید . میرید توی خیابونی که پر از فروشنده دوره گرده(این لحظه که دارم این متن رو مینویسم واژه دست فروش رو یادم رفته واسه همین می گم دوره گرد!)و بساطشون رو کنار خیابون پهن کردن.اوه عجب جمعیتی دورشو گرفته.با خودتون فکر میکنید : مگه چی میفروشه که اینقدر اطرافش شلوغه؟!؟! کنجکاو میشید و میرید جولوتر و یه دفعه یه صدای زنونه میشنوید که میگه: اصغر ازش بپرس این جوراب شلواری ها رو چند میده!!!!!!!! 

 

 

دوستی دخترها با پسرها و عکس العملها در دوره های مختلف دوستی

بررسی ارتباط یک دختر با یک پسر

هفته اول.............................................
پسر:سلام خانم حال شما (با لهجه فوق کلاسیک)
دختر:علیکه سلام(با کمی تم مظلوم نمایی)
پسر:چطوری؟
دختر:بد نیستم مرسی تو چطوری؟

هفته دوم..........................................پسر:سلام مهسا تو خبی عزیزم
دختر:علیکه سلام چطوری؟اتفاقا می خواستم بهت زنگ بزنم
پسر:قربانت بد نیستم تو چطوری؟
دختر:مرسی...خوبم...فقط .......؟

هفته سوم.......................................دختر:سلام عزیزم
پسر:سلام چطوری؟ خوبی؟
دختر:مرسی خوبم خیلی خوبم و یک نگاه معنا دار به پسرو دیگر هیچ .....نه یعنی بعدش مهمه

هفته چهارم.......................................دختر:سلام عزیزم چطوری؟ خوبی؟خیلی دلم هواتو کرده بود
پسر:سلام عزیز دلم مرسی بد نیستم تو چطوری؟
دختر:مرسی. میدونی؟ یه چیزی می خوام بهت بگم نمی دونم الان بگم یا بعد؟
پسر:بگو عزیزم
دختر:نه...حالا زوده...باشه بعد !

هفته پنجم........................................
دختر: سلام عزیزم, چیزی که دفعه پیش می خواستم بهت بگم این بود که
دوستت دارم...عاشقتم...زندگی بدون تو برای من هیچ معنی نداره, تمام
آینده خودم رو با تو می بینم اگه تو نباشی زندگی برای من هیچه!!!
(و کلی دیگه از این حرفهای پوچ و صد من یه غاز! و پسر باور می کنه)

هفته ششم:......................................پسر: امروز یه دختره اومد تو خیابون از من آدرس بپرسه,منم...دادم دیگه
دختر: دیگه چی؟ دلمو شکستی! تو که می دونی من چقدر حسودم.
چرا این کارو کردی؟ (بعد یه حالت غم آلود شدید به خودش می گیره جوری که سوزناک است )
پسر: من که کاری نکردم فقط جوابه سوالش رو دادم
دختر: یه قول به من می دی؟
پسر: آره چرا که نه
دختر: قول بده دیگه با هیچ دختری حرف نزنی!اوه اوه )؟
پسر: باشه عزیزم قول می دم (ارواح عمت)
......
کلیه روابط سالم و صمیمی و عاشقانه ادامه داره و پای.....وسط کشیده نشده....

ماه هجدهم:....................................دختر: برام خواستگار اومده!
پسر:غلط کرده...
دختر: چرا؟ خوب طوری نیست اونم بالا خره آدمه !
پسر: تو چه جوابی بهش دادی؟تو که گفتی هیچکس جز من مهم نیست برات
دختر: هنوز هیچی!!!
پسر:ما کلی قرار مرار با هم گذاشتیم حالا می خواهی اونو بزاری جای من؟مگه تو نبودی می گفتی هر اتفاقی بیفته برام می مونی ..حتی اگه به قیمت مرگت باشه !!!
دختر: یه چیزی رو می دونی؟ اون هیچ وقت نمی تونه جای تو رو بگیره اما ...(پولداره)
پسر: من چی کار کنم ؟ من عاشقت شدم ..تو باعث شدی
دختر:نمی دونم! فقط به من فکر نکن! من اگه بدونم تو به من فکر می کنی یه
آب خوش از گلوم پایین نمی ره!!!! ببین برو زودتر زن بگیر(حرفی که همه به من می زنن)
پسر: حسودیت نمی شه؟
دختر:نمیدونم چرا دیگه از اینکه تو رو با دختر دیگه ببینم حسودیم نمی شه
پسر: {در خیالش} : می دونم چرا حسودیت نمی شه .....خدایش می داند
..
بعدش مدتی پسر از خاطرات خوش گذشته می گه و دختر هم برای خالی نبودن
عریضه سنت آبغوره گیری رو اجرا می کنه ! الان دیگه دوره آموزشی هم داره
........
دوران خوشی دختر و دوران تحول پسر شرو ع می شه...............
دید پسر نسبت به دختر: عوض می شه, قلبش نسبت به واژه هایی نظیر دوستت دارم
عاشقتم زندگی بدون تو برام هیچه و بقیه واژه های زیبا ولی پوچ اینطوری مقاوم می شه

....................................................................................................................


حالا اگر در آینده مورد مشابهی برای پسر پیش ییاد:روز اول.......................................:
دختر:سلام
پسر: میای خونمون؟
دختر:نه!
پسر: مگه به من اطمینان نداری؟
دختر: چرا......ولی خووووووب! هنوز نشناختمت

(در اینجا پسر مراسمی مرسوم به مخ زنی رو انجام می ده و البته موفق
هم میشه.علت موفقیتش بلد بودن حرغهای پوچ و بی معنی که در تجربه های
گذشته یاد گرفته و برای مخ زدن دختری بسیار موثر است)

پسر: تو که می دونی من چقدر دوستت دارم !
دختر: آره...ولی آخه.....!
پسر: من قول می دم برای خواستگاریت بیام و بگیرمت !!!
دختر: جدی می گی؟ (و قند توی دلش آب می شه)
پسر: آره عزیزم زندگی بدون تو برای من هیچ مفهومی نداره !
دختر: جدی؟ ( ایندفه با یک نگاه عاشقانه به پسر!)

(یواش دل دختر نرم می شه و رضایت می ده ! )
....
پسر: پس بریم...دریم دریم ...........

عصر همان روز:.................................
درین درران ....دران دررین ..درون درران .....................(زنگ گوشی)
پسر که بعد از رفتن دختر به خواب عمیقی فرو رفته بود در حالی که خسته
است با زحمت و غر غر گوشی تلفن رو بر می دارد !
پسر: بله...بفرمایید
دختر: سلام
پسر:سلام چطوری؟
دختر: مرسی. باهات کار دارم !
پسر: تو که یک ساعت پیش از اینجا رفتی !؟
دختر:می خوام دوباره ببینمت!!!فردا بیام خونتون؟!!!!!

پسر: (در حالی که موفقیت بزرگی کسب کرده) : چرا نه؟

پی نوشت : شاید مخ زنی به پای پسر ها نوشته شده اما این شخصیت دخترهاست که پسرهای این دوره زمونه رو وادار به مخ زنی میکنه ..چون حرف با صداقت تو گوششون نمیره .....هاهاها

آدم تو حیاط خونشم باید چشاشو ببنده که صحنه های ناجور نبینه!!

واقعا چه دوره زمونه ای شده. آدم تو حیاط خونشم باید چشاشو ببنده که این صحنه های سک سی  رو نبینه. آخه مگه شما خونه ندارید؟ پس خدا شبو واسه چی آفرید ؟ در انظار مردم؟

Ohoh

روشهای جلوگیری از عاشق شدن!! آخر خنده اس

مورد استفاده جمهوری اسلامی !!

برای دیدن سایز اصلی روی عکس کلیک کنید

 

بیا باهم برقصیم!!! حالا ددددددس دس!

دستا همه بالا .........................یا لا ......................قشنگه ......................شیطونه والا
جاهای خالی رو پر کنید

من بوس نمیخواااااااااااام - ماماااااااااان

نمیدونم بچه از چی اینقدر وحشت کرده!!