مجموعه وکتورهای ولنتاین 2009 Valentine Day Vector Design - SS EPS
دانلود | Download | مجموعه وکتورهای ولنتاین 2009 (لینک غیر مستقیم)
حجم: 7MB
پسورد فایل زیپ: www.taksoft.com
ابلیس = حسین حیدری
هیچکس = سروش لشکری
اسلیم = مهدی چاوشی
تتلو = امیر مقصودلو
فلاکت =شاهین علیزاده
استپس = حسام عزتی
پیشرو = رضا ناصری
نرگال=سینا جوادی
هیتلر=کوروش یعقوبی
تهی =حسین موسوی
ساماویلی=سامان کرامتی
سیجل=سیاوش جلالی
قیامت : امیر حسین فرهنگ
یاس : یاسر بختیاری
پیت بوی : عماد رستمی.
بیداد : امیر قهرمانی
علی ساتراپ : علی اراکی
رضایا=امیر رضا طاهری
حسین مخته= حسین مختاری
علیشمس: علی شمس
آتیش=بهاره طالب لو
نصیحت روز: هرجا که هستید، هر از گاهی دستی به جیب خود بکشید تا مطمئن شوید کیف پولتون سر جاشه. همین روش را در مورد دوست دختر یا دوست پسر خود نیز اعمال کنید!
--------------------------
ترکه رو بهش کار میدن که کف اتوبان رو لاین بکشه... روز اول 6 کیلومتر رنگ میزنه... روز دوم 3 کیلومتر رو و روز سوم کمتر از یه کیلومتر... صاحاب کارش بهش میگه هوی چرا تو هر روز کمتر از دیروز کار میکنی...؟ میگه: "من نمیتونم بهتر از این کار کنم... چون هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم"
----------------------
شماره تلفن زلیخا: ¥ŧΨΓΠΞΛΘΩζθδЊЉ
نگین من دادما
----------------------
آب مایه حیات است. لطفا در مصرف برق صرفه جویی کنید! (اداره گاز)
-----------------
تمامی کارگران اخراج شده از قصر پوتیفار جهت پیدا کردت کار به عسلویه و کاهنان قصر جهت ادامه روند مفت خوری به حوزه علمیه قم رفتند!
----------------------
امروز بهترین ساعتم را شکستم چون لحظه های بی تو بودن را به رخم می کشید
--------------------
وقتی که خیلی دیره ، تازه می فهمی که اونی که از همه ساکت تر بود بیشتر از همه دوستت داشت. ولی تو حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغی...
----------------------
هیچ چیز واقعا خراب نیست!!! ... حتی ساعتیکه از کار افتاده دو بار در روز زمان را درست نشان میدهد
-------------------
ترس پسرها از ازدواج دل بستن به یه دختر نیست دل بریدن از بقیه دخترهاست!!
--------------------
به غضنفر میگن میزان تحصیلات؟ میگه PHD
میگن یعنی چی؟ میگه:
Passed Highschool with Difficulties
----------------
به غضنفر میگن لپ لپ می خری؟
میگه : آره ! میگن حالا جایزه هم توش داره؟
میگه فکر نمی کنم ،من لپ لپ رو واسه کیفیتش می خرم !!!
-------------------
می دونی مثل چی هستی ؟ مثل یک تصادف وحشتناک که کشته و مُرده زیاد داری!
--------------------
سلام به رفیقی که وقتی روی ترازو میره معرفتش از وزنش سنگین تره...
-------------------
به یه ترکه میگن تو چرا ریش نداری میگه اخه من به مامانم رفتم
جوک و اس ام اس ، عکس اس ام اسی ، اس ام اس باحال ،پیامک اس ام اس جوک ، اس ام اس تازه ، اس ام اس توپ ، جوک اس ام اس جدید ، عکسهای اس ام اس ، اس ام اس خنده دار جدید ، جوک و لطیفه ، طنز ، سرگرمی ، اس ام اس و جوک جوک های قشنگ ، شعر و جوک اس ام اس ، sms toop , jok & sms, اس ام اس سرکاری، اس ام اس توپ، اس ام اس طلاق sms tavalod ، اس ام اس عاشقانه. اس ام اس ناب . جوک سرکاری ... اس ام اس ویژه روز ولنتاین. اس ام اس بهمن ماه
بدون اغراق باید اشاره داشت که برنامه «عادل فردوسیپور» به نام «نود» یکی از پربینندهترین یا شاید پربینندهترین برنامه زنده تلویزیونی باشد که در زمان برگزاری لیگ برتر فوتبال ایران، هر دوشنبه شب پخش میشود.
برنامه نود سابقهای نه ساله دارد و اگر سری جدید آن از مرداد یا شهریور ماه 8۷ با آغاز لیگ برتر پخش شود، دهمین سال خود را تجربه خواهد کرد.در آخرین برنامه نود که چندی پیش در پایان لیگ هفتم برتر پخش شد، مهمان استودیوی 14 در ساختمان تولید سیما بودیم و گزارشی از پشت صحنه آن تهیه کردیم، بد ندیدیم حالا که برنامه «نود» پخش نمیشود، گزارشی از آن بنویسیم تا شما از چند و چون تهیه این برنامه، آگاهی بیشتری پیدا کنید...
برنامه «نود» قرار است ساعت حدود یازده شب برگزار شود. طبق قرارهای قبلی و هماهنگیهای انجام شده، ساعت نهو نیم شب مقابل درب بلال سازمان هستیم، پس از ورود به سازمان صدا و سیما باید خودمان را به ساختمان پخش برسانیم سر بالایی را طی میکنیم؛ سربالایی نفسگیر که نمیدانیم کی تمام میشود؟ به هر حال به ساختمان پخش و تولید میرسیم. وارد ساختمان که میشویم، از اطلاعات میگذریم، راهرویی باریک و پرپیچ و خم مقابلمان قرار دارد. وارد راهرو که میشویم، به اولین نفری که برخورد میکنیم، به سمت استودیوی «نود» می رویم: « همان استودیویی که درش باز است و روی آن نوشته شده «استودیوی 14»...استودیوی آچار فرانسه شبکه سه!
عادل نیم ساعت قبل از برنامه وارد استودیو میشود، همچنین فیلمهای مونتاژ شدهای را که قرار است پخش کند با خود به همراه میآورد، ابتدا در یک اتاقک کوچک به رییس گروه ورزش شبکه سه زنگ میزند و از او راجع به پخش آیتمی سوال می کند که ممکن است شبهه ناک باشد، اما پاسخ میشنود که مشکلی نیست، پخش کنید...
واقعا که باید حواس شما در یک برنامه زنده تلویزیونی به همهچیز باشد، چرا که سلیقههای مختلفی برنامههای تلویزیون را میبینند از این رو باید دست به عصا راه رفت... داخل استودیو که میشویم... میبینیم که گروه در حال تغییر دکور است. در این استودیو برنامههای دیگری هم پخش میشود... از این رو دکور باید تغییر کند. شاید بسیاری فکر میکنند که میزهای بزرگی در استودیو است و یک استودیوی بسیار بزرگ در انتظار شماست، اما استودیو کوچک وفاصله میز عادل با دیگر مهمانان یک قدم بیشتر نیست، این خاصیت دوربین است که بدین شکل همه چیز را نشان میدهد. روی سقف این استودیو پروژکتورهای زیادی به چشم میخورد، تعدادشان نزدیک به پنجاه عدد می رسد، که از راه دور کنترل میشدند و به هر جهتی میچرخند... تعدادی از بچههای دستاندر کار مشغول تنظیم نور این پروژکتورها، تعدادی هم با عجله در حال مرتب کردن استودیو بودند. برنامه یک ربع دیگر باید شروع شود، در پشت صحنه و به قول معروف اتاق فرمان، چند خانم و آقا نشستهاند که تلویزیونهای کوچک زیادی روبهرویشان است... یکی از آنها وظیفهاش هماهنگی با پخش است تا در زمانهای مشخص پیامهای بازرگانی و... را روی آنتن بفرستد... چند دقیقه دیگر برنامه آغاز خواهد شد. تمام گروه به بهترین شکل در حال انجام وظیفهشان هستند...حالا عادل به داخل استودیو میرود... البته پیش از اینکه وارد استودیو شود، چند دقیقهای با ما به صحبت نشست...
از او پرسیدیم که با انتقادات چه میکنی؟ گفت: به هر حال برنامهای که در این طیف وسیع و علاقهمند به فوتبال از تلویزیون پخش میشود، طبیعی است که انتقادهایی هم بر آن وارد شود، ما هم این سالها به این وضع عادت کردیم و به قول معروف خو گرفته ایم،به عبارتی بهتر طبیعت کار رسانه این است که این چنین باشد، به نظر من اگر به برنامه انتقاد یا پیشنهاد نشود، معنایش این است که آن برنامه نتوانسته جایگاه خود را باز کند، اما همانطور که میبینید، «نود» هر روزه کانون اخبار و توجهات است، برنامه هر هفته ما تا هفته دیگر نقد میشود... عادل در مورد مهمانان برنامه میگوید: روند کاری نود آن است که ببینیم سوژه آن هفته چیست و سپس مهمان دعوت میکنیم.
از عادل میپرسیم تو که با مطبوعات خیلی کم صحبت میکنی، پس آنهایی که میخواهند با تو ارتباط برقرار کنند، چه کاری باید انجام دهند؟
عادل از همان خندههای همیشگیاش میکند و میگوید: بهترین روش این است که به سایت برنامه نود مراجعه کنند و قسمت ارتباط با عادل فردوسیپور را کلیک و پرسشهایشان را مطرح کنند، من تمام مطالب ارسالی را میخوانم و پاسخ میدهم.
البته که همه می دانند این سایت آنچنان که باید قوی عمل نکرده است و هر از گاهی به علت مشکلات فنی تعطیل است!
از سوی دیگر تقریبا همه در دنیای مجازی وب دریافته اند که جدیدترین مطالب به قلم عادل و یا در رابطه با او را می توانند در خبرگزاری پارس فوتبال و در ستون مخصوص او پیدا کنند!
عادل باید به استودیو برود. او داخل میرود ما هم در اتاق فرمان مینشینیم تا از طریق تلویزیونها و دوربینهای مختلف او را ببینیم. این برنامه با چند دوربین به تصویر کشیده میشود و کارگردان تلویزیونی در اتاق فرمان پشت دستگاه مخصوصی قرار میگیرد و نسبت به تجربه خود که طی سالها به دست آورده، مشخص میکند که در حال حاضر تصویر کدامیک از سه دوربینها روی آنتن برود.
درباره عادل بیشتر بدانیم
این پسر عاشق فوتبال در سال 1353 درغرب تهران، خیابان گیشا به دنیا آمد. پدرش مهندس برق و یک خواهر و یک برادر فرزندان پس از عادل هستند. آنها اصلیتی کرمانی دارند.
دوران دبستانش را در مدرسه ذوقی، راهنمایی را در مدرسه طالقانی و در نهایت دبیرستان را در دبیرستان معروف تهران، یعنی البرز گذراند...
بچه بسیار درسخوانی بود، تا جایی که دیپلم خود را با معدل بالای 18 گرفت... از همان زمان کودکی علاقهای وافر به فوتبال داشت. ابتدا والدینش فکر میکردند که او میرود در کوچه و خیابان فوتبال بازی میکند و از درس غافل میماند، اما زمانه طوری دیگری شد. او با یک رتبه خوب در دانشگاه صنعتی شریف دررشته مهندسی صنایع قبول شد و تحصیلاتش را تا پایان دوره فوق لیسانس ادامه داد... از طرفی او عاشق زبان انگلیسی بود، بهطور حتم میپرسید، چهطور؟ برایتان خواهم گفت.
همانطور که از دوران کودکی علاقه عجیبی به فوتبال داشت به زبان انگلیسی هم عشق میورزید. شاید فکر نمیکرد روزی همین زبان، باعث میشود که پلههای ترقی را طی کند. از کلاس اول دبیرستان در کلاسهای زبان نامنویسی کرد،
سال سوم دانشگاه بود که تمامی کلاسهایش به پایان رسید. او کلاسهای استادیاش را هم قبول شد... از همان دوران نوجوانی، مجلات شوت و مچ انگلیس را هر هفته از میدان انقلاب تهیه میکرد و میخواند؛ مطالبی که در رابطه با لیگ فوتبال انگلیس بود. شاید دلایل علاقهمندیاش به فوتبال انگلیس، همان مجلاتی باشد که شب و روزش را گرفته بود. از هر جا که میتوانست اطلاعات کسب میکرد، لیورپول را خیلی دوست داشت، این را همکارانش در ابرار ورزشی که اولین روزنامه ورزشی کشور بود میگویند.
میگوید: از آنجا که به زبانم اطمینان داشتم یک روز به سردبیر وقت ابرار ورزشی که «اردشیر لارودی» بود، گفتم: به فوتبال علاقه دارم، میخواهم همکاری کنم. گفت: در چه زمینهای، گفتم: ترجمه... یک متنی به من داد و خداحافظی کرد، فردا رفتم دفتر روزنامه، کارم را تحویل دادم و همین شد که همکاریام با ابرار آغاز شد. آن زمان سال سوم دانشگاه بودم...
او دوست داشت هر چه زودتر استعدادهایش را در تلویزیون به نمایش بگذارد، مردی که زیاد از فوتبال جهان میدانست چند دفعه تست داد، اما گفتند «صدایت هنوز پخته نیست» و سرانجام قبول شد. مدتی فقط صدایش روی تصاویر فوتبال بود، آن هم برنامههای منتخب ورزشی که فوتبال آرشیوی از شبکه سوم پخش میکرد، فوتبالهای اروپایی...
اما او کمکم استعدادهایش را نمایان کرد تا سرانجام تصویر او هم دیده شد و برای پخش مستقیم فوتبالهای باشگاهی، سر از ورزشگاهها درآورد... و دیگر کار در دنیای مطبوعات را رها کرد.
دوستان سابقش میدانند که او در نوجوانی و کودکی طرفدار چه تیمی بود... تیمی که در فصل گذشته با حضور یک مربی دو ملیتی ایرانی - امریکایی قهرمان لیگ هفتم شد!... اما حالا او به واقع بیطرف است، میگوید: «شاید باورش برای خیلیها مشکل باشد، اما من در حال حاضر... نه پرسپولیسیام و نه استقلالی... من بیطرفم، چرا که شغلم ایجاب میکند
بیطرف باشم» اگر چه خیلیها او را متهم به طرفداری از تیم خاصی میکنند، اما به واقع این گونه نیست...
... داشتیم از زبان انگلیسی او میگفتیم. او درست مانند گزارشگریاش آنقدر پشتکار از خود نشان داد که توانست به درجه استادی در دانشگاه برسد، حال تصور کنید که در ابتدای کلاس، شاگردانش او را چهطور در رابطه با فوتبال سوالپیچ میکنند...
شاگردانش میگویند، عادل استاد مهربانی است، پس از پایان هر کلاس با حوصله و دقت پاسخگوی پرسشهای شاگردانش میشود...
فوتبال تمام زندگیاش است، اما برای خانواده هم اهمیت بسیاری قائل میشود. با همسرش در دانشگاه آشنا میشود و همسرش هم پذیرفته که عشق به فوتبال را از عادل نمیتواند دور کند، او هم بهخاطر چند سال زندگی کردن با عادل، حال برای خودش یک مفسر کامل است، چرا که در خانه آنها، هر روز حرف فوتبال است...
...و اما برنامه نود! عادل، نود را خیلی دوست دارد، چرا که این برنامه زاییده فکر اوست؛ برنامهای چالشی که توانست به خوبی در دل علاقهمندان به فوتبال جا خوش کند. کمتر علاقهمند به فوتبالی پیدا میکنید که دوشنبه شبها، خواب را به برنامه او ترجیح دهد...
سوتیهای عادل
بهتر است کمی هم در مورد اشتباهات عادل فردوسیپور در کار گزارش بدانیم؛ چیزی که به قول خودش «سوتی» نام دارد؛ «سوتی زیاد دارم. بهترینش هم این بود که توی برنامه، حدود 2ساعت تموم با آقای حاجرضایی بودیم و من موقع خداحافظی گفتم خب من از آقای نصیرزاده که 2ساعت با ما همراه بودن تشکر میکنم. اصلا اون شب، هنگ کرده بودم».
با این حال، شاید این مشکل اساسی فردوسیپور نباشد. بیشتر، از تندصحبتکردن عادل شاکی هستند تا اشتباهاتش. او هنوز هم با وجود اینکه بهتر از گذشته صحبت میکند اما گاهی اوقات کنترل از دستش خارج میشود؛ «از بچگی اینطور بودم. خیلی هم تمرین کردم و بازم دارم تمرین میکنم که اینطور نباشم ولی در کل، خیلی تند صحبت میکنم».
البته او هیچگاه هیچ تکنیک خاصی را برای گزارشکردن نیاموخته است؛ «هنوز خیلی چیزهاست که باید یاد بگیرم، چون هیچ دوره خاصی ندیدهایم و همه هنرمون چیزهای ذاتی و بیشتر خلاقانه است. هیچ وقت به طور اصولی بهمون یاد داده نشده که باید چیکار کنیم و هیچ کلاس خاصی زیر نظر مربیهای داخلی و خارجی برامون نذاشتن».
او حتی میتواند آرزو کند که در بازیهای ملی روی سکوی تماشاگران بود؛ «... و مثل او بالا و پایین بپرم».
وقتی کسی جنبه انتقاد ندارد
همیشه حسرت انتقاد کردن گزارشگران خارجی را میخورد: «این قدر که گزارشگران خارجی بهراحتی از بازیکنان انتقاد میکنن که ما نمیتونیم بکنیم. سه سال پیش تو بازی منچستر – رئال وقتی گری نویل دوکارته شد، گزارشگر بازی گفت من مطمئنم خیلی از طرفداران منچستر خوشحال شدن که گری نویل دواخطاره شد. اگر شما چنین چیزی رو در مورد بازیکن x پرسپولیس یا استقلال بگویی، پدرت رو درمییارن؛ حتی اگه بدترین بازیکن زمین باشه».
او بارها چوب همین مساله را خورده است. چند فصل پیش علی پروین حسابی از خجالت عادل فردوسیپور درآمد و مسلما او تا مدتی سوژه داغ شعارهای تماشاگران در ورزشگاه کارگران بود. امیر قلعه نویی هم کم، آهن داغ انتقاد را روی تن او نگذاشته و یک بار هم خداداد عزیزی – مرد همیشه شاکی فوتبال – پس از کسب نتیجه ناخوشایند ابومسلم برابر مس کرمان، چنان از این گزارشگر تلویزیونی انتقاد کرد که گویی او در تمامی بدبختیهای ابومسلم نقش دارد.
با این حال، کمتر دیده میشود که او در برنامه تلویزیونی90 یا حتی گزارشهایش مصحلتاندیشی پیشه کند: «خودم سعی میکنم هر چیزی به ذهنم میرسه بگم و تا جایی که نترسم میگم. بعضیها بهشون برمیخوره. بعضیها چیزهای دیگری می گن و البته خودسانسوری هم هست».
فقط فوتبال
بیطرفی باعث نمیشود که او به فوتبال بیتفاوت باشد. یکی از علاقهمندیهای اصلی او در زندگی، پرداختن به فوتبال است؛ از فوتبالبازیکردن و تماشاکردن، تا مجلههای خارجی فوتبال و اینترنت؛ «میشه گفت از 24ساعت، 12ساعت در حال دیدن فوتبال، خواندن اخبار فوتبال و کارکردن روی فیلمهای فوتبالی هستم.
اصلا فوتبال تمام زندگی منه». همسر عادل فردوسیپور شرایط را پذیرفته: «او کاملا پذیرفته که قراره با کی زندگی کنه. من کار خودم رو میکنم و برایم خیلی جدیه. هر اتفاقی بیفته من باید فوتبالم رو ببینم. همه هم میدونن وقتی فوتبال میبینم، نباید کاری به کار من داشته باشن».
فیلم دیدن من
یکی از علاقهمندیهای سابقش سینما بوده. البته الان تنها علاقهمندیاش«90» و فوتبال است و بس. شاید هم دیگر حوصلهاش را ندارد که به سینما برود؛ «نه دیگر! اصلا حوصلهاش رو ندارم. واقعا نمیتونم بشینم پای تلویزیون و یه فیلم رو تا آخر ببینم».
کلاسهای زبان عادل
زبان انگلیسی! علاقه عجیبی به زبان داشت. از کلاس اول دبیرستان در کلاسهای زبان نامنویسی کرد. سال آخر دبیرستان به خاطر کنکور، زبان را رها کرد اما بعدا وقتی برگشت، تا پایان کار را ادامه داد. سال سوم دانشگاه، زبان تمام شد: «کلاسهای استادیاش رو هم قبول شدم اما کارم تو تلویزیون بیشتر شده بود و تصمیم گرفتم نرم».
اغلب کارهای ترجمهای را خودش انجام میدهد. زبانش آنقدر خوب بود که در دورهای در دانشگاه تدریس میکرد و البته در کلاسهای زبان. باورتان میشود عادل فردوسیپور معلم زبانتان باشد؟ اما اگر دوست داشته باشید بدانید کلاسهای زبان عادل چگونه میگذرد، یک نفر برایتان زحمتش را کشیده: "تا حالا سر کلاسهای عادل فردوسیپور رفتید یا نه؟ خوب اگر نرفتید، هیچ اشکالی نداره و چیز خاصی رو از دست ندادید؛ به جز یک سری اطلاعات فوتبالی."
از اول جلسه که پسرا میپرسن استاد از فوتبال چه خبر و همین سوال کافیه که عادلخان شروع کنه به سخنرانی و یک مدت مدیدی پشت سر این بازیکن و اون تیم و اینا بگه و اطلاعات رو کنه. خلاصه بعد از همه این حوادث، جناب عادلخان شروع میکنن به انگلیسیصحبتکردن و درسدادن که خب صد البته طرز حرف زدنش اصلا به انگلیسی حرف زدن نمیخوره ولی جدا از اینها، آدم ذاتا مهربونیه؛ مثلا بعد از کلاس با دقت میشینه به همه سوالا جواب میده...».
خودش هم در مورد کلاسهای زبانش میگوید: «بالطبع حرفهایی پیش مییاد ولی اصولا از یک ساعت و نیم زمان کلاس فقط ده تا پانزده دقیقه!».
دهمین سال نود و حامیان عادل
اجرای خوب او و همچنین رکگویی در اجرا باعث شده که نود بهترین برنامه ورزشی طی سالهای اخیر نام بگیرد... برنامهای که سری جدید آن دهمین سال حضور این برنامه موفق در تلویزیون است. برای عادل و دیگر دستاندرکاران برنامه نود و شخص آقای «زمانی» مدیر گروه ورزش شبکه سوم سیما آرزوی موفقیت میکنیم.
عادل میگوید: اگر حمایتهای ایشان و آقای «پورمحمدی» مدیر شبکه سوم نبود، شاید نمیتوانستیم، «نود» را به خواستههای خود و مردم نزدیک کنیم، از هر دویشان سپاسگزارم.
درباره عادل فردوسی پور بیشتر بدانیم
بدون اغراق باید اشاره داشت که برنامه «عادل فردوسیپور» به نام «نود» یکی از پربینندهترین یا شاید پربینندهترین برنامه زنده تلویزیونی باشد که در زمان برگزاری لیگ برتر فوتبال ایران، هر دوشنبه شب پخش میشود.
برنامه نود سابقهای هفتساله دارد و اگر سری جدید آن از مرداد یا شهریور ماه 86 با آغاز لیگ برتر پخش شود، هشتمین سال خود را تجربه خواهد کرد.در آخرین برنامه نود که چندی پیش در تیرماه پخش شد، مهمان استودیوی 14 در
ساختمان پخش تلویزیون بودیم و گزارشی از پشت صحنه آن تهیه کردیم، بد ندیدیم حالا که برنامه «نود» پخش نمیشود، گزارشی از آن به چاپ برسانیم تا شما از چند و چون تهیه این برنامه، آگاهی بیشتری پیدا کنید...
آخرین برنامه «نود» قرار است ساعت ده و نیم شب برگزار شود. طبق قرارهای قبلی و هماهنگیهای انجام شده، ساعت نهو نیم شب مقابل درب تلویزیون هستیم، پس از ورود به سازمان صدا و سیما باید خودمان را به ساختمان پخش برسانیم سر بالایی را طی میکنیم؛ سربالایی نفسگیر که نمیدانیم کی تمام میشود؟ به هر حال به ساختمان پخش میرسیم. وارد ساختمان که میشویم، از اطلاعات میگذریم، راهرویی باریک و پرپیچ و خم مقابلمان قرار دارد. وارد راهرو که میشویم، به اولین نفری که برخورد میکنیم، نشان استودیوی «نود» را میگیریم، با دست نشانمان میدهد و میگوید: « همان استودیویی که درش باز است و روی آن نوشته شده «استودیوی 14»...
عادل نیم ساعت قبل از برنامه وارد استودیو میشود، همچنین فیلمهای مونتاژ شدهای را که قرار است پخش کند با خود به همراه میآورد، ابتدا در یک اتاقک کوچک به شخصی زنگ میزند که نمیدانیم آن طرف خط کیست؟ از او میپرسد، در گفتگوی اکبر میثاقیان (مربی راهآهن که در پلیآف، راهآهن را قهرمان کرده است) قسمتی آمده به این مضمون، میخواهم روی بام برج میلاد نماز بخوانم، چون به خدا نزدیکتر است، پخش کنیم یا نه؟
پاسخ میشنود که مشکلی نیست، پخش کنید... واقعا که باید حواس شما در یک برنامه زنده تلویزیونی به همهچیز باشد، چرا که سلیقههای مختلفی برنامههای تلویزیون را میبینند از این رو باید دست به عصا راه رفت... داخل استودیو که میشویم... میبینیم که گروه در حال تغییر دکور است. در این استودیو برنامههای دیگری هم پخش میشود... از این رو دکور باید تغییر کند. فکر میکنیم میزهای بزرگی در استودیو است و یک استودیوی بسیار بزرگ در انتظار ماست، اما استودیو کوچک وفاصله میز عادل با دیگر مهمانان یک قدم بیشتر نیست، این خاصیت دوربین است که بدین شکل همه چیز را نشان میدهد. روی سقف این استودیو پروژکتورهای زیادی به چشم میخورد، فکر کنم تعدادشان نزدیک به پنجاه عدد بود، که از راه دور کنترل میشدند و به هر جهتی میچرخیدند... تعدادی از بچههای دستاندر کار مشغول تنظیم نور این پروژکتورها، تعدادی هم با عجله در حال مرتب کردن استودیو بودند. برنامه یک ربع دیگر باید شروع شود، در پشت صحنه و به قول معروف اتاق فرمان، چند خانم و آقا نشستهاند که تلویزیونهای کوچک زیادی روبهرویشان است... یکی از آنها وظیفهاش هماهنگی با پخش است تا در زمانهای مشخص پیامهای بازرگانی و اخبار 06 ثانیه را روی آنتن بفرستد... چند دقیقه دیگر برنامه آغاز خواهد شد. تمام گروه به بهترین شکل در حال انجام وظیفهشان هستند...حالا عادل به داخل استودیو میرود... البته پیش از اینکه وارد استودیو شود، چند دقیقهای با ما به صحبت نشست... گفت که این آخرین برنامه نود است و با آغاز لیگ، دوباره برنامه را از سر خواهیم گرفت...
از او پرسیدیم که با انتقادات چه میکنی؟ گفت: به هر حال برنامهای که در این طیف وسیع و علاقهمند به فوتبال از تلویزیون پخش میشود، طبیعی است که انتقادهایی هم بر آن وارد شود، ما هم این سالها به این وضع عادت کردیم و به قول معروف خو گرفتیم،
به عبارتی بهتر طبیعت کار رسانه این است که این چنین باشد، به نظر من اگر به برنامه انتقاد یا پیشنهاد نشود، معنایش این است که آن برنامه نتوانسته جایگاه خود را باز کند، اما همانطور که میبینید، «نود» هر روزه کانون اخبار و توجهات است، برنامه هر هفته ما تا هفته دیگر نقد میشود... عادل در مورد مهمانان برنامه میگوید: روند کاری نود آن است که ببینیم سوژه آن هفته چیست و سپس مهمان دعوت میکنیم، برای مثال همانطور که میدانید دیشب (علی فتحا... زاده) پس از چند سال دوری از استقلال دوباره مدیر عامل استقلال شد، به همین خاطر او را امشب دعوت کردهایم یا اینکه تیم در آستانه حضور در جام ملتها است، پس سرمربی تیم ملی را به برنامه دعوت کردیم.
از عادل میپرسیم تو که با مطبوعات خیلی کم صحبت میکنی، پس آنهایی که میخواهند با تو ارتباط برقرار کنند، چه کاری باید انجام دهند؟
عادل از همان خندههای همیشگیاش میکند و میگوید: بهترین روش این است که به سایت برنامه نود مراجعه کنند و قسمت ارتباط با عادل فردوسیپور را کلیک و پرسشهایشان را مطرح کنند، من تمام مطالب ارسالی را میخوانم و پاسخ میدهم.
نشانی سایت برنامه نود: «9o. IRIb. IR» میباشد، عادل باید به استودیو برود. او داخل میرود ما هم در اتاق فرمان مینشینیم تا از طریق تلویزیونها و دوربینهای مختلف او را ببینیم. این برنامه با چند دوربین به تصویر کشیده میشود و کارگردان تلویزیونی در اتاق فرمان پشت دستگاه مخصوصی قرار میگیرد و نسبت به تجربه خود که طی سالها به دست آورده، مشخص میکند که در حال حاضر تصویر کدامیک از سه دوربینها روی آنتن برود.
درباره عادل بیشتر بدانیم
این پسر عاشق فوتبال در سال 1353 درغرب تهران، خیابان گیشا به دنیا آمد. پدرش مهندس برق و یک خواهر و یک برادر فرزندان پس از عادل هستند. آنها اصلیتی کرمانی دارند.
دوران دبستانش را در مدرسه ذوقی، راهنمایی را در مدرسه طالقانی و در نهایت دبیرستان را در دبیرستان معروف تهران، یعنی البرز گذراند...
بچه بسیار درسخوانی بود، تا جایی که دیپلم خود را با معدل بالای 18 گرفت... از همان زمان کودکی علاقهای وافر به فوتبال داشت. ابتدا والدینش فکر میکردند که او میرود در کوچه و خیابان فوتبال بازی میکند و از درس غافل میماند، اما زمانه طوری دیگری شد. او با یک رتبه خوب در دانشگاه صنعتی شریف دررشته مهندسی صنایع قبول شد و تحصیلاتش را تا پایان دوره فوق لیسانس ادامه داد... از طرفی او عاشق زبان انگلیسی بود، بهطور حتم میپرسید، چهطور؟ برایتان خواهم گفت.
همانطور که از دوران کودکی علاقه عجیبی به فوتبال داشت به زبان انگلیسی هم عشق میورزید. شاید فکر نمیکرد روزی همین زبان، باعث میشود که پلههای ترقی را طی کند. از کلاس اول دبیرستان در کلاسهای زبان نامنویسی کرد،
سال سوم دانشگاه بود که تمامی کلاسهایش به پایان رسید. او کلاسهای استادیاش را هم قبول شد... از همان دوران نوجوانی، مجلات شوت و مچ انگلیس را هر هفته از میدان انقلاب تهیه میکرد و میخواند؛ مطالبی که در رابطه با لیگ فوتبال انگلیس بود. شاید دلایل علاقهمندیاش به فوتبال انگلیس، همان مجلاتی باشد که شب و روزش را گرفته بود. از هر جا که میتوانست اطلاعات کسب میکرد، لیورپول را خیلی دوست داشت، این را همکارانش در ابرار ورزشی که اولین روزنامه ورزشی کشور بود میگویند.
میگوید: از آنجا که به زبانم اطمینان داشتم یک روز به سردبیر وقت ابرار ورزشی که «اردشیر لارودی» بود، گفتم: به فوتبال علاقه دارم، میخواهم همکاری کنم. گفت: در چه زمینهای، گفتم: ترجمه... یک متنی به من داد و خداحافظی کرد، فردا رفتم دفتر روزنامه، کارم را تحویل دادم و همین شد که همکاریام با ابرار آغاز شد. آن زمان سال سوم دانشگاه بودم..
. او دوست داشت هر چه زودتر استعدادهایش را در تلویزیون به نمایش بگذارد، مردی که زیاد از فوتبال جهان میدانست چند دفعه تست داد، اما گفتند «صدات هنوز پخته نیست» و سرانجام قبول شد. مدتی فقط صدایش روی تصاویر فوتبال بود، آن هم برنامههای منتخب ورزشی که فوتبال آرشیوی از شبکه سوم پخش میکرد، فوتبالهای اروپایی...
اما او کمکم استعدادهایش را نمایان کرد تا سرانجام تصویر او هم دیده شد و برای پخش مستقیم فوتبالهای باشگاهی، سر از ورزشگاهها درآورد... و دیگر کار در دنیای مطبوعات را رها کرد.
دوستان سابقش میدانند که او در نوجوانی و کودکی طرفدار چه تیمی بود؟ اما حالا او به واقع بیطرف است، میگوید: «شاید باورش برای خیلیها مشکل باشد، اما من در حال حاضر... نه پرسپولیسیام و نه استقلالی... من بیطرفم، چرا که شغلم ایجاب میکند
بیطرف باشم» اگر چه خیلیها او را متهم به طرفداری از تیم خاصی میکنند، اما به واقع این گونه نیست... داشتیم از زبان انگلیسی او میگفتیم. او درست مانند گزارشگریاش آنقدر پشتکار از خود نشان داد که توانست به درجه استادی در دانشگاه برسد، حال تصور کنید که در ابتدای کلاس، شاگردانش او را چهطور در رابطه با فوتبال سوالپیچ میکنند...
شاگردانش میگویند، عادل استاد مهربانی است، پس از پایان هر کلاس با حوصله و دقت پاسخگوی پرسشهای شاگردانش میشود...
فوتبال تمام زندگیاش است، اما برای خانواده هم اهمیت بسیاری قائل میشود. با همسرش در دانشگاه آشنا میشود و همسرش هم پذیرفته که عشق به فوتبال را از عادل نمیتواند دور کند، او هم بهخاطر چند سال زندگی کردن با عادل، حال برای خودش یک مفسر کامل است، چرا که در خانه آنها، هر روز حرف فوتبال است...
و اما برنامه نود! عادل، نود را خیلی دوست دارد، چرا که این برنامه زاییده فکر اوست؛ برنامهای چالشی که توانست به خوبی در دل علاقهمندان به فوتبال جا خوش کند. کمتر علاقهمند به فوتبالی پیدا میکنید که دوشنبه شبها، خواب را به برنامه او ترجیح دهد...
اجرای خوب او و همچنین رکگویی در اجرا باعث شده که نود بهترین برنامه ورزشی طی سالهای اخیر نام بگیرد... برنامهای که سری جدید آن هشتمین سال حضور این برنامه موفق در تلویزیون است. برای عادل و دیگر دستاندرکاران برنامه نود و شخص آقای «زمانی» مدیر گروه ورزش شبکه سوم سیما آرزوی موفقیت میکنیم. عادل میگوید: اگر حمایتهای ایشان و آقای «پورمحمدی» مدیر شبکه سوم نبود، شاید نمیتوانستیم، «نود» را به خواستههای خود و مردم نزدیک کنیم، از هر دویشان سپاسگزارم.
پارسال این روزا برامون پر بود از عطر شکلات و کادوو عروسک اما امسال نمیدونم ولنتاین رو با کی جشن میگیری
.
.
.
هر جا و با هر کسی باشی دوستت دارم ولنتایت مبارک
v victor of love
a adoring u
l love u
e every thing 4u
n need u
t thinking of u
i i miss u
n nothing but u
0000000000000000000000000000000
0000000000000000000000000000000
0000000777770000000777770000000
0000077777777700077777777700000
0000777777777770777777777770000
0000777777777777777777777770000
7777770000ولنتاین مبارک00007777777
0000077777777777777777777700000
0000007777777777777777777000000
0000000077777777777777700000000
0000000000777777777770000000000
0000000000000777770000000000000
0000000000000007000000000000000
به علت حضور گشت ارشاد در مراسم ولنتاین ، مراسم دیدار خواهران و برادران بصورت جدا در دو نوبت صبح و بعد از ظهر انجا میگردد
عربستان و بسیاری از کشورهای عربی فردا را ولنتاین اعلام کردند
سلام درسته که نشد برات خرس و قلب بخرم اما این اس ام اس رو برات بفرستادم تا بدونی همیشه دوست دارم ولنتاین مبارک
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی . اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی ولنتاین مبارک
امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه ولنتاینت مبارک عزیزم
میدونی ولنتاین یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه
عاشقتم تا همیشه ولنتاین مبارک
OVEYOUILOVEYOUILOVEYOUILOVEYOUILOVEYOUILOVE
OUILOVYOUIL ****** VEYOU ****** ILOVEYOUILO
OVEYOUIL *********** L *********** OUILOVEY
YOUIL *************** *************** YOUIL
UILO *********************************** VE
EI ************************************* IL
V *************************************** O
O *************************************** L
E *************************************** U
YO *************HAPPY VALENTINE**********IL
YOUI *********************************** EY
OVEYO ******************************* LOVEY
OVEYOUIL *************************** ILOVEY
UILOVEYOU *********************** UILOVEYOU
VEYOUILOVEYOU ***************** YOUILOVEYOU
YOUILOVEYOUILOV ************* LOVEYOUILOVEY
UILOVEYOUILOVEYOU ********* LOVEYOUILOVEYOU
LOVEYOUILOVEYOUILOV ***** ILOVEYOUILOVEYOUI
EYOUILOVEYOUILOVEYOU *** YOULOVEYOUILOVEYOU
VEYOUILOVEYOUILOVEYOU * VEYOUILOVEYOUILOVEY
اس اس ام اس مخصوص روز ولنتاین (SMS VALENTINE)
ام اس مخصوص "روز ولنتاین"
نمیگم دوستت دارم
نمیگم عاشقتم
میگم دیونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیونست . . .
قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق
مرا در خود کشیدی برمودای من !!!
ای دوست به جز عشق تو در سر من هوسی نیست با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم . . .
جز نقش تو بر صفحه ی دل نقش کسی نیست
بهترین لحظه، لحظه ایست که فکر کنی فراموشت کردم، بعد 1 اس ام اس از طرف من بیاد که توش نوشته میمیرم برات !
ولنتاینت مبارک !
یادته بهت گفتم که خشت دیوار دلتم، تو هم منو شکستی
ولی اشکالی نداره، حالا خاک زیر پاتم !
قاب عکستو زدم جای ساعت دیواری
از اون موقع به بعد تو شدی تمومه لحظه هام . . .
SMS VALENTINE
عمری با غم عشقت نشستم
به تو پیوستم واز خود گسستم
ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود
تو را دیدم. پرستیدم . شکستم
SMS VALENTINE
زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق راآفرید دیوانه نیست
SMS VALENTINE
عشق آن نیست که هر لحظه کنارش باشی عشق آن است که پیوسته به یادش باشی
SMS VALENTINE
بزرگترین آرزوم اینه کوچکترین آرزوت باشم
SMS VALENTINE
تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند
SMS VALENTINE
ای کاش که معشوق ز عاشق طلب جان می کرد، تا که هر بی سرو پایی نشود یار کسی !!!
SMS VALENTINE
دوست داشته باش و زندگی کن!زمان برای همیشه از آن تو نیست
SMS VALENTINE
چقدر سخت است منتظر کسی باشی که هیچ وقت فکر آمدن نیست!
SMS VALENTINE
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .ولنتاین مبارک
SMS VALENTINE
اگر روزی دشمن پیدا کردی بدون در رسیدن به هدفت موفق بودی.اگر روزی تهدیدت کردن بدون در برابرت ناتوانند. اگر روزی خیانت دیدی بدون قیمتت بالاست. اگر روزی ترکت کردند بدون با تو بودن لیاقت میخواد
SMS VALENTINE
من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو، من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو.
SMS VALENTINE
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست، زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر...
SMS VALENTINE
هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت....هیچ ادایی جای اون نازو اداتو نگرفت....پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت...
SMS VALENTINE
میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل " ب " برات میمیرند، مثل " د " دوستت دارند، مثل " ع " عا شقت میشوند، مثل " م " منتظر می مونند تا یه روز مثل " ی " یارت بشن.
SMS VALENTINE
حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی...
کاش کسی تو دلمون پا نمیذاشت... کاش اگه پا میزاشت دلمون رو تنها نمیذاشت... کاش اگه تنها میذاشت رد پاش رو روی دلمون جا نمیزاشت
قلبمو هدیه می دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اینکه قلبمه به خاطر اینکه تو توشی
اس ام اس مخصوص ولنتاین
موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم،موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم. موقعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم،موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم
دل آدمها مثل یک جزیره دور افتادست ،اینکه کی واسه اولین بار پا به جزیره میزاره مهم نیست مهم اون کسیه که هیچوقت جزیره را ترک نکند
اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم
عشق شاید زود تو را عاشق و دلتنگ کند اما هرگز تو را سیر نمی کند. روز ولنتاینت مبارک
گرتواین دنیا کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت عوض میشه و قلبت ابروتو به تاراج می بره. مهم این نیست که اون مال تو باشه، مهم اینه که باشه. نفس بکشه، زندگی کنه و از زندگیش لذت ببره
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ... خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ... خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد
sms valentine
اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون، فکرای قشنگ وقلب کوچیک من
sms valentine
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
صدا کن مرا که صدایت زیباترین نوای عالم است
صدا کن مرا که صدایت قلب شکسته ام را تسکین میدهد
صدا کن مرا تا بدانم که هنوز از یاد نبرده ای مرا
نشسته ام تا شاید صدایم کنی
صدایم کنی ومحبت بی دریقت را نثارم کنی
sms valentine
عشق من تو باش نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم.تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم تنها ترین باشی..
تو مثل راز بهاری و من رنگ زمستانم. چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمیدانم
دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست،
ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند....
آری دوستی دو نیمه دارد نیمی از آن عشقی است که دل تو را بیقرار کرده است و نیمی دیگر آن محبتی است که در دل من می تپد
فرشته ها وجود دارن اما بعضی وقتا چون بال ندارن ما بهشون میگیم دوست
شب شده بود، گل آفتاب گردان داشت دنبال خورشید میگشت که یهو یک ستاره بهش چشمک زد، اما گل آفتابگردان سرش رو آرام آورد پایین، میدونی چرا؟! آخه گلها هیچوقت خیانت نمیکنن واسه همینه که گل آفتابگردان همیشه شبها سرش پایینه
be chand zaboon begam 2set daram
English : I Love You 02) Persian : Tora doost daram 03) Italian : Ti amo 04) German : Ich liebe Dich 05) Turkish : Seni Seviyurum 06) French : Je t'aime 07) Greek : S'ayapo 08) Spanish : Te quiero 09) Hindi : Mai tumase pyre karati hun 10) Arabic : Ana Behibak 11) Iranian : Man doosat daram 12) Japanese : Kimi o ai shiteru 13) Yugoslavian : Ya te volim 14) Korean : Nanun tangshinul sarang hamnida 15) Russian : Ya vas liubliu 16) Romanian : Te iu besc 17) Vietnamese : Em ye^u anh 18) Ukrainian : Ja tebe koKHAju 19) Tunisian : Ha eh bak 20) Syrian/lebanese : Bhebbek 21) Swiss-German : Ch'ha di ga"rn 22) Swedish : Jag a"Iskar dig 23) Africans : Ek het jou liefe 24) base?????????
HAPPY VALENTINE
my eyes sEe U.
mY haNd need U
mY lips Kiiss U
my MiND CAll U
mY jan fadaye U
mY heaRt por Az yade U
آنچه زیباست عزیز نیست
آنچه عزیز است زیباست و تو زیباترینی
اس ام اس ویژه روز ولنتاین -sms valentine
عکس ها در حال لود شدن میباشند... شکیبا باشید!
اگه عکس ها رو ذخیره کنید با سایز خیلی بزرگتر نشان داده میشن!
|
نام اصلی: هانیه
نام خانوادگی اصلی: توسلی
سمت (در بخش های): بازیگران،کارگردانی،
......................................
تاریخ تولد: 1356
ملیت: ایران
......................................
خواهر هما توسلی (نویسنده و منتقد)
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل ادبیات نمایشی
محمود کریمی که در دهه ی عاشورا در امام زاده علی اکبر(ع) چیذر به نوحه خوانی می پردازد، در اظهارنظری عجیب خواستار خروج افرادی از حسینیه شد که حاضر به لخت شدن برای سینه زنی نیستند.
یکی از حاضران در مراسم مداحی کریمی در تماس با خبرنگار خبرگزاری انتخاب گفت: وی پس از روضه خوانی در مراسم شب گذشته خطاب به حاضران در این مجلس گفت: تمام حاضران برای سینه زنی باید لخت شوند، تعارف نداریم کسی هم که لخت نمی شود، گمشه بیرون!
کریمی در واکنش به یکی از افراد که لباس خود را برای سینه زنی درنیاورده بود گفته است: چرا لباست را درنمی آوری؟ می ترسی خالکوبی هایت معلوم شود؟ یا لباست را دربیار و یا بیرون برو!
پس از این اظهارنظر، بسیاری مجلس نوحه خونی امام حسین (ع) را ترک گفتند.
وی سال گذشته نیز، گفته بود: آنانی که در موبایل های خود آهنگ و موزیک دارند، راضی نیستم مداحی های من را در گوشی های موبایل خود داشته باشند!
غضنفر بیاد پای تخته!
لم داده بودم و با چشمای نیمه باز به بالا و پایین رفتنای بی وقفه و خستگی ناپذیر پسر جان از روی مبل نیگا می کردم. یاد موقعی افتادم که چقد برای پیدا کردن اسمش کتابا رو زیر و رو کرده بودیم. الان یه جوری شده که همه بچه ها (یا اقلا اکثرشون ) اسمایی دارن تو یه وزن و سیلاب و معانی و خانواده و ریشه و اینا.... آرمیتا ، سها ، رادوین ، آرتین ، بنیامین ، مانی ، شایان ، رایا ، سامان ، نیکا ، آرتا ، کمند ، طنین،. . . یا چنتا اسم دیگه که الان یادم نمیاد. اصلا گاهی قاطی می کنم.
نامگذاریم یه جور مده. مثل لباس و کفش. مثل مدل مو و ریش و سیبیل. از اول هم دنبال مد زمانه بوده. قبل ما تا بخوای شهناز و فرحناز و سوسن و ثریا بودن. دوره ما که اکثرا اسمای علی و حسین و مهدی و عباس و محمد. بعد یه کم که گذشت کوروش و داریوش و خشایار شهرام. انقلاب که شد اسامی صدر اسلامی سمیه و میثم و روح الله و عمار و حالام که اسمای با ریشه ایرانی که در ضمن کمیاب و ترجیحا نایاب باشه.
به این فکر می کردم که اسمام تاریخ مصرف دارن. یه دوره ای اسمی شیکه و دوره بعدی روت نمیشه بذاری رو بچت. کی الان اسم بچشو جرات می کنه بذاره غضفر؟!!
بیوگرافی سیاوش خیرابی
متولد ماه آذر سال ۱۳۶۳
آخرین مدرک تحصیلی : فوق دیپلم نرم افزار کامپیوتر از دانشگاه آزاد تهران
سابقه هنری : از دوران کودکی در فعالیتهای هنری شرکت داشته . در سال سوم راهنمایی اولین کار بازیگیری خود را انجام داده و به خاطر تحصیل بعد از آن کار جدیدی نداشته است .
آموزش دوره بازیگیری : سیاوش خیرابی دوره بازیگری خود را در کانون سینماگران سپری کرده است .
کارهای او تا کنون : تله فیلم تلخون - سریال ترانه مادری
سیاوش خیرابی
عکس سیاوش خیرابی
جهان فوتبال: میهمانی و یا به عبارتی پارتی به مرحله جنون رسیده و سر و صدای آن از طبقه چهلم این برج مرتفع از بیرون هم شنیده می شود آن ها بی خیال از همه جا مشغولند.در میان دود غلیظ و همهمه پارتی چهره دو فوتبالیست آنقدر تابلو است که دختر و پسر آن ها را به یکدیگر نشان می دهند. دو بازیکن سرخابی آنقدر ناشیانه عمل کرده اند که نمی دانند حضورشان ممکن است برای آن ها دردسرساز شود.
بازیکن اسبق استقلال و فعلی پرسپولیس است در این میهمانی حضورشان عجیب و سئوال برانگیز است اما آن ها گویی به سیم آخر زده اند.
وقتی صدا به اوج خود می رسد با تلفن یکی از شهروندان مامورین نیروی انتظامی همچون برق و باد خود را به محل پارتی شبانه می رسانند با حضور ماموران همه رشته ها پنبه می شود دو بازیکن سرخابی ناچار فرار را به قرار ترجیح می دهند آن ها از پله های اضطراری این برج مرتفع چنان به پایین سرازیر می شوند که هر لحظه امکان دارد به پایین سقوط کنند.
عکس جدید الناز شاکردوست
الناز شاکردوست
الناز شاکردوست
محمد رضا گلزار و الناز شاکردوست
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد روی ان راست کلیلک کرده و گزینه show picture را بزنید |
موژه مصنوعی |
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد روی ان راست کلیلک کرده و گزینه show picture را بزنید |
چشم های بسیار زیبا مدل چشم و روسری چشم های زیبا |
در این مراسم هیلاری کلینتون(همسر بیل کلینتون) وقتی کلینتون صورتش را برای بوسیدن وی جلو می آورد از وی روی بر می گرداند و اوباما رییس جمهور جدید آمریکا را می بوسد.
دانلود 800KB
این خبر نگار با دست خالی با سرباز مسلح اسراییلی در گیر می شود تا مانع از تیر اندازی اسراییلی ها به فلسطینیان شود!
دانلود 1.6MB
به خدا قسم اگر من یک سری از حقایقی که از حج رفتن ایرانی ها بگم حالتون به هم می خوره از هر چی حاجیه! دیگه دیدن هیچ حاجی نخواهید رفت...
دانلود 5MB با فرمت mp3 زمان: ۱۴دقیقه
ایران به سرعت داره تبدیل می شه به یک قدرت بزرگ بلامنازع/زنبیل گذاشتن/وعده انتخاباتی فراموش شده احمدی نژاد/ماجرای دختر بچه ۱۶ ساله ای که تو خونشون انرژی هسته ای رو کشف کرد/فحش دادن احمدی نژاد/فرار کردن احمدی نژاد از عراق از ترس دزدیده شدن توسط آمریکاییها/امام زمان دنیا را مدیریت می کند/هاله نور احمدی نژاد/دختر بچه دو ساله آمریکایی که احمدی نژاد را شناخت و گفت: این محموده!این محموده!/ترکی صحبت کردن احمدی نژاد/چاقوی زنجان/سر رییس جمهور شما کلاه نمی رود/عذرخواهی احمدی نژاد از ملت ایران(به خاطر گران شدن مسکن)
دانلود 4.7MB