سوگند تا جشن شبانه باراک اوباما روز سهشنبه به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا کار خود را آغاز کرد. اوباما در شب نیز در جشن هایی که به افتخار او گرفته شده بود شرکت کرد.
|
---------
این نوشته یک گفت و گوی واقعی هستش:
من : مامان با بابا صحبت کردی ؟ راجع به همین تغییر جن سیت ؟
مامان : آره ولی نه من راضیم نه اون .
من : چرا؟ دلیلش چیه؟ چرا راضی نیستین؟
مامان : چون که ما نمی تونیم. این خیلی لقمه بزرگیه برای ما .
من : خب این جوری که نمی شه پس من چی کار کنم؟ چقدر بشینم کنج خونه؟
مامان : نشین خب. یه کاری واسه خودت جور کن .
من : کار خونگی از کجا بیارم ؟
مامان : چرا کار خونگی؟ مگه بقیه چی کار می کنن؟
من : بقیه خیلی کارا می کنن که من نمی تونم بکنم اینم روش.
مامان : خب چی می خوای بگی؟ فکر کردی تغییر جن سیت بدی دیگه خوشبخت می شی؟
من : نه همچین فکری نکردم. خودم می دونم اونم هزار تا مشکل داره ولی هر چیه از الان بهتره.
مامان : تو رو خدا این جوری کرده. تو نباید با خواسته خدا بجنگی که.
من : خدا درد می ده درمونم میده. خیلیا هستن مادر زاد یه مشکلی دارن. نباید خودشونو درمان کنن؟ باید همونجوری بمونن که یه وقت با خواسته خدا نجنگیده باشن؟
خدا علاوه بر بیماری عقل و همت داده که ازش استفاده کنیم.
مامان : ما نمی تونیم من نمازم ترک نشده. حالا چه جوری ……
من : هیچ ربطی نداره. اتفاقآ اون جوری بخوای بگی طبق نظر خیلی از علما از نظر شرعی واجبم هستش.
مامان : من اون دینو قبول ندارم.
من : دینی که خودت دوست داشته باشی قبول داری؟ خب ما نداریم همچین دینی. شاید این یکی جدیده مال شما باشه. ولی دین من همون قبلیس.
مامان : بابا این همه هستن مثل تو دارن زندگیشونو می کنن. تو هم مثل اونا.
من : کو؟ کجا هستن این همه؟ من چرا ندیدم تا حالا؟ مثل خودم زیاد دیدم ولی یا رفتن عمل کردن یا خود کشی. از اونایی که شما می گی من ندیدم.
مامان : تو اگه خودت بخوای خوب می شی.
من : خب مشکل همینه که من نمی خوام. اگر می خواستم که دیگه مشکلی نبود. خواستنو نخواستن که دست خود آدم نیست. یکی که مثلآ رنگ آبی رو دوست داره می تونه دیگه نخواد که دوست داشته باشه؟ مگه از اول خودش خواسته بوده؟
من : مامان خودتم می دونی که اینا همش بهونس. شما خودتون دوست ندارین. من می خوام بدونم چرا؟
مامان (با گریه) : خب من تو رو همین جوری می خوام. می خوام که پسر باشی.
من : به نظر تو من الان پسرم؟ چه نشونه ای از پسر بودن تو من میبینی؟
مامان : سکوت ……
من : تازه من که نمی تونم تا ابد بر اساس خواسته دیگران زندگی کنم. پس خودم چی؟
مامان : گریه ……
مامان ( با گریه ) : من نمی تونم. من نمی تونم تحمل کنم. نمی تونم ….
من : چطور من می تونم. من 17 سالم بود یواشکی می رفتم پیش این روانشناس و اون روانپزشک کارامو می کردم. نه به کسی می گفتم. نه کسی کمکم می کرد. خودم هزار تا مشکل داشتم. ولی کسی نبود کمک کنه. ( با گریه ) چطور منه 17 18 ساله تحمل می کردم؟ اون وقت مادر میان سالم نمی تونه تحمل کنه؟ بر عکس شده؟
مامان : گریه ……
من : مامان اولش سخته. به خدا بعدش عادت می کنین. کنار میاین.
مامان : گریه …… بد بخت میشی. یه عمر انگشت نشون می شی.
من : اگه خونمو عوض کنیم به جز فامیل کسی منو نمی شناسه که. مگه بقیه علم غیب دارن که بدونن من قبلآ چی بودم؟
من ( با گریه ) : مامان من دیگه این جوری نمی تونم. خودتم می دونی. حالا سخته هر چیه باید انجام بدیم ابن کارو. چاره دیگه ایی نیست. من ذیگه نمی تونم این جوری زندگی کنم…… نمی تونم
هنگامی که تصمیم می گیریم کت و دامن یا کت وشلوار بپوشیم برای هماهنگی بیشتر و شیکتر دیده شدن بهتر است به این نکته توجه داشت که نوع مدل موی ما با پوشیدن کت کاملا با مدل مویی که هنگام پوشیدن لباس شب و مجلسی داشته ایم تفاوت خواهد داشت و با در نظر گرفتن چند نکته نتیجه ی مطلوب و دلخواه خود را خواهیم گرفت:
شرح کامل همراه عکس ها در ادامه مطلب
الف) کت و دامن یا شلوار/ موهای بلند
1-در صورت داشتن قد بلند واندامی لاغر با پوشیدن کت ودامن یا شلوار بهتر است موها را از رو طوری سشوار بکشید که تنها نوک موها کمی از رو برگردد ودراطرافتان بریزید واز پیچیدن مو با بیگودی وبابلیس خودداری نمایید زیرا با پیچیدن موها از شیکی و سادگی کار با کت ودامن یا شلوار کم خواهید کرد.
2-در صورت لاغر بودن وداشتن قدی کوتاه با پوشیدن کت ودامن یا شلوار بهتر است تمام موها را در مرکز سر جمع کرده و حتما جلوی موها را بر پیشانی یا گوشه ی صورت کمی مایل کنید تا در کنار بلند و کشیده تر نشان دادن اندام شما صورتتان را بیش از حد لاغر نشان ندهد . اگر به نوعی دلخواه موها یک طرفه هم بسته شوند، به خصوص در مورد دختر خانمها ،با پوشش کت بسیار ساده وشیک دیده می شود.
3-افراد توپر وچاق اما درشت وقد بلند بهتر است موهای بلند خود را در پشت سر وپایین کاملا جمع کرده وتنها چند تار مو در اطراف صورتشان بریزند تا از درشت بودن وگردی صورتشان به تعادل برسد.
4-افراد چاق با قدهای کوتاه نیز اولا بهتر است از کت ودامنهای بلند که آنها را کشیده تر نشان خواهد داد استفاده کنند واز پوشیدن کت ودامنهای بسیار کوتاه بپرهیزند ،دوما حتما موها را به سمت بالا جمع کرده ودور صورت را کاملا خالی نمایند.
ب)کت ودامن یا شلوار/موهای کوتاه
1-وقتی موها کوتاه است وکوتاهی آن می تواند تا گردن یا روی شانه ها برسد با پوشیدن کت ودامن یا شلوار با اندامی متناسب ،بهترین حالت این است که موها را از رو سشوار کشیده وبا موس آنها را شلوغ ودرهم حالت داد که بسیار شیک وایده ال به نظر می رسید .
2-درست کردن موها ی کوتاه با انواع مدلهای فر بوسیله ی بیگودی اصلا با پوشش کت ودامن یا شلوار مطابقت نداشته وبهتر است موها یا از رو به شکل پر ویا همه را لخت اتو کشیده شوند.
3-برای کت ودامن یا شلوار با موهای نسبتا کوتاه خورد شده استفاده از مدلی که جلوی موها تا زیر دو گوش از زیر سشوار کشیده شوند وکاملا صاف باشند وبقیه ی موها تا گردن وشانه در پشت سر از رو یا سشوار کشیده شود ویا به حالت درشت ویو شود بسیار شیک ومناسب می باشد که البته افراد دارای صورتهای بسیار ظریف ولاغر بهتر است کمتر موها را به سمت صورت هدایت کنند و آنها را با فاصله از صورت دور نگه دارند تا صورتشان ریز وکوچکتر دیده نشود
4-در صورتی که موهای فر یا ویو با مدلی مصری تا زیر گوش دارید و قدتان چندان بلند نیست با پوشیدن کت ودامن یا شلوار آنها را از زیر سشوار کشیده وصاف کنید و در صورت قد بلند بودن حتما با پوشش کت وشلوار آنها را به همان حالت ویو درست نمایید.
5-لختی موها ی کوتاه با پوشش کت وشلوار یا دامن با هر شکل واندامی بر شیکی وخوش لباسی خانمها می افزاید.
«هماهنگی خلقت ،سلیقه ی بی نظیر خداوندی است»
مدل لباس های راحتی زیبا برای میهمانی
-حاجی آقا ناز والنتانتون
هرچی والنتانه به قربانتون
والنتاناتون بی بلا ایشالله
سال دیگه کرب و بلا ایشاللا
چه خوبه اینِ چاردهم ِ فوریه
میگن روز عاشق و عشاقیه
دلم میخواست جمعیرو مهمون کنم
والنتانتونو چراغون کنم
خواستم بیان شادی کنن بخندن
به والنتانتون دخیل ببندن
اما دیدم بهتره با ما باشین
با صیغهها تو خونه تنها باشین
شاید بخواین کلی والنتان کنین
لازم که نیس به همه اعلان کنین
- ممنونم از تبریک تو ضعیفه
حموم میرم لنگ بیار و قدیفه
من که سه تا عیال عقدی دارم
سه چار تا هم صیغهی نقدی دارم
والنتانم طول میکشه سه ساعت
بعدش میرم برای استراحت
- بیوههای شهید ولی چی میشه؟
منتظر والنتانن همیشه
- بیوههای شهید که دیگه پیرن
اونا باهاس روزهی عشق بگیرن
بگو والنتان بی والنتان بابا
از کمر افتادم به قرآن بابا
والنتان اومد دل مارو شاد کرد
در عوضش این فتق کوفتی باد کرد
نیستم دیگه مثل قدیما راغب
والنتانم داره چقد عواقب
- حاجی آقا بازم ناشکری کردین
ماشالله بازم شوما خیلی مردین
جوونای امروزیرو ببینین
و یا پای صحبتشون بشینین
انگار اگه عمل کنن میمیرن
فقط نامه میدن و کارت میگیرن
هپی والنتان میگن از راه دور
انگار دیگه نه بنیه دارن نه زور
یه عده هم خیلی که باشن سمج
بند میکنن به ایمیل و تکث مسج
- من حاج خانوم خیلی انرژی داشتم
چقد والنتان همه جا میکاشتم
وقتی میرفتم مثلاً زیارت
توی حرم دست میزدم به غارت
هرچی در اون گوشه کنارا زن بود
انگار واسه پیشرفت کار من بود
توی حرم برای هر سلیقه
پیدا میشه خانوم برای صیغه
اول سلامی به امام میکردم
بعدش به اون خانوم سلام میکردم
بیخ گوشش: خواهر والنتان میشی؟
وقت ندارم. الساعه ، الان میشی
کجا؟ مسافرخونه پشت صحنه
بدو همینجور بیا پابرهنه
یه مشتی پول توی ضریح میریختم
سوی مسافرخونه میگریختم
والنتانم رو نقشه و اصول بود
زیارتم هم این وسط قبول بود
- حاجیآقا قربون شیر پاکت
نگو نگو که شد دلم هلاکت
جون شوما منم والنتان میخوام
دبه نکن همینجا الان میخوام
- آخ ضعیفه رحم بکن به جونم
والنتانم زد به فشار خونم
محرمه ماه عزاست خانوم جون
عزای سید شهداست خانوم جون
سینه زنی خوبه والنتان چیه
مردهشور چاردهم فوریه
- باشه حاجآقا دستتونو خوندم
خوبه به امید شوما نموندم!
مجموعه ای شامل ۶۰ تصویر پس زمینه مخصوص ولنتاین
تصاویر پس زمینه مخصوص ولنتاین
دانلود تصاویر پس زمینه مخصوص ولنتاین سری۱
دانلود تصاویر پس زمینه مخصوص ولنتاین سری۲
دانلود تصاویر پس زمینه مخصوص ولنتاین سری۳
مجموعه ای از تصاویر زیبا ولنتاین با کیفیت بالا مخصوص تلفن های همراه شامل ۴۰ تصویر
14 فوریه چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ شادی یا ترس؟ آیا می دانید که متولدین ماه های مختلف واکنش متفاوتی نسبت به این رویداد رمانتیک دارند و دوست دارند والنتاین را به صورتی متفاوت جشن بگیرند؟
برج حمل (فروردین)
شما بیشترین کارت ها، گل ها، و شکلات ها را هدیه می گیرید. البته فکر کنم بدتان هم نمی آید که خودتان هم برای خودتان گل و شکلات بفرستید!
برج ثور (اردیبهشت)
یک دسته گل قاصدک، شکلات های ارزان قیمت و شامی در یک رستوران فَست فود؟ نگران نباشید، احتمالاً دارید کابوس می بینید!
برج جوزا (خرداد)
متولدین این ماه مثل سایر کارهایشان، امشب هم با دو نفر قرار دارند، و آخر شب را هم با دوستانشان برنامه می گذارند.
برج سرطان (تیر)
فکر می کنم برای متولدین این ماه هیچ هدیه ای از یک دستمال ابریشمی گلدوزی شده و یک بسته شکلات قلب شکل بهتر باشد.
برج اسد (مرداد)
یک شاخه گل رزی که معشوقتان برایتان فرستاده است اصلاً خوشحالتان نمی کند. فکر می کنید لیاقت حداقل صدها شاخه گل را داشته اید!
برج سنبله (شهریور)
اصلاً دوست ندارید که جعبه شکلاتی را که هدیه گرفته اید را با کسی سهیم شوید. همه اش نگران این هستید که مبادا یکی به آنها ناخنک بزند یا گل هایتان را بو کند!
برج میزان (مهر)
به هر کسی که می شناسید کارت ولنتاین می فرستید: آرایشگرتان، معلم هایتان، بقال محل، پسر خاله ی بقال محل و...دوست ندارید هیچ کس این شب احساس تنهایی کند.
برج عقرب (آبان)
برخلاف معمول شما اصلاً دوست ندارید که شب ولنتاین شام را بیرون صرف کنید. ترجیح می دهید یک شب رویایی را در خانه در کنار معشوقتان بگذرانید!
برج قوس (آذر)
اصلاً دوست ندارید برای کسی کارت ولنتاین بفرستید! اگر کسی بیشتر از آن چیزی که منظور شما بوده از آن کارت استنباط کند چه؟ به خاطر همین خودتان را به فراموشی می زنید که انگار یادتان رفته ولنتاین چه روزی است!
برج جدی (دی)
بوی گل شما را به عطسه می اندازد و اصلاً هم از شکلات خوشتان نمی آید! درعوض به نظرتان هیچ چیز برای ولنتاین بهتر از یک هدیه ی گران قیمت نیست!
برج دلو (بهمن)
دوست ندارید از روال عادی زندگی بیرون بیایید. همان چای گیاهیتان را می خورید و اصلاً هم فکر نمی کنید خوردن کمی شکلات باعث شود که مثل بقیه شوید!
برج حوت (اسفند)
عاشق اینجور مراسم ها هستید! اصلاً به امید همین روزها زندگی می کنید! فکر میکنید اگر هر روز زندگی ما آدم ها ولنتاین بود و همه به هم گل و شکلات هدیه میدادند، دنیا بهشت می شد!
* ولنتاین یا همان روز عشاق هر ساله در سراسر جهان در 14 فوریه برابر با 25 بهمن جشن گرفته میشود.
* سمبلهای ولنتاین شامل موارد زیر میباشد:
1- شکل یک قلب ساده و یا تیر خورده: از آنجـایـی کـه قـلب مرکز
احساسات عمیق،اصیل و پر شور است. قلب تیر خورده آسیب پذیری
عشق را نشان میدهد. هنگامی که شما از سوی معشوق خود طرد
میشود. قلب تیر خورده نشانه پیوند و اتحاد زن و مرد نیز میباشد.
2- کیوپید(CUPID): کـه به شـکل یک کودک برهنه، فربه و
بالدار ترسیم میگردد. این کودک شیطان با لبخندی موذیانه
تـیـر و کمان نیز با خود حمل میکند. چنانچه یکی از تیرهای
این کودک به قلب فردی اصابت کند وی فورا عاشق میشود.
کـیوپید در واقع پسر ونوس الهه عشق و زیبایی در افسانه
های روم باستان می بـاشد. معنی لغوی آن "آرزو " است.
کوپید برخی اوقات آمور(AMOR) نیز نامیده میگردد. همتای
کوپید در افسانه های یونانی اروس ((EROS نام دارد.
3- کبوتر،قمری و مرغ عشق: این پرندگان
نماد وفاداری، پاکی و معصومیت هستند.
4- گل رز: گل سرخ شهبانوی گلهاست. نماد جنگ و صلح، عشق و
گذشت.
5-تور: جنـس دستـمال خانم هـا را در گـذشـته تشـکـیـل
میـداده است. در زمــانهای دیرین رسم برآن بوده که هرگاه
دسـتـمال خـانمـی به زمیــن می افتاد مردی که متوجه آن
میشده بلافاصله آن را از زمین برداشته و به زن میداد.
6- گره های عشق: از یک سری حلقه های در هم تنیده و بافته
شـده تشکـیـل یـــافته اند. این حلقه ها آغاز و پایانی ندارند و نماد
عشق جاودانی و پایدار است.
7- علامت"X":این علامت به معنی بوسه در کارت های تبریک و نامه های روز ولنتاین است.
8- روبان قرمز: این رسم به زمانهای قدیم بازمیگردد که شوالیه ها
هنـگـامیکه عـازم جنـگ بودند نوار یا روسری از معشوقه خود دریافت
کرده و آن را به یادگار با خود میبردند.
* سالیانه بیش از یک میلیارد کارت تبریک ولنتاین در سراسر جهان رد و بدل میگردد که 85 درصد آنها توسط زنان خریداری میشود.
* سالیانه 50 میلیون گل رز و میلیونها جعبه شکلات در سالروز ولنتاین هدیه داده میشود که اغلب آنها را مردان خریداری میکنند.
* هدایای روز ولنتاین شامل: گل رز و یا دسته گل کوچک، شکلات، کارت تبریک ولنتاین، عروسک، شمع، یک نامه عاشقانه، یک قطعه شعر عاشقانه و یا هدیه کوچک.
* برای جشن گرفتن این روز به یک کافی شاپ و یا برای صرف شام به یک رستوران دنج بروید.
* رنگهای روز ولنتاین شامل قرمز، سفید و صورتی است.
* در خصوص تاریخچه و مبداء ولنتاین اختلاف نظر وجود داشته تا جایی که ولنتاین با افسانه در آمیخته است.
* هویت ولنتاین مبهم است. در کل 3 روایت در رابطه با ولنتاین نقل گردیده که به آنها اشاره میکنیم.
* جشنواره ای به نام LUPERCALIA که 15 فوریه در رم باستان میان کافران متداول بوده است. لوپرکالیا جشن تطهیر و زمان خانه تکانی بوده است. در این جشن مشرکین از خدای LUPERCUS بخاطر محافظت از چوپانها و گله هایشان از گزند گرگها قدردانی میکردند. در این فستیوال بمنظور بزرگداشت FAUNUS خدای حاصلخیزی، باروری و جنگلها رومیان یک سگ و دو بز نر را قربانی کرده و از پوست آنها شلاق میساختند. مردان با این شلاقها به میان مردم رفته و به هر کسی که میرسیدند ضربه ای با شلاق به آنها میزدند. دختران داوطلبانه برای شلاق خوردن صف میکشیدند. آنها اعتقاد داشتند که شلاق خوردن با تازیانه های ساخته شده از پوست بز باروری آنها را تضمین میکند. همچنین در این جشن طی بزرگداشت الهه ای بنام JUNO FEBRUTA زنان مجرد نامه های عاشقانه مینوشتند و درون گلدانهایی می انداختند. (و یا تنها نام خود را روی برگه ای مینوشتند) مردان مجرد روم نیز هر کدام یکی از این یادداشتها را از درون گلدانها بیرون کشیده و مشتاقانه بدنبال دختر نویسنده نامه میرفتند. (نوعی دوست یابی) این آشنایی ها اغلب به ازدواج می انجامید. این رسم تا قرن هجدهم ادامه داشت اما از آن به بعد مردان رم ترجیح دادند پیش از آشنایی زن را ببینند!
* کلیسای کاتولیک حداقل 3 قدیس بنام VALENTINE و یا VALENTINUS شناسایی کرده که هر سه در روز 14 فوریه به شهادت رسیده اند.
* ولنتاین مقدس یک کشیش مسیحی بوده که در قرن سوم خدمت میکرده است. زمانی که امپراطور CLADIUS دوم بر روم حکمرانی میکرده. کلادیوس دریافت که مردان مجرد از آنجایی که همسر و خانواده ای ندارند (مردان متاهل حاضر به ترک همسر و خانواده خود نبودند) نسبت به مردان متاهل بیشتر به سربازی روی آورده و سربازان بهتر، کاراتر و جنگجو تری نیز میباشند. از همین رو ازدواج را برای مردان جوان غیر قانونی و ممنوع اعلام کرد. ولنتاین که این حکم را ناعادلانه و ظالمانه میپنداشت از فرمان کلادیوس سرباز زد. ولنتاین مخفیانه عشاق جوان را به عقد یکدیگر در می آورد. هنگامی که این عمل ولنتاین بر ملا گشت کلودیوس حکم اعدام وی را صادر کرد.
* خود ولنتاین نخستین فردی بود که برای اولین بار نامه ولنتاین را نگاشت. وی هنگامی که در زندان بسر میبرد دلداده دختر جوانی شد که دختر زندانبان وی بود. این دختر جوان زمانی که ولنتاین در بازداشت بسر میبرد به ملاقات وی می آمد. در انتهای این نامه ولنتاین چنین نوشته بود: "از طرف ولنتاین تو." این عبارت کماکان در نامه های روز ولنتاین استفاده میشود.
* ولنتاین در روز 14 فوریه اعدام شد. تقریبا در سال 269 پس از میلاد. به گرامیداشت وی کلیسایی در سال 350 پس از میلاد بنا گردید که پیکر وی نیز در آنجا دفن شده است. در واقع روز ولنتاین سالروز مرگ و خاک سپاری ولنتاین میباشد.
* پاپ اعظم GLASIUS فردی بود که روز 14 فوریه را، در سال 498 پس از میلاد، روز ولنتاین (ST. VALENTINE`S DAY) نام نهاد. در واقع وی این روز را جایگزین آیین کفرآمیز لوپرکالیا که مختص کافران بود کرد. وی در گلدانها عوض نام دختران اسامی مقدسین مسیحی را نهاد. و با این کار به لوپرکالیا تقدس بخشید. در این آیین مرد و زن هر دو یک نام قدیس را از گلدان بیرون میکشیدند که میبایست تا آخر سال خصوصیات اخلاقی آن قدیس را الگو قرار داده و در خود متجلی می ساختند.
* روایت دیگر: در دوران کلادیوس مسیحیت به شدت سرکوب میشد. ولنتاین نه تنها کشیش و مبلغ مسیحیت بود بلکه رهبر جنبش زیر زمینی مسیحیان نیز بود. اغلب کشیشها در این دوران زندانی و سپس اعدام گردیدند. ولنتاین پس از به زندان افتادن دختر نابینای زندانبان خود را شفا میدهد. کلادیوس پس از اینکه از این خبر مطلع میگردد به خشم آمده و دستور میدهد سر وی را از تنش جدا سازند.
* کهن ترین نامه و شعر ولنتاین توسط چارلز، دوک اورلئان نگاشته شد. وی زمانی که در سال 1415 و در قرن شانزدهم در زندان برج لندن در اسارت بسر میبرد این نامه را برای همسر خود نوشت.
* روایت دیگر حاکی از آن است که ولنتاین یک مسیحی بوده که عاشق کودکان بوده. اما از آنجایی که وی از پرستش خدایان سر باز میزده به زندان فرستاده میشود. اما کودکان که به وی علاقه مند بودند دلتنگ وی شده و برای وی پیامهای مهر آمیزی مینوشتند. این کودکان نامه ها را از لابه لای میله های زندان به درون سلول ولنتاین می انداختند. وی در سال 14 فوریه 269 پس از میلاد اعدام شد.
* برخی هم روز ولنتاین را به باور مردمان انگلیس و فرانسه قرون وسطی نسبت میدهند. آنها اعتقاد داشتند که پرندگان در روز 14 فوریه جفت خود را انتخاب میکنند.
* برگزاری جشن ولنتاین امروزی از دو کشور فرانسه و انگلیس آغاز گردیده است.
* ابتدا کارتهای تبریک ولنتاین را هر کس خودش تهیه میکرد اما از سال 1800 کارتهای تبریک ولنتاین تجاری به بازار عرضه گشت. البته این کارتها نیز دست نوشته و دارای نمادهای ولنتاین نقاشی شده بودند. سپس کارتهای تبریک چاپی جایگزین آنها گردید.
* در گذشته دور در ایتالیا و انگلیس رسم بر آن بود که زنان مجرد پیش از طلوع آفتاب روز ولنتاین از خواب برخاسته و لب پنجره اتاق خود می ایستادند تا مردی از مقابل پنجره آنان عبور کند. اعتقاد بر آن بود که با اولین مردی که در آن روز ببینند، ظرف یکسال ازدواج خواهند کرد. شکسپیر نیز در نمایشنامه هملت به این باور اشاره کرده است.
* در برخی کشورها رسم بر این است که مردان جوان روز ولنتاین لباس به زنان هدیه میدهند. چنانچه زن آن لباس را برای خود نگه دارد نشانه آنست که زن خواهان ازدواج با آن مرد است.
* در فرانسه پسران اسم معشوقه خود را روی آستین لباسشان می نوشتند تا به همه بگویند: ازحس من آگاه شوید.
* در زمانهای گذشته در ولز چنین مرسوم بود که در سالروز ولنتاین قاشقهای چوبی به یکدیگر هدیه بدهند. روی این قاشقهای چوبی معمولا نقش قلب و کلید و قفل کنده کاری شده بود. معنی این کنده کاریها چنین بود: "تو قلب مرا گشوده ای" یا "کلید دروازه قلب من دست توست."
* برخی باورهای آمیخته با خرافات نیز در رابطه با روز ولنتاین وجود دارد. اگر در این روز سینه سرخ از بالای سر دختری عبور کند او با یک ملوان ازدواج خواهد کرد و اگر گنجشک عبور کند همسرش مرد فقیری میشود اما بسیار خوشبخت خواهند شد و اگر آن پرنده سهره باشد آن دختر با مردی پولدار ازدواج خواهد کرد.
* کودکان انگلیسی در صدها سال پیش در این روز مانند بزرگترها لباس بتن میکردند و خانه به خانه به ترانه سرایی و آواز خوانی میپرداختند.
* اما در ژاپن روز ولنتاین به گونه ای دیگر مرسوم است. روز ولنتاین این دختران هستند که باید به مردان شکلات هدیه بدهند. زنان شاغل به اجبار باید به تمام همکاران مرد خود بویژه رییس خود شکلات هدیه بدهند. اما در روزی موسوم به "روز سفید"(WHITE DAY) که تاریخ آن 14 مارس میباشد مردان برای جبران محبت خانمها به آنها هدیه میدهند. البته اغلب فقط به دوستان دختر خود. هدیه مردان معمولا یک لباس زنانه سفید رنگ است.
* در چین هم افسانه ای وجود دارد که نمادی از عشق است و روز ولنتاین چینی ها محسوب میگردد. این روز هفتمین روز از هفتمین ماه در تقویم چینی است. این روز فستیوال دختران نیز نامیده میگردد. در این روز مردم چین به ستاره ها خیره میشوند. دختران نیز دعا میکنند تا کدبانوهای با کفایتی در آینده شوند و همچنین شوهر مناسبی نصیبشان گردد. پسران مجرد نیز دعا میکنند تا هر چه زودتر معشوق خود را بیابند.
* بنابراین روز ولنتاین از روم به فرانسه و انگلیس وسپس به آمریکا راه یافت و اکنون در تمام جهان جشن گرفته میشود .
کمتر از پنج سال است که در ایران، جو برگزاری روز ولنتاین به شدت جوانان طبقه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را فرا گرفته است و از نخستین هفته بهمن ماه، مغازه های کادو فروشی، عروسک فروشی، و کارت فروشی، ویترین های کدر خود را پاک می کنند و بیشتر با خرس های پشمی قرمز، به آن جلای تازه می دهند.
هر قدر که از روزهای اول بهمنماه به پایان آن نزدیک میشویم، ازدحام و شلوغی فروشگاهها بیش تر میشود و در شب ولنتاین جایی برای سوزن انداختن نخواهد بود.
اگر عشق را یک مساله خصوصی می دانید و از تعریف آن مطابق با عرف جامعه بیزارید، بی خیال همه ی این ادا و اصول ها شوید. اما، اگر می خواهید به کسی به کلیشه ای ترین شکل ممکن، ابراز عشق کنید و با خرس های قرمز و شکلات، به رابطه دوستانه تان جلا دهید، کافی است طبق دستورالعمل ولنتاین ما عمل کنید. فقط مواظب باشید، کسی که آن طرف میز یکی از کافه های دنج شهر، از شما کادویی را تحویل می گیرد، در همین روز، با چند نفر دیگر به همین مناسبت همنشین نشده باشد.
برای فرار از همهمه و شلوغی این روز های فروشگاه های میرزای شیرازی، خیابان ونک و پاساژ هایی مثل گلستان، میلاد نور و امثال آن در غرب تهران، ساختمانی در خیابان پالیزی، که «بازار اندیشه» نام گرفته، جایی است که می توانید در آن با آسودگی خیال بیشتری خرید کنید.
این محله، محله ای ارمنی نشین نیست و قبلا پاتوق خرید های این چنینی نبوده است. اما روز به روز، بیشتر حال و هوای جوانانه و در این ماه، «ولنتاینی» پیدا می کند.
مغازه های این جا، به همین خاطر، روی فروش کالاهایشان همزمان با این مناسبت حساب ویژه ای باز می کنند. تا جایی که صاحب مغازه طبقه اول این ساختمان که قصد دارد محل کسبش را واگذار کند و از فروش کم و مشکلات زیاد این شغل کلافه شده، دست نگه داشته تا پس از فروش این روز، در مغازه را تخته کند.
همه این ها در صورتی است که مغازه ها اجازه داشته باشند در شب ولنتاین، باز باشند. صاحبان مغازه ها می گویند که از طرف مسئولان انتظامی محله ها، به آن ها اعلام شده که تا ساعت هفت عصر، باید کرکره ها را پایین بکشند.
البته به نظر می رسد کافی شاپ ها هم مشمول همین دستور می شوند. فرقی هم نمی کند که شما، برای دل دادن و قلوه گرفتن به آن جا رفته اید، یا از بخت بد، برای درآوردن دلی از عزا.
پس بهتر است برای خرید، از روز های قبل به فکر باشید، اگر آه در بساط ندارید ، همین قضیه را بهانه کنید و سر و ته ولنتاین امسال را با یک شاخه گل رز هزار تومانی هم بیاورید یا حتا از آن هم ارزانتر، میتوانید با خرج کردن ۲۰۰ تا تکتومانی هم دل طرف مقابلتان را به دست بیاورید؛ کارتهایی با ابعاد مینیاتوری که در بخش بالایی آن، یک گیره چوبی کوچک با قلب کوچک تزئین شده ای، جا خوش کرده و برای آنهایی ساخته شده که دوست دارند همه چیز را با سادگی و شاید سهل انگاری همراه کنند.
مغازه های خیابان میرزای شیرازی، جای خوبی برای آغاز خیابان گردی پیش از ولنتاین است. مهدی، مدیر یکی از این فروشگاه ها می گوید : «۲۰ درصد جنس های ما، برای ولنتاین تغییر می کند. فروش این روز ها خیلی خوب است، با این که در منطقه ی ارمنی نشین زندگی می کنیم، اما حتا فروش کریسمس هم به گرد پای ولنتاین نمی رسد.»
«هدیه خوب چی داری؟» سوال جادویی عاشقهایی است که دیگر آب از سرشان گذشته. این عشاق حاضرند هر چه در چنته دارند دودستی تقدیم طرف مقابل کنند و هیچ قید و بندی را برای خرید ولنتاین برای خود قائل نمیشوند. شاید شما هم جزو همین دسته باشید. قیمت برای شما مهم نیست و فقط به غافلگیر کردن فکر میکنید. دست شما برای خرید باز باز است. آنقدر خرت و پرت و خردهریز هست که پس از یک ساعت گردش در فروشگاهها بالاخره یکیشان چشمتان را میگیرد.
زیاد ذوق نکنید. هنوز کسی به گرد پای مدیر یکی از بزرگترین نمایندگیهای اتومبیل در ایران نمیرسد که سال گذشته با خرج کردن شش میلیون تومان ناقابل توانست کل ویترین یکی از فروشگاههای معتبر را به مناسبت ولنتاین برای همسرش به ارمغان ببرد.
اگر طرف مقابل شما از این دسته آدمهاست که حتما باید غافلگیرش کنید، نگران نباشید، ویترینهای فروشگاهها، امسال، عروسکهای غولپیکری را در خود جای دادهاند که چند تایشان کافی است تا ویترینی را پر کنند و احتمالا هر هدیه گیرنده ای را غافلگیر خواهد کرد.
سعید، مدیر یکی از فروشگاهها، متفاوت بودن را دلیل اصلی بزرگ شدن اندازه عروسکها نسبت به سال های گذشته میداند.
با این حساب، شاید بتوان به راحتی پیش بینی چنین کادوی عاشقانه ای را داشت : «یک سگ با ابعاد اجرام آسمانی» که در یک ویترین کوچک جا خوش کرده است.
با داغ شدن تنور ولنتاین در ایران، دخترها با شتاب و علاقه بیشتر فروشگاهها را یکی یکی گز میکنند و برای انتخاب هدیه و جعبه آن و حتی انتخاب جملهای که میخواهند روی آن بنویسند، وسواس شدیدی نشان میدهند.
بعضی از این دخترها روحشان هم خبر ندارد که هدیهای که روز ولنتاین از طرف مقابلشان دریافت میکنند، شکل و شمایل همان هدیهای را دارد که احتمالا دختر دیگری هم در همان روز از او دریافت میکند.
فروش هدیه برای دو یا سه نفر به یک مشتری، حالا دیگر خاطره مشترک خیلی از فروشندگان فروشگاههای رنگی رنگی این روزها شده است.
همایی، یکی از فروشندگان می گوید که این دسته افراد، بجای آن که به دنبال هدیه ای مناسب، با هر قیمتی باشند، با لحنی حق به جانب و البته اعتماد به نفس تصنعی شان، می پرسند : «با فلان قدر پول، چه چیزی گیر می آید؟» و اضافه می کند: «این طور پرس و جو، نشان می دهد که این کادو خریدن، از روی رفع تکلیف است.»
اگر از آن دسته هستید که با فیلم تایتانیک به رویا می روید، بعد از رد و بدل شدن کادو ها، در تنهایی پس از دراز کشیدن در تخت خواب، پرده اتاق را کمی کنار بزنید و به ماه خیره شوید،
برای یک بار در سال هم که شده، ماه شب چهاردهم، بر اساس سال میلادی می تابد. ماه شب چهاردهم فوریه، برای شما درخشان تر نیست؟
آسوده بخوابید. فردا روزی است که دیگر، نه خرس، نه شکلات و نه کارت تبریک، جز نوستالوژی تکراری، چیز دیگری نیست، اگر فکر می کنید با این چیزها، زندگی عاشقانه تری خواهید داشت، به فکر خرید سال آینده باشید.
تمام عشق من در یک خرس عروسکی
در ایران چند سالی بیشتر نیست که شور و هیجان روز والنتاین، همه گیر شده است. با وجود این، روز ۲۶ بهمن به مغازهای لوکس فروشی که سر بزنی چنان هیاهویی برپاست که حتی به درستی نمی توانی اجناس مغازه ها را ببینی.
برای رسیدن به فروشنده ها که در این روز، چند نفر هم برای کمک در کنار خود دارند، باید حداقل نیم ساعتی حوصله به خرج بدهی، این در حالی است که صف انبوه جمعیت هر لحظه بیشتر فشرده می شود و مدام با انبوه آدمها از این طرف به آن طرف مغازه ها کشانده می شوی.
تازه بعد از کلی معطلی، در حالی که فکر می کنی در یک نبرد جانانه پیروز شدی به فروشنده ها می رسی. فروشنده هایی که چند روز مرتب و پشت سر هم هدیه ها را به زیبایی بسته بندی کرده اند و دست مشتری داده اند، امشب نیز باید مرتب آدرسهای مختلف را یادداشت کنند تا سر ساعت مشخصی، هدایای سفارشی را به در خانه ها ارسال کنند.
تقریبا همه از نفس افتاده و خسته هستند اما باید تا آخر شب همین کارها را ادامه بدهند و با عشاق بیدل و دلداده همراهی کنند.
اکثر این جمعیت در هم گره خورده را جوانها تشکیل می دهند، وقتی به آنها نزدیک می شوی و در مورد این روز می پرسی، می گویند امروز، روز دوست داشتن است؛ روز جشن و پارتی.
سارا درباره خرید هدیه در روز والنتاین می گوید: «بعد از اینکه فهمیدم دوست پسرم برایم هدیه خریده، برای اینکه جلویش کم نیارم تصمیم گرفتم هدیه بزرگتری برایش بخرم»، او که به همراه دوستانش به خرید آمده، با تاکید تکرار می کند: «آخه نمی خوام کم بیارم.»
در ویترین مغازه های تهران که خودشان را برای فروش روز والنتاین آماده کرده اند، هر نوع هدیه ای با هر قیمتی را می توان یافت: از بسته های کوچک و تزئین شده شکلات تا هدیه های لوکس و گرانتری که با گل و قلب های سرخ آراسته شده اند.
آرش که در حال فکر کردن، به ویترین مغازه ها خیره شده بود، با نورفلاش دوربین به خودش می آید و در مورد انتخاب هدیه برای روز ولنتاین می گوید: «در حالی که در اروپا این روز را با یک شاخه گل و یا یک شکلات یا عروسک کوچولو به هم تبریک می گن، اما ما حتما باید یه هدیه بزرگ و گران بخریم. هرچی هدیه گرانتر، میزان عشق ما بیشتر! واقعا این هدیه خریدن برای ما دردسر شده.»
او درباره رایج شدن رسم و رسوم روز والنتاین به عنوان جشن عشاق در ایران می گوید: «من یک ایرانی ام و دوست دارم روز عشقی را که نیاکانم جشن می گرفتند جشن بگیرم. اجدادمان روز ۲۹ بهمن را قرنها قبل از باب شدن چنین روزی در اروپا جشن می گرفتند.» اما بلافاصله توضیح می دهد: «اگر بخواهم به دوستم این را بگویم حتما رابطه اش را با من به هم می زند!»
اگر جشن والنتاین در مغرب زمین به سه قرن پیش از میلاد برمی گردد، روز عشق در میان ایرانیان متعلق به بیست قرن پیش از میلاد است.
روز عشق در فرهنگ ایران باستانی، درست سه روز پس از تاریخی است که اکنون به بزرگداشت سنت والنتاین، قدیس حامی عشاق جشن گرفته می شود؛ روز ۲۹ بهمن یا بنا به تقویم زرتشتیان روز پنجم از ماه اسپند (تمام ماه ها در دین زرتشتی سی روزه است) که اسپندارمذگان نام دارد، "روز عشق" دانسته می شد و هنوز هم زرتشتیان این روز را جشن می گیرند.
در اسطوره های ایران باستان، اسپندارمذ، فرشته زمین بود و سپندار به معنای گستراننده، مقدس و فروتن، لقب زمین دانسته می شد. ایرانیان باستان، زمین را نماد عشق می دانستند زیرا به باور آنان، با فروتنی و گذشت به همه عشق می ورزد و همه را از زشت و زیبا به یک چشم می بیند.
در این روز که همچنان میان زرتشتیان جشن گرفته می شود، عشاق به هم هدیه می دهند. مردان، همسر، مادر، دختر و خواهرشان را گرامی می دارند و بر «تخت شاهی» می نشانند؛ از آنان اطاعت می کنند و به آنان که نماد زمینند، هدیه می دهند.
امروز به جز عده ای اندک، هیچکس روز عشق ایرانی را به یاد نمی آورد. هرچند فکر جایگزینی سپندارمذگان به جای روز والنتاین، دست کم در بحثهای اینترنتی ایرانیان داغ شده و بالا گرفته، اما از شلوغی مغازه هایی که هدیه روز والنتاین می فروشند نکاسته است.
در یکی از مغازه هایی که مالامال از جمعیت است، سمیرا با عجله در حالی که خرس عروسکی زیبایی را انتخاب کرده است، در مورد روز عشق این طور توضیح می دهد: «من از تاریخچه امروز مثل خیلی های دیگه خبر ندارم، اما می دونم که چند سالیه این روز به نام روز عشق باب شده ، من هم می خوام این خرس را با تمام عشق و محبتم به شوهرم هدیه کنم.»
آهنگ ولنتاین با صدای علی اصحابی به مدت 1 دقیقه و 25 ثانیه مناسب برای زنگ موبایل که با فرمت mp3 هدیه وبلاگ سـوپر قیامت به همه عشاق ایرانی...
فرمت: Mp3
حجم 640 kb
آهنگ ولنتاین (دمو) - علی اصحابی
یادم نمیره بوی عطری که واست خریدم اون روز برفی
به جز اسم تو روی لبای من اون روزانبود دیگه حرفی
یادمه اون روز دستاتو آروم گذاشتی توی دستای من
گفتی بهترین روزای زندگی یعنی روزای با تو بودن
سوز برف دستاتو میلرزوند (ادامه شعر)
اما گرم گرم بود دل تو
اون روز هیچ کسی تو خیابون نبود به جز قلب من وتو
یادمه اون روز تو ازم پرسیدی تا کی عاشقم میمونی
منم میگفتم همیشه عاشقم خودت اینو می دونی
اون روزا زود گذشت حالا بین ما فاصله زیاده
میخوام که بدونم کیه که قلبشو به قلب تو داده
حالا من به عشقت میرم تو اون خیابونو میشینم
میخوام که بدونی بعد این همه سال عاشق ترینم
یادم نمیره بوی عطری که واست خریدم اون روز برفی
به جز اسم تو روی لبای من اون روزا نبود دیگه حرفی
یادمه اون روز دستاتو آروم گذاشتی توی دستای من
گفتی بهترین روزای زندگی یعنی روزای با تو بودن
مقدمه: در ادبیات و شعر کلاسیک ما و به تبع آن در موسیقی و ترانههای ما، حمد و ستایش و ابراز جانثاری و بیمقداری از دلبر و دلدار مربوطه، نقش عمدهای بازی میکند. حتی در بسیاری موارد وقتی این دلبر، بیوفا و جفاکار از آب در میآید یا این حضرات را قال میگذارد باز هم دست از ستایش و خاکساری و تعریف بر نمیدارند و حتی عیب را از خودشان میدانند و خود را آدمهای بیلیاقتی قلمداد میکنند که این هجران و دوری حقشان است.
از چند سال پیش یک ژانر جدید در ترانههای ایرانی شروع شده که با سبک قدیمی یعنی "خاک در کوی معشوق شدن" فرق دارد. من اسم این سبک جدید را میگذارم ژانر عروسک بیوفا. در این سبک جدید، خواننده دیگر به جای ستایش یار و ثنای دلدار و حمد معشوق جفاکار! شروع میکند به بد و بیراه گفتن و فحش و فضیحت دادن و خود را از یار بینیاز و مستغنی دانستن. اگر خوب دقت کنید در تمامی این ترانهها و حتی در آهنگ امروز از کلید واژه "عروسک" به کرات استفاده شده است.
بایرامعلی تقدیم میکند!
ترانه "دیگه ازت بدم میاد" کاری از افشین
تفسیر ترانه: ترانه با یک تماس تلفنی در صبح خروس خوان شروع میشود. صدای تلفن همراه را با صدای خواب آلود یک خانم (با لهجه خارجکی) میشنویم و به دنبال آن صدای آقای افشین را میشنویم که صبح علیالطلوع زنگ زده و ملت را زابراه کرده که مراتب نفرت و انزجار خود را به اطلاع مشارالیها برساند. بماند که برای هرچه رساتر شنیده شدن فریادش از بلندگو هم استفاده میکند.
دیگه برام مهم نیست نبودنت کنارم من بی خیالت شدم حوصلتم ندارم دلم می خواد که بی تو تنهای تنها باشم عطر نبودنت رو رو لحظههام بپاشم
خواننده در این قسمت در پی تماس تلفنی این خبر مهم را به این خانم میرساند که دیگر مهر و محبتی به ایشان. بودن با ایشان دیگر برایشان مهم نیست و حوصله ریخت ایشان را ندارند و دوست دارند ایام تنهایی و تجرد را تجربه کنند و بر عکس همه تشبیههای موجود که دنبال عطر حضور معشوق میگردند ایشان به دنبال عطر نبود ! میگردند.
دیگه ازت بدم میاد پیشم نیا عروسک بهونهگیر اخمو عروسک بینمک دیگه ازت بدم میاد پیشم نیا عروسک بهونهگیر اخمو عروسک بینمک
خواننده در این ابیات بر تنفر خود تاکید میکند و با تشبیه دلبر سابق به عروسک او را فاقد احساسات انسانی دانسته و نکات منفی اخلاقی این خانم را مانند بهانه گیری، تبسم نکردن و اخمو بودن، بیمزگی و بینمکی را به او گوشزد می کند و از او میخواهد که دیگر در این نزدیکیها پیدایش نشود.
خودتو عشقه
بیخیال دنیا
در این قسمت از آهنگ همراه با یک قطعه تک نوازی تنبک، خواننده بر غنیمت بودن دم و بیاعتباری دنیا و عشقی بودن به سبک "علی بیغم" فیلم "گنج قارون" تاکید میکند.
دیگه ازت بدم میاد خیلی دلم ازت پره بدون که هیچکسی مثل من گول تو رو نمی خوره اسم منو دیگه نیار حتی سراغمم نگیر یا آدم خوبی بشو یا توی تنهایی بمیر یا توی تنهایی بمیر
ایشان دوباره تاکید میکند بر نفرت و هرگونه بخششی را نفی میکند و این خانم را باعث گول خوردگی و فریب خود میداند و با امر به معروف ایشان به اینکه راه درست و خوبی را در زندگی پیشه کند، او را از عاقبت تلخ مرگ در تنهایی در صورت ادامه این راه آگاه میکند.
دختران و پسران ایرانی که چند سالی است این روز را جشن می گیرند، از یکی دو روز مانده به والنتاین، به مغازه های مخصوص فروش هدایای این روز می روند و از کارت ولنتاین تا شکلات و عروسک را برای کسانی که دوستشان دارند، می خرند.
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
عکس هایی از روز ولنتاین در ایران
پسر اولی: پسر بازم امسال خل نشی و یه شبه کل حقوق یه ماهت رو براش خرج کنیها!!! از من یاد بگیر! هر سال یه هفته قبل از ولنتاین باهاش قهر میکنم که خرج رو دستم نیفته! دو روز بعد از ولنتاین هم دوباره بهش زنگ میزنم و باهاش آشتی میکنم!!!
پسر دومی: آخه نمیشه که مهدی جون! حداقل یه دسته گل باید براش بخرم و شام ببرمش بیرون! اگه امسال گردنبند براش نخرم که تا دو سال باهام حرف نمیزنه! گردنبد بدون گوشواره هم که خوبیت نداره!
* * *
دختر اولی: ای بخشکی شانس!! ولنتاین رسید و من هنوز هیچکی رو پیدا نکردم که خرش کنم تا برام کادو بخره!! امسال خوردم به پیسی!!
دختر دومی: نگران نباش بابا! ماشالله خر زیاده! از من یاد بگیر! هر سال دو تا دو تا کادو میگیرم!! بهت قول میدم یه خورده زرنگ بازی در بیاری تو هم امسال مثل من دوتا کادو میگیری!
* * *
شاگرد رستوران: اوسا؟ این غذاهایی که اضافه مونده چیکار کنیم؟
صاحب رستوران: بذار تو یخچال دو سه روز دیگه که ولنتاین میشه اینجا شلوغ میشه استفاده میکنیم!
* * *
شاگرد گلفروش: آقای گلزاری؟ این گلها داره پلاسیده میشه! بریزمشون دور؟
گلفروش: چی چی بریزیشون دور؟؟! همین ها رو یکی دو روز دیگه مردم تو صف وامیستن که دو سه برابر قیمت بخرند!!
* * *
سرباز اولی: حسینی؟ جناب سروان بهت مرخصی داد بالاخره؟
سرباز دومی: نه! هرچی بشش التماس کِــردُم که باید برُم شهرستون عروسی خالومون، تو جلدش نرفت که نرفت! گفت که بایـِــد بُمونی این هفته سرمون شلوغه! باید عشاق رو بگیریم بندازیم تو مینی بوس!
* * *
طلافروش اولی: آقای جواهریان؟ به نظر شما این همه جنس بنجل توی انبار داریم چیکارشون کنیم؟
طلافروش دومی: کاری نداره که عزیز من! همه رو بیار بزار تو ویترین.. بهت قول میدم دو روزه آبشون میکنی!!
دو روز بعد از ولنتاین:
شاگرد گلفروش: آقای گلزاری! راست میگفتی ها!
شاگرد رستوران: اوسا! شما راست میگفتین ها !
طلاساز دومی: آقای جواهریان! راست میگفتی ها!
سرباز دومی: جناب سروان راست میگفت ها!
* * *
پسر دومی: مهدیجون راست میگفتی ها! عجب خریتی کردم!
* * *
دختر دومی: دیدی راست میگفتم ! خر زیاده !!!