اوایل پخش سریال یوسف پیامبر(ع)، حضور لیلا بلوکات زیاد به چشم نمیآمد، اما از زمانی که «آخناتون» در این سریال به قدرت رسید، بلوکات در نقش همسر او توانست، پررنگ ظاهر شود، خیلی از شما خوانندگان مجله خانوادهسبز، شاید به خاطر نوع گریم «لیلا بلوکات» او را به یاد نیاورید، اما جالب است بدانید که وی در فیلم سینمایی ابراهیم خلیلا... و البته اخراجیهای 1 و همچنین اخراجیهای 2 که قرار است در نوروز 88 اکران شود، ایفای نقش کرده بود، ضمن اینکه از او چند فیلم و سریال هم هنوز در نوبت پخش قرار دارد فیلمهای تلویزیونی از جمله: «نفر سوم»، ماه از روی سکو، زمین، زمستان 50، من و شیطان. وی اخیرا همان طور که گفته شد بازی در کار جدید «مسعود دهنمکی» با نام اخراجیهای 2 را به پایان رسانده است. حکایت او در سریال یوسف(ع) که در نقش «نفرتیتی» بازی کرده، هم در نوع خود جالب است، یعنی ابتدا قرار بود در نقشی دیگر ظاهر شود سپس این نقش به او سپرده شد که در ادامه گفتگو خواهید خواند، در صفحات قبل با رحیم نوروزی که در نقش آخناتون ایفای نقش میکند مصاحبه کرده بودیم و حالا گفتگو با نفرتیتی سریال یوسف(ع) را خواهید خواند، ضمن اینکه باید اشاره کنیم، این بازیگر هم مثل رحیم نوروزی از گریمی متفاوت برخوردار بود که با چهره واقعیاش تفاوتهای زیادی دارد. باید از این هنرمند خوب تشکر کنیم که عکس روی جلد این شماره را در اختیارمان گذاشت، تصویری که توسط «کیوان زادبرزاد» گرفته شد...
خوانندگان ما دوست دارند بدانند که شما چه سالی و در کجا به دنیا آمدید؟
بلوکات:در چهارم آذرماه سال 1360 در تهران به دنیا آمدم، مجرد هستم و دو خواهر و یک برادر دارم، هماکنون ساکن اقدسیه هستم.
و مجموعه یوسف پیامبر(ع)؟
بلوکات:مثل خیلی از کارهای تاریخی دیگر سخت بود، ساخت آن سه سال طول کشید و باید قبول کنیم که هر کاری سختیهای خاص خودش را دارد. در این سریال همدلی عوامل باعث شد تا این مجموعه به موفقیت برسد، یادم میآید، زمانی که تصویربرداری این سریال به اتمام رسید، دلم هم برای کل مجموعه تنگ شد، هم برای آن فضا و هم برای بچههای گروه...
شنیدیم که ابتدا قرار بود در نقش زلیخا بازی کنی همین طور است؟
بلوکات:(میخندد)، نه آن طور که میگویید، اما حکایت اینگونه بود؛ چهار سال پیش که کار شروع شد، با من تماس گرفتند و از بین 1500 نفری که برای نقش «زلیخا» آمده بودند و تست دادند، من انتخاب شدم. آن زمان قرار بود «زلیخا» در دو مقطع نشان داده شود، یکی مقطع جوانی و یکی هم مقطع پیری و من برای نقش جوانی زلیخا را انتخاب شدم و نقش پیری زلیخا هم قرار بود شخص دیگری ایفا کند.
و چه اتفاقی افتاد که این نقش به کتایون ریاحی سپرده شد؟
بلوکات:یک تصادف باعث شد، البته باید اشاره کنم که نظر سازندگان هم تغییر کرد و تصمیم گرفتند کسی را بیاورند که هر دو نقش را بازی کند، اما تصادف من هم تاثیر زیادی در این تصمیمگیری داشت، چرا که آن تصادف به نوعی بود که من دو ماه روی ویلچر نشسته بودم به همین خاطر «کتایون ریاحی» انتخاب شد که انصافا چه انتخاب درستی بود، ایشان الحق از پس نقش «زلیخا» به خوبی برآمدند، به اعتقاد من ایشان بهترین انتخاب برای این نقش بود.
و بعد چه شد؟
بلوکات:مسافرت مکه برای من پیش آمد، پس از بازگشت از آن سفر، دوباره با من تماس گرفتند و این بار نقش «نفرتیتی» را پیشنهاد دادند، وقتی که میگویند نقشی قسمت آدم باشد، همین است، اگر زمین و زمان نخواهند باز هم آن کار از آن اوست و هیچ نیرویی نمیتواند جلوی تقدیر را بگیرد. من به قصه حضرت یوسف(ع) علاقهمند بودم و دوست داشتم در این پروژه بازی کنم. من چندین داستان و فیلم حضرت یوسف(ع) را بررسی کرده بودم و جالب اینکه در همه آنان نفرتیتی حضور داشت، او زنی عاشق خانواده، یکتاپرست و مهربان بود...
چه چیز این نقش برای شما جالب بود؟
بلوکات:اینکه نفرتیتی و آخناتون بتپرست نبودند، اما نمیدانستند چه چیزی را باید بپرستند تا زمانی که یوزارسیف به زندگیشان وارد شد و آنها را آگاه کرد.
در ابراهیم خلیلا... هم حضور داشتید، باز هم نقش تاریخی؟
بلوکات:بله، میگویند چهرهام مناسب شخصیتهای تاریخی است، به همین دلیل معمولا برای کارهای تاریخی انتخاب میشوم، چندین کار تاریخی را در کارنامهام دارم و با توجه به قصه حضرت یوسف در کشور مصر، دوست دارم حتما به این کشور هم سفری داشته باشم. به هر حال مصر یکی از تاریخیترین کشورهای دنیاست و شنیدهام که جهانگردان زیادی به آنجا میروند.
و از «نفرتیتی» بیشتر بگویید؟
بلوکات:ابتدا که قسمت نشد زلیخا را بازی کنم، کمی ناراحت شدم، اما زمانی که نقش «نفرتیتی» را خواندم، دیدم نقش زیبا و قشنگی است که جای صحبت دارد... و از این کاراکتر خیلی خوشم آمد. او انسانی یکتاپرست بود و حس کردم میتوانم این نقش را بازی کنم، ضمن اینکه من تا آن زمان در کارهای تاریخی نقش منفی بازی میکردم و حضورم میتوانست یک جریان متفاوت در مسیر حرفهای من باشد... دوست داشتم در یک قالب و نقش مهربان هم بازی کنم.
و چقدر درباره این سریال و داستان مطالعه داشتید؟
بلوکات:پیش از شروع تصویربرداری سریال یوسف پیامبر(ع)، در زمان پیش تولید، فیلمهایی که درباره یوسف(ع) در تمامی کشورهای دنیا ساخته شد را دیدم، به ویژه فیلم «سینوهه، طبیب فرعون» – حتی کتابش را هم خوانده بودم – مستندی هم درباره شخصیت «نفرتیتی» ساخته شده بود که آن را هم دیدم. آگاهی از فضای کلی این داستان داشتم، البته در کنارش نباید راهنماییها و هدایتهای کارگردان خوب این سریال آقای سلحشور را هم نادیده گرفت که کمک شایانی به من کرد.
این «نفرتیتی» که ما از شما دیدیم، تا چه حد با شخصیت اصلی و مطالعات شما در این سریال شباهت دارد؟
بلوکات:کارگردان میخواست «نفرتیتی» را با یک نگاه مثبت که حتی گاهی به فرمانروا هم خط میدهد، نشان دهد که شما به طور حتم در ادامه، تاثیر این شخصیت را بر زندگی حضرت یوسف(ع) هم خواهید دید. در کتب تاریخی هم آمده است که بین آمن هوتپ چهارم و همسرش، عشق و علاقهای شدید وجود داشته و حتی به علاقه آنان به فرزندانشان هم بسیار اشاره شده است که البته در این مجموعه زیاد به آن پرداخته نشده است که البته دلیل موجهی هم دارد، چرا که داستان این مجموعه به زندگی یوسف پیامبر(ع) میپردازد و قرار نیست خیلی به شخصیتهای دیگر پرداخته شود، اتفاقا من در طول تصویربرداری همیشه به آقای مصطفی زمانی (بازیگر نقش یوسف) میگفتم که ما همه جمع شدهایم که شما در نقش یوسف(ع) بازی کنید، این سریال یک داستان قرآنی پیرامون زندگی حضرت یوسف(ع) و سایر شخصیتها زیرمجموعه این داستان عظیم قرآنی است والبته باید بگویم که نباید از زلیخا هم به سادگی گذشت ، زمانی که او به خواست خداوند جوان و پس از آن عروس یوسف (ع)میشود.
در این مجموعه میبینیم که خیلی ایستاده بازی میکنید، کمی در این باره توضیح دهید؟
بلوکات: البته این نظر من بوده که با رضایت آقای سلحشور صورت گرفت، ما احساس کردیم که ملکه مصر باید خیلی خشک و اتو کشیده راه برود، در فیلمهای دیگر هم که در مورد مصر باستان ساخته شده بود، رفتار ملکه مصر اینگونه بود.
از این کارهای به روز، آخرین بار در چه فیلمی ایفای نقش کردید؟
بلوکات:سریال «ماه عسل»...
در اخراجیهای 1، با اینکه حضور داشتید و بازی کردید، اما چه شد که در فیلم دیده نشدید؟ و حالا در سری دوم هم حضور دارید؟
بلوکات:به علت اینکه مدت زمان آن طولانی شده بود، باید قسمتهایی حذف میشد،و بخشهایی که من و خانم «مریلا زارعی» به عنوان مجری و خبرنگار، داستان را روایت و شخصیتها را معرفی میکردیم، حذف شد. در اخراجیهای 2، از آنجا که بازیگران اخراجیهای 1 در سری دوم آن حضور داشتند، از این رو از من هم دعوت کردند تا این بار هم در نقش یک خبرنگار بازی کنم...
و کار با مجموعه یوسف پیامبر(ع)، با دیدن این سریال چه چیزی برایتان تداعی میشود؟
بلوکات: تجربه همکاری با آقای سلحشور که بسیار خوب بود، یک گروه دوستانه که یکدستی و یکرنگی در آن موج میزد. هیچ فرقی بین آدمها هم وجود نداشت، همه مثل هم بودیم و از آنجا که داستان یک قصه قرآنی بود، انرژی متفاوتی هم در بین اعضای گروه بود، با تمام شدن تصویربرداری به شدت ناراحت و دلتنگ شدم، گرچه کار بسیار سخت و مشکل بود، اما حالا که سریال را میبینم، برای من یادآور روزهای خوب است. در مدت سه سال تصویربرداری، در زمستان روزهای بسیار سردی را مشغول کار بودیم یا در تابستان، گرمای شدید ما را آزار میداد، اما گروه از جان و دل، مایه میگذاشتند و حالا خوشحالم که میبینم از این سریال استقبال خوبی به عمل آمده است.
تصورتان این است که با این سریال به سقف آرزوهایتان رسیدهاید؟
بلوکات: هیچ وقت به اینکه یک شبه ره صد ساله را بپیمایم، علاقه و اعتقاد ندارم و نخواهم داشت، عقیده من این است که یک هنرمند متعهد اگر چیزی برای گفتن و عرضه کردن داشته باشد، دیر یا زود به هدفش خواهد رسید.
و به این گفتههایتان اعتقاد راسخ دارید؟
بلوکات: صددرصد. من آدمی هستم که به قول معروف اهل عملم، نه حرف! دوست دارم به جای ادعا، قابلیتهای خودم را ثابت کنم.
یادمان رفت که بپرسیم فعالیت هنری خود را کی و ازکجا شروع کردید؟
بلوکات: از 18 سالگی و در سال 78، گرچه از 15 سالگی تئاتر کار کرده بودم اما با مجموعه روزهای زندگی که ساخته کارگردان خوب و مطرح کشورمان «سیروس مقدم» بود، رسما وارد این حرفه شدم و از انتخاب خودم هم راضی هستم.
::گلشیفته فراهانی در جشنواره فیلم برلین:::همراه با عکسهای منحصر به فرد و متفاوت از گلشیفته:::
برای دیدن عکس ها در سایز بزرگتر بر روی عکس ها کلیک کنید
بیوگرافی یا زندگی نامه بازیگر سینما نیوشا ضیغمی
بازیگری که در جشنواره 24 فیلم فجر چهره ای ناآشنا بود و در حال حاضر خیلی از هنردوستان هم او را نمی شناسند.
از بازیگران موفق کانون سینما گران جوان (ورودی سال 1382) که بلافاصله پس از پایان دوره آموزشی خود مشغول به کار در عرصهحرفه ای سینما و تلویزیون شد.
نیوشا بواسطه استعداد و توانایی و تلاش مستمر خود توانست در مدت کوتاهی در فیلم های سینمایی بزرگی در نقش اول کار کند.
نیوشا ضیغمی متولد ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ است و فارغ التحصیل رشته
روان شناسی (گرایش کودک) و در ضمن مدیر بخش تبلیغات سینمائی شرکت اگسپت نیز هست .
تازگی ها نامزد کرده که همسرش در کار هنری فعالیت ندارد :
ادب و مهربانی و شخصیت مهمترین صفت های نیوشا است و یکی از سرمایه ها و مایه افتخار سینمای ما به شمار می آید.
دوره بازیگری کانون سینما گران جوان با سریال در چشم باد مسعود جعفری جوازانی در سال 1382 کار حرفه ای را آغاز کرد.
یک سال بعد با بازی در فیلم" تر دست " محمد علی سجادی و کار با این کارگردان با تجربه به او بازیگری را بیشتر آموخت تا این باعث شد که محمد علی سجادی نام او
را در کنار بازیگرهای مورد علاقه اش قرار دهد.
بعد از تجربه تردست محمدعلی سجادی او را برای بازی در فیلم شوریده در اواخر سال 1383 انتخاب کرد.
نیوشا ضیغمی با بازی در فیلم شوریده گامی بزرگ در سینما برداشت و با حضور در جشنواره 24 فیلم فجر باعث شد نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن شود و با هدیه تهرانی رقابت کند.که خودش گوشه ایی از موفقیتش را بازی در فیلم شوریده و همکار ی اش با محمدعلی سجادی می داند.
مواجهه که در جشنواره 24 فیلم فجر هم حضور داشت باعث شد تا داوران جشنواره تبهر جالبی روی نیوشا داشته باشند و او را جزء بازیگران حرفه ایی قرار دهند.
اخراجی ها بدلیل حضور بازیگران بزرگ خانه درس بزرگی برای نیوشا ضیغمی بود.که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را با بازی در فیلم مسعود ده نمکی یدک می کشد.
نیوشا ضیغمی در سال 1385 بازی خود رادر پارک وی به اتمام رساند.پارک وی مطمئنا یکی از کارهای ارزشمند او ست به خاطر کار کردن با کارگردان بزرگی همچون فریدون جیرانی.
اما نیوشا زیاد در بازی در این فیلم راضی نیست چون در زمان منتاژ فیلم سکانس های خوب نیوشا را حذف کر ده بودند.
اما در جشنواره 25 فیلم فجر هم حضور خوبی داشت با سه فیلم پارک وی اخراجی ها و گناه من که در این فیلم با حمید گودرزی همبازی بوده است که در این میان کار ده نمکی یعنی اخراجی ها با استقبال مردم روبرو شد که در آن حضور درخشانی داشته است و از نظر خیلی از سینماگران ، آینده ی روشنی در انتظار اوست.
نقل قول:
همیشه می دانستم و اعتقاد داشتم که مرز بین داشتن و نداشتن ، تصمیمی و اراده ایست استوار. پس خواستم که بروم.
راه سخت بود ، باید بسیار می آموختم و تجربه می کردم
باید از خودم کس دیگری می ساختم ، اما عشق ،عشق رسیدن به
هدف هر روز در من پر رنگ تر شد
عشق و اراده به یاریم آمدند تا به هدف نزدیک شوم
و هر روز به شکرانه این عشق تلاش می کنم قدمی به سوی راههای بزرگتر بردارم
مبارزه کنم و امیدوار باشم...
نام اصلی: هانیه
نام خانوادگی اصلی: توسلی
سمت (در بخش های): بازیگران،کارگردانی،
......................................
تاریخ تولد: 1356
ملیت: ایران
......................................
خواهر هما توسلی (نویسنده و منتقد)
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل ادبیات نمایشی
عکس جدید الناز شاکردوست
الناز شاکردوست
الناز شاکردوست
محمد رضا گلزار و الناز شاکردوست
گالری عکسهای الناز شاکر دوست و پوستر بازیگر محبوب ایران
برای دیدن عکسها در سایز اصلی(بزرگ) روی عکس کلیک کنید
چند شب پیش تلویزیون را روشن کردم تا صدای متفاوتی فضای خانه را پر کند. از اقبال بلند من اختتامیه دومین جشن گل آقا در حال پخش بود. بر خلاف عادت همیشگی که همان "دوران در کانالهای محدود تلویزیون"است، روی همین برنامه قیکس کردم و باقی ماندم. هنرمندان قابل و ارزشمندی در برنامه حاضر بودند. هر یک از این هنرمندان سهمی از حجم تصویری و زمانی این پخش تلویزیونی را به خود اختصاص داده بودند. از اینکه تلویزیون ماتم زده ایران، اقدام به پخش اختتامیه جشن گل آقا کرده هم تعجب کردم و هم خوشحال شدم.
روال برنامه این بود که علیرضا خمسه به عنوان مجری، از هنرمندانی دعوت می کرد تا برای قرائت رای هیات داوران روی صحنه بیایند و به هنرمند برگزیده دیگر سینی گل آقا را هدیه کنند. در این میان ثریا قاسمی و مریلا زارعی برای اهدای جایزه بازیگر پیشکسوت سینمای طنز به روی صحنه آمدند. به محض ورود این دو نفر به روی صحنه، تصویرهای مراسم از دورترین دوربینی که در سالن حاضر بود، پخش شد و هیچ نمای نزدیکی از این دو نفر نمایش داده نشد. اندازه تصویر تمام قد ثریا قاسمی و مریلا زارعی در تلویزیون های 42 اینچ بزرگتر از ناخن انگشت شصت یک مرد 30 ساله نبود. از اینکه چرا تلویزیون ایران حاضر به پخش تصویر نزدیک و بزرگ این دو هنرمند نیست، بسیار شگفت زده و متاسف شدم. این روند حتی در زمان حضور رویا نونهالی روی سن هم ادامه داشت و سهم او نیز از پخش تلویزیونی این مراسم بیشتر از یک نام و یک نخود نبود. در این میان تنها تلویزیون دچار اشتباه فاحشی شد و تصویر ژاله صامتی را از نزدیک به مدت نیم ثانیه نمایش داد. آن هم به این خاطر که وی به عنوان بهترین بازیگر زن انتخاب شده بود و کوچک کردن تصویرش خیلی تابلو بود. البته ناگفته نماند که این تلویزیون محترم حتی تصویر مرضیه برومند را هم پخش نکرد؛ او که با کارگردانی مجموعه هایی از جمله مدرسه موشها، خونه مادربزرگه، آرایشگاه زیبا و ... یکی از معتمدترین چهره های زن سینمای ایران برای مدیران صدا و سیما است.
البته در اخبار خواندم و در تصاویر عکاسان دیدم که فاطمه معتمد آریا و مهتاب نصیرپور هم در این برنامه به روی صحنه آمدند اما در تصاویر تلویزیونی هیچ اثری از این دو نفر ندیدم. هنرمندان زن دیگری از جمله آناهیتا نعمتی و پانته آ بهرام و مریم امیرجلالی و شهره سلطانی نیز بودند که در میان تماشاگران جشن گل آقا نشسته بودند و تلویزیون از پخش تصویر آنها خودداری کرد. این در حالی بود که بارها و بارها تصویر هنرمندان مرد تکرار و تکرار شد.
ردیف اول از راست : هانیه توسلی ، لاله اسکندری ، نیوشا ضیغمی ، شقایق فراهانی
ردیف دوم : نیکی کریمی، الناز شاکردوست ، بهنوش بختیاری، گلشیفته فراهانی
ردیف سوم : یکتا ناصر ، الهام حمیدی ، شقایق نوروزی ، نگار فروزنده
برای دیدن سایز اصلی روی عکس کلیک کنید
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||
|
تا 9 سالگی گل کوچیک بازی میکرد
زمانی که «نرگس» از تلویزیون هر شب پخش میشد، دو نفر بیشترین سکانسها را در زمان تصویربرداری داشتند. اولی حسن پورشیرازی (محمود شوکت) بود و دومی عاطفه نوری (نسرین)…
بینندههای تلویزیونی پیش از این مجموعه، «عاطفه نوری» را در مجموعه «دوران سرکشی» در نقش یک نفر فراری دیده بودند، یک دختر سرکش که سعی میکند از واقعیت خود را فراری دهد، اما او در «نرگس» نقش دختری را ایفا کرد که با نوع عملکرد خودش خیلی را متحول کرد، با ندانمکاریهای بچهگانه دو خانواده را متحول کرد، بهروز را آنگونه پیر کرد، شوکت را به خاک سیاه نشاند، احسان را روانه زندان کرد، مادرش را دق داد، او واقعا چه گونه آدمی بود، عاطفه نوری در دنیای واقعی دختری مهربان است و به مانند اسمش انسانی با عاطفه است، گزیدهای از گفتههای او را بخوانید:
• در تیر ماه سال 1363 در محل تهرانپارس تهران به دنیا آمدم، هنوز هم به همراه خانوادهام در همان جا زندگی می کنم.
• دیپلم تئاتر دارم، امسال در دو رشته قبول شدم، اما به احتمال فروان رشته سینما را در دانشگاه سوره انتخاب میکنم.
• یکبار در رشته عکاسی هم قبول شدم، البته این را استاد آنجا به من گفت، به همین خاطر دفترچه کنکور نگرفتم، بعد از اعلام پذیرفته شدگان و مشخص شد قبول نشدم، یکسال از زندگی عقب افتادم، دعا کن این بار از مصاحبه در رشته سینما رد نشوم!
• در تمام دوران تحصیل شاگرد اول بودم، فکر نمیکنم، نمره زیر 18 آورده باشم، چنین چیزی در خانواده معنی ندارد، نه در دوران تحصیل من و نه در بین خواهر و برادرانم.
• بیرون از مدرسه گل کوچیک بازی میکردم! کتابهایی که پدرم برایم میخرید را میفروختم… اما از 9 سالگی دیگر گل کوچیک بازی کردن را کنار گذاشتم.
• یکبار پدر برایم یک تراش رومیزی خرید، من بردم مردسه و به همه نشان دادم، بچهها صف کشیده بودند، تا من مدادهایشان را بتراشم، آن روز کلی پول به دست آورده بودم.
• بازیهای تیم ملی و جام جهانی را میبینم، ایران و استرالیا را قشنگ یادم است، 13 ساله بودم، کلی جایزه بردم، چون با پدر و مادرم سر صعود ایران شرط بسته بودم.
• آن روز 8 آذر 76، رادیو برده بودم مدرسه و نصف بازی را با بچهها گوش کردیم، باقی آن هم در راه خانه بودم و آخرش را هم از تلویزیون دیدم…
• طرفدار ایتالیا، مدل بازی آنها را دوست دارم، پاسکاریهای خوب و برنامهریزی شدهای دارند، الکی شوت نمیزنند، منسجم فوتبال بازی میکنند.
• بازیکنان ما در خارج از ایران خوب بازی میکنند و افتخار آفرینی میکنند، اما تیم ملی نمیتواند در جهان افتخار آفرین شود تا ما آن پرچم سه رنگ قشنگ را بالاتر از همه تیمها ببینم.
• بازی استقلال و پرسپولیس، فقط یک بازی است، نه بیشتر!
• قشنگترین حرفی که درباره بازیام شنیدم در جشنواره سیما و پس از پخش دوران سرکش بود، یکی از داوران گفت: تو بازی شگفتانگیز را به تلویزیون برگرداندی و تمام داوران از بازی تو شگفتزده بودند، هر چند آن زمان من جایزهای نگرفتم، اما همان یک جملهای که شنیدم یعنی نتیجه دادن تلاشم، فکر کنم، همین یک جمله کافی است که بگویم من نقشهای چند وجهی را دوست دارم.
• بازیگری برای من فرصت تجربه لحظهها و اتفاقاتی است که در زندگی روزمره پیش نمیآید و اگر پیش بیاید، باید برایش بهایی بپردازی فصل ازدواج کردن، مادر شدن، زندان رفتن و… یک موضوع در این قرن بیست و یکم جالب است.
• ورود من بر عرصه بازیگری با یک اتفاق همراه شد، در هنرستان سوره، تئاتر میخواندم و فقط به نوشتن فکر میکردم، دستیارهای کمال تبریزی برای گرفتن تست به سوره آمدند، من و چند نفر از دوستانم فقط برای اینکه ببینم تست دادن چگونه است و چه طوری انجام میشود رفتیم جلو… این طوری شد که من قبول شدم و در دوران سرکشی بازی کردم.
• درحال حاضر جدیترین دغدغه من نوشتن و ساختن است، بازیگری برایم تجربه حساب میآید، دوست دارم جدیتر به نوشتن بیندیشم، مقاله، فیلمنامه و حتی شعر باید ببینم در کدام بهتر میتوانم عمل کنم.
• در کودکی همه شغلهای دنیا را دوست داشتم، یک مدت معلم، پرستار، کالباسفروش و… اما آن شغلی که برایم جدیتر بود همین حرفه فیلم به حساب میآمد البته جادوی تصویر، نه صرفا بازیگری…
• پول در نمیآورم، خدا بابام را نگه دارد، اما میتوانم زبان درس بدهم وقتی ترجمه کنم این تنها هنر من است.
• از هیچکس در زندگی متنفر نمیشوم، اما آدمی میتواند منفور باشد که دانسته و از روی آگاهی کامل مرتکب خطا شود. ما آدمها با همه بزرگ شدنمان برای کائنات خیلی کوچکیم، هیچ گاه نمیشود دید مطلق و کاملی به اعمال انسانها داشت، بیشتر کارهای بد به نظر من اشتباهات کوچک و بزرگ محسوب میشدند.
• قبلترها از مرگ میترسیدم، اما یک بار رفتم و در یک قبر خالی خوابیدم تا ترسم زیاد شود. وسطهای فیلمبرداری نرگس در لوکیشن لویزان بودم، آن نزدیکها یک قبرستان بود، یک قبر آماده خالی هم آنجا وجود داشت، من رفتم و داخل آن خوابیدم و منظره قشنگی بود…
• عاشق این هستم که کار طنز را تجربه کنم، خیلی دوست دارم، این یک تجربه جدید برایم خواهد بود… و چیزی که مرا ناراحت میکند، طلب داشتن است، وقتی از تو وقت مصاحبه میگیرند، انگار طلب خود را گرفتهاند، ببخشید خانم نوری چه وقتی طلب ما را میدهی؟!
• به نظرت با چاپ عکس من در مطبوعات چه اتفاقی برایم میافتاد، اگر هدف دیده شدن باشد، آیا بیش از 60 قسمت پخش از تلویزیون کافی نبوده است.
• خیلی دوست دارم نقشی بازی کنم که از لحاظ فکری یا جسمی ناتوان و عقبافتاده است.
• نسرین شخصیت منفی نبود، یک آدم واقعی بود، ما کمتر در عرصه سینما و تلویزیون آدمهای واقعی میبینم، یکی از من پرسید دروغ میگویی گفتم آره؛ چرا بگویم نه؟ من هم آدمم، کسی دروغ نمیگوید؟ نسرین آدم بلند پروزای است که برای رسیدن به خواستههایش تلاش میکند، از خودش مایه میگذارد و با آینده خودش بازی میکند، چرا باید بگویم شخصیت منفی، نه روناک دوران سرکشی و نه نسرین نرگس اصلا منفی نبودند، اینها واقعیات آدمهایی است که در جامعهما وجود دارند.