راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
فیلم مستند فحشا زیر چادر از دو زن جوان ایرانی بنامهای مینا و فریبا حکایت میکند که ازطریق تن فروشی تامین زندگی می کنند.
فریبا بیست و چهارسال دارد و دارای یک پسر چهارساله میباشد. او به همسایه ها اعتماد ندارد و پسرک را با خود بر سر کار میبرد. پسرش میداند که چه رخ میدهدـ-ازینرو نمیخواهد با مادر برود- لیکن فریبا با وعده و وعیدهایی چون رفتن به پارک و یا دیدار از مادر بزرگ وی را راضی ساخته و با خود میبرد.
تهیه کننده فیلم می گوید:
تهیه فیلم خالی از خطر نبود و گروه فیلمبردار مجبور بودند پیوسته محافظینی باخود داشته باشند
چند بار که مشغول فیلمبرداری در خیابان بودیم ماموران ما را کشف کردند. اما موفق شدیم به کمک محافظین خود از شرشان رهایی یابیم.
متاسفانه این فیلم در بسیاری از کشورهای خارجی به نمایش درآمده و حتی در یکی از جشنواره ها جایزه اول را کسب کرده است!
در این فیلم سعی شده است ایرانیان را از نظر فرهنگی عقب مانده و پست نشان دهد!
به نظر من این گونه فیلم ها بسیار توهین آمیز تر از فیلمی نظیر 300 است که یک فیلم فانتزی و تخیلی بود !!
با عرض پوزش:
به دلایل امنیتی، فیلم از سایت حذف شد!
کلیپ خنده دار از خاموش کردن آتش توسط ماموران آتش نشانی در یکی از شهرهای شمال کشور!!
دانلود 2.1MB
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
دانلود 1.2MB
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
ادامه مطالب راجع به نازنین در پایین صفحه...
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
مشروح گزارش دادگاه مهاباد( نازنین) فاتحی
درحالی که پیش از این مقرر شده بود جلسه دادگاه در ساعت 10:30 صبح در شعبه 74 دادگاه کیفری استان آغاز شود با تاخیری دو ساعته، ساعت 12:30 دادگاه، رسما جلسه خود را به ریاست قاضی کوه کمره ای آغاز نمود.
با ورود مهاباد(نازنین) فاتحی( متهم) به دادگاه، خواهر مقتول در حالی که با نگاه خشم آلود خود مرتب زیر لب دشنام میگفت شروع به گریه کرد. محمود تکیه و سلمان پرچمی (دوستان مقتول)، روزبه مولایی و حمید رحیمی( دوستان سابق مهاباد و سمیه) چهار فردی بودند که به عنوان شهود قتل به دادگاه احضار گشته بودند.
در ابتدا رضوانفر نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست دادستان تقاضای قصاص متهم را به اتهام قتل عمد مطرح نمود.
فضه محمدی مادر مقتول نیز با حضور در جایگاه اعلام کرد" تقاضای اینجانب قصاص است؛ فرزندم چند دقیقه ای از خانه بیرون رفت و جسدش را تحویلم دادند"
سپس قاضی با احضار انفرادی چهار شهود پرونده از آنان خواست تا به تشریح دقیق حادثه بپردازند.
در حالی که محود تکیه و سلمان پرچمی به عنوان دوستان مقتول( یوسف محمودی) با اظهارات ضد و نقیض خود موجب اعتراض هیئت قضات شدند، محمد مصطفایی یکی از وکلای مهاباد لایحه دفاعیه خود را به 3 بخش تقسیم نمود که به شرح زیر است:
"- شرح واقعه: واقعه قتل در یکی از جاده های فرعی حومه کرج روی داده است و با توجه به اینکه حادثه در فصل زمستان اتفاق افتاده و زمان وقوع قتل نیز ساعت 2 بعد ازظهر عنوان شده است ، و با توجه به خلوت بودن مسیر و باغهای اطراف آن مکان خوبی برای اعمال منافی عفت محسوب میگشته است.
سمیه فاتحی 14 ساله بوده که به دلیل مشکلات روانی به مدت چند روز از منزل متواری گشته بود، بنا بر نظریه پزشکی قانونی نیز وی چندین مورد سابقه خودزنی داشته است و بعد از فرار سمیه ، مهاباد تنها کسی بوده که به عنوان عمه از وی محافظت می نموده، گزارش پزشکی قانونی نیز عدم هر گونه تجاوز نسبت به سمیه را تایید میکند و این نشانگر آن است که مهاباد فاتحی در طی این مدت به شدت از سمیه محافظت می نموده و نسبت به وی احساس مسئولیت میکرده است"
مصطفایی با اشاره به صورت جلسه مربوط به مواجه حضوری این 4 نفر( سمیه، نازنین، روزبه و وحید) آن را بهترین ملاک قضاوت دانست و ادامه داد:" نازنین در آن جلسه گفته : یکی از آنها من را از موتور پایین کشید، روسری ام را کشید و دست به سینه من زد، یوسف مرا گرفت، گفتم اگر ولم نکنی، میزنم اما او رهایم نکرد، یکی دیگر سمیه را گرفت... " وی همچنین دلایل خود را برای اثبات دفاع مشروع و بی گناهی نازنین اینگونه اعلام کرد که " 1. با توجه به موقعیت مکانی محل وقوع جرم، به طور طبیعی هر دختری اگر خود را در چنین وضعیتی ببیند، وحشت زده خواهد شد.
2. تعدد مهاجمان
3. حضورهیچ شخص دیگری که بتواند در این رابطه کمک کند مسلم نیست، و با توجه به قریب الوقوع بودن حادثه و نبودن پاسگاه انتظامی در حوالی منطقه، چطور میتوان از نازنین انتظار داشت که سمیه را تنها بگذارد و به سراغ مامورین برود. طبق اظهارات نازنین محمود تکیه، سمیه را از موتور پایین آورده و روسری و کاپشن وی را در آورده بود.
وی در پایان گفت: "مجازات کسی که شجاعانه از خود دفاع نموده است، تنها روح شجاعت را در افراد جامعه تضعیف خواهد نمود "
درانتهای دادگاه شادی صدر دیگر وکیل مهاباد فاتحی، با حضور در جایگاه آخرین دفاعیات را مطرح نمود، شادی صدر که با سخنان خود حضار را تحت تاثیر قرار داد در قسمتی از دفاعیات خودعنوان کرد" در دادگاه اولیه اشاره شده است که نازنین فاقد بکارت بوده و بحث دفاع مشروع در مورد او صادق نیست، وی در 15 سالگی یک بار مورد تجاوز واقع شده که تجربه بسیار سختی را داشته است و به گواه پزشکی قانونی هنوز آثار آن تجاوز بر بدن وی مشهود است و مامورین انتظامی علی رغم اینکه وی علیه متجاوزین شکایت میکند، به صحبتهای وی توجهی نمیکنند اما هنگامی که نازنین برای بار دوم در چنین شرایطی قرار میگیرد، با توجه به تجربه پیشین نمیتواند خود را در اختیار مردان بگذارد و نمیگذارد خواهرزاده اش نیز چنان تجربه سختی برایش تکرار شود" او ادامه داد:" اگر قضات محترم تشریف میبردند و محل زندگی نازنین را می دیدند که یکی از فقیرنشین ترین محلات در اطراف کرج است و او هر بار که قصد داشته به منزل برود ناچار به عبور از این بیابان بوده است، و هر بارهم امکان تجاوز به وی در آن بیابان وجود داشته است بنابراین حمل چاقو از سوی وی نه تنها تعجب آورقلمداد نمیشد، بلکه اتفاقامعقول است که وی به دلیل شرایط خاص زندگی ناچار باشد، چنین آلتی را برای دفاع با خود حمل کند ."
نماینده دادستان در انتهای دادگاه در سخنانی بحث برانگیز گفت: "در رأیی که از سوی دیوان عالی صادر شده، عمدی بودن قتل تایید گشته و دفاع هم محرز دانسته شده است اما در تناسب آن شک وجود دارد. وی سپس ادامه داد" در بحث دفاع سه چیز مطرح میشود، دفاع از جان، مال و ناموس، در این پرونده دو مورد اول وجود ندارد وبحث دفاع از ناموس عنوان میشود، حال آنکه دختری که با دو پسر در چنان محل خلوتی حضور داشته چطور میتوانسته روی گزینه ناموس تا این حد حساسیت داشته باشد؟!"
پس از سخنان نماینده دادستان و دفاع مجدد وکلای مهاباد فاتحی، قاضی کوه کمره ای، ختم دادگاه را اعلام نمود.
در پایان جلسه دادگاه، خانواده مقتول که در طول برگزاری جلسه نیز اعتراضاتی را مطرح نموده بودند، با یورش به خانواده نازنین قصد ایجاد درگیری را داشتند. خواهران و مادر مقتول در حالی که در سالن دادگاه فریاد میزدند، به سمت نازنین و مادرش حمله کردند. آنان با خطاب قرار دادن پدر نازنین و بکار بردن الفاظی چون " بی غیرت، اگر غیرت داشتی دختر تو جمع میکردی" سعی در تحریک وی داشتند که با دخالت مامورین از دادگاه خارج شدند. با این حال خانواده مقتول در سالن دادگاه نیز مرتب با فریادهای خود از روند برگزاری دادگاه ابراز ناخرسندی مینمودند.
============
کمک کنید نازنین را از اعدام نجات دهیم!
او اکنون ۱۸ ساله است. ۱۸ سالگی ، برای هر جوانی، با شادی و شور باید آغاز شود و معمولا در جوامع نرمال، هجده ساله شدن جوانان را جشن میگیرند و شروع زندگی در شرایط جدید را به فرد تبریک میگویند. ولی نازنین ما در زندان وحشتناک رجایی شهر است. او در کنار زنان زیادی در سلول زندان ، ۱۸ ساله شد و هر روز ، از وحشت اعدام و طناب دار همه بدنش میلرزد.
او اولین فرزند یک خانواده پرجمعیت است. بعد از او یک پسر ۱۶ ساله، یک دختر ۱۴ ساله، یک دختر ۱۰ ساله و ۹ ساله و آخرین فرزند خانواده یک پسر ۲ ساله است. نازنین مجبور میشود بعد از کلاس دوم، از مدرسه دست کشیده و به نگهداری از کودکان دیگر در خانه مشغول شود، جرا که مادر خانواده برای کمک به زندگی، مجبور بوده در خانه ها خدمتکاری کند.
مادر نازنین ، زن رنج دیده ای است که فارسی را به زحمت صحبت میکند. همه این خانواده از سنندج هستند. و به زبان کردی مسلط هستند. از مدتها قبل ساکن کرج و خانواده کارگری مهاجری هستند که با رنج و مرارت و زحمت زندگی میکنند.
مادرش میگوید ، که شوهرم مریض است. بیماری کبد دارد و کبدش در حقیقت خراب شده است. چهار بار عمل جراحی شده و پول عمل او را نیز دیگران داده اند. اکنون او زمین گیر است و نمیتواند کار کند.
من به کار در منازل مردم، فرش شستن و نظافت خانه ها مشغول بودم و اکنون بدلیل اینکه مدتها و بطور مداوم به مواد شیمیایی برای شستن فرش و غیره دست زده ام، حساسیت پیدا کرده ام و دکتر این کار را برای من قدغن کرده است. خوب شکم این بچه ها را کی باید سیر کند؟
نازنین یک روز برای خرید از خانه بیرون میرود. دختر عموی او نیز بهمراه اوست. دختر ۱۷ ساله دیگری ، که باهم برای خرید میروند.
نازنین تعریف کرده است که چهار نفر مزاحم ما شدند. اول شروع کردیم به در رفتن و سپس فریاد زدیم و کمک خواستیم، اما کمکی به ما نشد، شروع به فرار کردن کردیم، در آنسوی خیابان یک دفعه هر چهار نفر به ما رسیدند و دختر عمویم را گرفتند . آنها گفتند او را با خودمان می بریم، بعدش ولش میکنیم، نترس. و نازنین که احساس مسئولیت میکرده دوباره شروع به فریاد زدن و کمک خواستن میکند، و وقتی یک ماشین را در آنجا آماده می بیند که ظاهرا دختر همراهش را میخواسته سوار کند با چاقویی که بهمراه داشته از خودشان دفاع میکند و به این ترتیب، خودش هم نمیداند بعدا چه میشود.
اکنون نازنین در زندان و به انتظار چوبه دار است.
سوال اینست که اگر نازنین مقاومت نمیکرد چه میشد؟ اگر مورد تجاوز واقع میشد چه کسانی و کدام نهادها از او دفاع میکردند. آیا او بعد از این تجاوز قربانی زن ستیزی حکومت و یا قتل ناموسی نمیشد؟ این چه سیستمی است که زن را انسان حساب نمیکند و اگر متاهل بود و به او تجاوز کردند، بجرم رابطه خارج از ازدواج این زن را سنگسار میکند و اگر مقاومت کرد و در جریان دفاع از خود باعث مرگ فردی شد، او را اعدام میکنند؟
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
دانلود 400KB
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
"خیلی باحال و خنده دار"
دانلود 2.6MB
راهنمایی در صورت دانلود نشدن:
روی فایل کلیک راست میکنید و گزینه Save target as رو انتخاب میکنید!! در پایین صفحه ای که میاد اسم فایل رو برای ذخیره نوشته که شما جلوش اینو تایپ یا کپی میکنید: 3gp.
در مستطیل پایینیش هم نوع فایل رو میزارید روی All Files
و سپس روی دکمه Save کلیک میکنید تا فایل با فرمت مخصوص موبایل ذخیره بشه!!
نیکول کیدمن، سو**پر استار دنیای فشن و بازیگری فرزندش را به دنیا آورد.
این هنرپیشه 41 ساله استرالیایی که برنده اسکار نیز هست، دوشنبه هفدهم تیر در نشویل آمریکا، دختری به نام
"ساندی رز" به دنیا آورد.
خبرگزاری ها به نقل از سخنگوی کیدمن اعلام کردند که رز و مادرش در سلامت کامل به سر می برند و نیکول کیدمن و کیت اوربان، شوهر نیکول از داشتن این دختر بسیار خوشحال هستند.
نیکول کیدمن وارد دنیای طراحی فشن شد
نیکول کیدمن درسال 1967 در هونولولو در هاوایی متولد شد، پدرش پزشک و فعال جنبش کارگری و مادرش ویراستار کتابهای پدرش بود.
وی دوران کودکی را در زادگاه پدرش در استرالیا گذراند و از چهار سالگی در این کشوربه کلاس باله رفت و پس از آن به موسسه تئاتر سیدنی راه یافت و در دانشگاه نیز به تحصیلاتش در زمینه تاریخ تئاتر ادامه داد.
کیدمن در پانزده سالگی در ویدئو کلیپ خواننده استرالیایی، پت ویلسون به نام Bop Girl ظاهر شد و از همان زمان بازی در سریالهای تلویزیونی را آغاز کرد و پس از آن به بازی در فیلم نیز پرداخت.
نیکول کیدمن از نوجوانی به بازیگری پرداخت و در فیلم های تلویزیونی و سینمایی بسیاری ظاهر شد، اما با فیلم "تصویر یک بانو" (۱۹۹۶ به کارگردانی جین کمپیون) و به ویژه با فیلم "چشمان کاملا بسته" (۱۹۹۹ -آخرین فیلم استنلی کوبریک) در سینما به عنوان استعدادی کم نظیر و هنرمندی توانا شناخته شد. در سالهای بعد با بازی در چند فیلم موفق، ستایش منتقدان و علاقمندان سینما را برانگیخت: فیلم موزیکال "مولن روژ" (ساخته باز لورمان، محصول ۲۰۰۱) که در آن آواز هم خواند، "ساعت ها" (ساخته استیون دلدری محصول ۲۰۰۲) که برای آن برنده جایزه اسکار شد و در آن نقشی پیچیده و دشوار داشت و فیلم "داگویل" (محصول سال ۲۰۰۳ به کارگردانی لارس فون تریر) که از هر دیدگاه، اثری نامتعارف بود.
کیدمن گرانترین بازیگر هالیوود است که در اوج دوران بازیگری خود برای بازی در هر فیلمش هفده میلیون دلار دستمزد گرفته است.
نیکول کیدمن در ژوئن 2006 در سیدنی با کیت اوربان، خواننده سبک کانتری نیوزیلندی که برنده جایزه گرمی هم شده است، ازدواج کرد. این اولین فرزند نیکول کیدمن و اوربان است. او و تام کروز، شوهر اولش، دو بچه را به فرزندخواندگی قبول کرده بودند.
در هنگام به دنبا آمدن ساندی رز، کیت در کنار نیکول کیدمن حضور داشته است. نیکول کیدمن در دهه اخیر همواره در دنیای فشن مورد توجه ویژه ای بوده است و اکنون باید دید پس از مسائل بدنی و روحی مربوط به زایمان آیا این هنرپیشه و سو**پر استار فشن همچنان جایگاه عالی خود را حفظ خواهد کرد یا خیر !
عکسهای جدید جنیفر لوپز در بورلی هیلز و خرید کریسمس
شایعات جدایی جنیفر لوپز و مارک آنتونی
شماره جدید مجله یو اس مگزین از وجود اختلاف های شدید در زندگی زناشوئی جنیفر لوپز و شوهرش مارک آنتونی خبر داد
به گفته این مجله اینروزا هیچکدوم این زوج حلقه ازدواجشون رو بدست نمی کنند حتی جنیفر لوپز نیز در فرش قرمز فیلم جدید براد پیت که هفته گذشته شرکت کرده بود حلقه معروف ۸ قیراطیش را بدست نداشت
یو اس مگزین نوشته مارک کنترل شدیدی بر زندگی جنیفر دارد و این کنترل چندان برای جنیفر مطلوب نیست مارک دوست ندارد جنیفر بدون او در مراسم های مهم ، بیرون رفتن و.. حضور داشته باشد
جنیفر لوپز ۳۹ ساله حدود ۵ سال است که با مارک آنتونی زندگی می کند او و شوهرش دوقلوهای دختر ۱۰ ماهه دارند جنیفر قبلا دو بار طلاق گرفته است
او حتی اکتبر ۲۰۰۲ با بن افلک نامزد کرد و سال ۲۰۰۴ جدا شد او حتی برای او آهنگ و ترانه ای بنام ” بن عزیز ” نوشت و اجرا کرد
جنیفر اصلیتی پورتوریکویی دارد اما در نیویورک بدنیا آمده است او زمانیکه برای آموزش رقص در منهتن بسر می برد در محل استودیویی که رقص آموزش می دید شب ها می خوابید او بعنوان رقصنده ژانت جکسون فعالیت هایش را شروع کرد
او اولین بازیگر زن لاتین است که دستمزد یک میلیون دلاری دریافت کرده است
او از فعالیت های هنری خود ثروتی بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار دارد
عکس های زیبای آنجلینا جولی در شماره ژانویه ۲۰۰۹ مجله
حرکت حاشیه ای و جنجالی انریکو ایگلسیاس در کنسرت جدیدش
حرکت نه چندان جالب انریکو ایگلسیاس خواننده مشهور اسپانیایی در کنسرت جدیدش در پاریس
انریکو اینروزا در تور اروپایی معرفی کنسرتش بسر می برد حاشیه ها اینروزا در او بیشتر از گذشته دیده می شود او در اجرای هفته قبلش نیز در لندن حرکت حاشیه ای داشت
پاریس هیلتون و خرید ماشین دویست هزار دلاری سفارشی
عکس پاریس هیلتون در افتتاح بوتیک جدید دولچه گابانا در لس آنجلس
عکس زیبا هیلاری داف در شماره ژانویه ۲۰۰۹ مجله ماکزیم
جدایی مدنا و گای ریچی پرهزینه ترین طلاق تاریخ
حدود 92 میلیون دلار پول لازم است تا جدایی مدونا از گای ریچی نهایی شود.
گزارشهای اولیه دال بر این بودند که ریچی هیچ سهمی از سرمایه 460 میلیون دلاری مدونا نخواهد داشت اما….
مدونا مدعی است گای از املاک منقول و غیر منقول او سهم خواهد برد.
لیز زوزنبرگ - سخنگوی مدونا - مدعی است این جدایی ، یکی از بزرگترین و گرانترین جدایی های تاریخ است. این در حالی است که دوستان گای معتقدند او چنین پولی دریافت نخواهد کرد و مدونا دروغگوی بزرگی است.
به گزارش این در حالی است که گای ریچی و مدونا قرار است جهت رفاه حال فرزندشان ،تعطبلات کریسمس را دور هم باشند. از طرفی ” الکس رودگیز ” - نامزد جدید مدونا نیز قرار است در همان حوالی حضور داشته باشد تا هر وقت ملاقاتهای خانوادگی تمام شد،الکس و مدونا با هم باشند . مدونا و گای ریچی هنوز سر حضانت بچه ها به توافق نرسیده اند.
تعطیلات شکیرا و دوست پسرش در اروگوئه
ویل اسمیت و روساریو داوسون در فرش قرمز اکران فیلم “هفت پوند” در لس آنجلس
کیت وینسلت و لئوناردو دیکاپریو در فرش قرمز اکران فیلم “جاده انقلابی” در لس آنجلس
ریحانا و دوست پسرش کریس در پاریس
دیوید بکهام و ویکتوریا در میلان
دیوید بکهام به همراه همسرش ویکتوریا به هتلی در میلان ایتالیا رفته بودن این دو بعد از اقامتشون در هتل به استدیو سن سیر در میلان میرن
موزه تاریخ طبیعی لندن با همکاری مجله زندگی وحش بی بی سی هر ساله اقدام به برگزاری مسابقه و انتخاب بهترین تصاویر گرفته شده از دنیای وحش می کند. تصاویر منتخب این مسابقه را در سال 2008 پیش رو دارید.
تصویر حرکت یک پلنگ زیر بارش برف اثر «استو وینتر» عکاس امریکایی که برای گرفتن این عکس ، مدت 10 ماه پلنگ را در پارک طبیعی «حمیس» در شمال غربی هند زیر نظر داشت.
تصویر یک زرافه که چون تنهاست در برابر شیر آسیب پذیر نشان می دهد. این عکس ، اثر «کاتریونا پارفیت» از انگلیس است.
طبیعت سرشار از شگفتی ها است. در این تصویر لحظه ای ، یک قورباغه و یک مار یکدیگر را در آغوش گرفته اند، آنهم به شیوه خودشان... . اثر «دیوید میتلند» از انگلیس.
نمای نزدیک چهره یک میمون در جزیره «سولاوسی» اندونزی اثر «استفانو اونترتینر» ایتالیایی.
«بیوه سیاه» ، عنکبوتی است که حتی در برابر لنز دوربین «پیوتر ناسکرسکی» لهستانی نیز به چالش برخاسته است. این عنکبوت به سبب زهر بسیار قوی خود که باعث مرگ عنکبوتهای نر می شود، شهرت دارد.
یک ماهی در آبهای عمیق جزیره تیومان در مالزی اثر «آرون ونگ» از سنگاپور.
ماه کامل روی کانیونهای «بدلندز» در شمال غربی ایالت نیومکزیکو امریکا اثر «ژوزف کواکس» اتریشی.
تصویری سیاه و سفید از یک عروس دریایی در حال تکثیر در آب. اثر «کارلوس بیرخیلی» از اسپانیا.
تصویری متفاوت از یک خرس اثر «میگل لاسا» از اسپانیا - انگلیس.
شترمرغ و جوجه هایش اثر «دان مید» از امریکا.
جنگلی در کوالالامپور مالزی اثر «بریتانی فرید» از امریکا در رده عکاسان زیر 10 سال.
بریان کردن یک میمون سیاه در بازاری در کشور افریقایی گابن اثر «دیوید مایتلند» انگلیسی.
روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت . زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه پذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و تنها بهترین چیزها را به او می داد. زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار میکرد . پیش دوستهایش اورا برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مردی دیگر برود و تنهایش بگذارد واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست می داشت . او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب مرد بود . مرد در هر مشکلی به او پناه می برد و او نیز به تاجر کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید. اما زن اول مرد ، زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود ، اصلا مورد توجه مرد نبود . با اینکه از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت.
روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت : " من اکنون 4 زن دارم ، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت ، چه تنها و بیچاره خواهم شد !" بنابرین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند . اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت:
" من تورا از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟"
زن به سرعت گفت :" هرگز" همین یک کلمه و مرد را رها کرد.
ناچاربا قلبی که به شدت شکسته بود نزد زن سوم رفت و گفت :
" من در زندگی ترا بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟"
زن گفت :" البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است . تازه من بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم " قلب مرد یخ کرد.
مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت :
" تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر ، می توانی در مرگ همراه من باشی؟"
زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می توانم تا گورستان همراه جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ ،...متاسفم!" گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد.
در همین حین صدایی او را به خود آورد :
" من با تو می مانم ، هرجا که بروی" تاجر نگاهش کرد ، زن اول بود که پوست و استخوان شده بود ، انگار سوء تغذیه بیمارش کرده باشد .غم سراسر وجودش را تیره و ناخوش کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و آرام گفت :" باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه میکردم و مراقبت بودم ..."
در حقیقت همه ما چهار زن داریم !
الف : زن چهارم که بدن ماست . مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ ، اول از همه او ترا ترک می کند.
ب: زن سوم که دارایی های ماست . هرچقدر هم برایت عزیز باشند وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد.
ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند . هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارت کنارت خواهند ماند.
د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می کنیم . او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد اما دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.
من سایتی رو معرفی میکنم. که دور از جون شما بعد از 120 سال تاریخ رفتن هرکس از این دنیا رو بهش میگه و در واقع پیش بینی میکنه .برین تو سایت و به سوالاتش جواب بدید و در نهایت دکمه ی Calculate رو کلیک کنید. دقیقا مثل زمانی که فرم ساخت ایمیل رو پر میکنید!
http://www.findyourfate.com/deathmeter/deathmtr.html
سوالات هم اینهاست:
Gender
جن*سیت
Date of Birth
تاریخ تولد_حتما دقیق بنویسید
Place of birth / life spent more than 75%
قاره ای که بیش از 75% عمرتان رو اونجا گذراندید.
What is your Tobacco exposure?
مصرف تنباکو شما چطور است؟
How often do you consume alcohol?
هرچند وقت مشروبات الکلی مصرف میکنید؟
Do you engage in unprotected *** with different partners?
ایا رابطه جن*سی بدون محافظ با شریکهای مختلفی دارید؟
Do you share needles during drug usage?
آیا سوزن(منظور سوزن سرنگ است)را برای استفاده مواد مخدر به صورت مشترک با کس دیگری استفاده میکنید؟
How often do you Brush/Floss your Teeth?
هرچند وقت دندانهایتان را مسواک میزنید؟
How much time do you spend in the Sun?
چه مقدار زیر نور خورشید میگذرانید؟
How often do you Exercise?
هرچند وقت ورزش میکنید؟
Are you over your Physicians' Recommended Weight?
آیا وزنتان از مقدار درست بیشتر است؟
Did you undergo any major Medical treatment/ Surgery in the last one year ?
آیا عمل جراحی داشتید در سال گذشته؟
How often do you eat Processed Meat?
هرچند وقت فرافورده گوشتی مصرف میکنید؟
How often do you use Butter and Cream?
هرچند وقت روغن و کره مصرف میکنید؟
When you eat Fish**** Poultry and Meat**** how is it cooked?
هروقت شما ماهی ****مرغ و گوشت میل میکنید ****آنها چگونه پخته شده اند؟
What percentage of your Diet is Non-vegetarian food?
چند درصد رژیم غذایی شما غیر گیاهی است؟
How much Coffee do you drink a day?
روزی چه مقدار قهوه مینوشید؟
Do you take Aspirin once a day?
ایا یکبار در روز آسپرین مصرف مکنید؟
How often do you eat Fruits and Vegetables?
هر چند وقت سبزی و میوه میخورید؟
Do you take a Multi-Vitamin once a day?
ایا روزی یکمرتبه مولتی ویتامین مصرف میکنید؟
Are you exposed to Air Pollution?
ایا در معرض الودگی هوا هستید؟
Are you in a High risk area for Radon Exposure?
ایا در معرض پرتوهای رادیو اکتیو هستید?
Does Diabetes run in your immediate family?
ایا در خانواده تان دیابت دارید؟
If deceased**** how long did your Grandparents live?
اگر مرده اند****عمر پدر بزرگ و مادر بزرگتان چقدر طول کشیده؟
Do you visit your family on a regular basis?
ایا شما خانواده تان را به طور مرتب میبینید؟
How often do you find yourself stressed ?
هر چند وقت شما خودتان را در معرض استرس میبینید؟
Who you are?
شما کی هستید؟
-----------------------------------------------------------------------------
معنی جواب ها هم انهاست:
never هرگز
rarely به ندرت
very rarely خیلی به ندرت
often گاهی اوقات
very often غالبا
some times بعضی وقتها
until Intoxicated تا وقتی مست بشم.
i say no to drug من مواد مخدر مصرف نمیکنم
twice a day دوبار در روز
Moderate Amounts میزان متعادل
Quite a lot واقعا زیاد
under Weight زیر وزن
over Weight بالاتر از وزن
Well Done خوب درست شده
medium rare نیم پخته
َ above بالاتر
still alive هنوزدر قید حیات بودن
Pessimistic بدبین
Sadistic سادیسمی
Optimistic خوشبین
حکایت امروز ما اما حکایت فوتبالیستها و اهالى فوتبال است که با عمل جراحى کمى تا قسمتى مثل فرهاد و فرزاد مجیدى و علىرضا نیکبخت واحدى زیباتر مىشوند یا شاید هم بدتر مىشوند مثل... یا مثل رضا عنایتى و حسین کعبى آنچنان تغییرى نمىکنند و یا مثل فیروز کریمى براساس توصیه دکتر و براى برداشتن پولیپ بینى، عمل مىکنند و البته از این فرصت هم استفاده مىکنند و دستى به بینى مبارک مىکشند...
گزارش کوتاه زیر مىپردازد به برخى اهالى فوتبال که بنابه هر دلیلى که- هیچ ربطى به ما ندارد- بینىهاى خود را بهدست جراحان پلاستیک سپردهاند. امیدواریم دوستانى که نامشان را مىبریم از ما دلگیر نشوند و در آخر اینکه ممکن است برخى اسامى از برادران فوتبالیستى که بینىهاى خود را عمل کردهاند از دست ما در رفته باشد که اگر چنین باشد در همینجا از شما مخاطبان عزیز پوزش مىطلبیم.....
فیروز کریمى(اعتراف در مثلث شیشه ای)......رضا عنایتى(انگار فرقی نکرده!).........حسین کعبى(منکر پلاستیک می شود!)...... علىرضا نیکبخت واحدى(هرروز بهتر از دیروز!)....... فرهاد مجیدى(رقیب سرسخت نیکبخت!) ......... × فرزاد مجیدى(پیرو راه برادر)........ على علیزاده(جراحی در شیراز)...... مهرزاد معدنچى(همانند علیزاده)........مهدى هاشمىنسب(واقعا بهتر شده!).....
در پی نظر سنجی سایت دوخت؛ درباره خوشپوشترین بازیگر مرد سینمای ایران سرانجام در یک رقابت بسیار نزدیک «بهرام رادان» به عنوان شیکپوشترین بازیگر مرد ایرانی شناخته شد.
در این نظر سنجی از خوانندگان پرسیدهشده بود : «به نظر شما شیکپوشترین بازیگر مرد ایرانی در حال حاضرچه کسیست؟» و گزینهها شامل این بازیگران میشدند: محمدرضا فروتن، محمدرضا گلزار، بهرام رادان، مهران مدیری، پارسا پیروزفر، پژمان بازغی، امین حیایی، شهاب حسینی، حامد کمیلی و حمید گودرزی. همچنین گزینهای تحت عنوان « بازیگر مورد نظر من در گزینههای بالا نیست» تا چنانچه بیش از ده درصد آرا به این گزینه تعلق گرفت نظر سنجی مجددا با گزینههای بیشتری طراحی شود.
سرانجام پس از 20 روز رایگیری و در حالی که نتایج آرا چندین بار تغییر کرد، رایهای داده شده به این ترتیب به بازیگران فوق تعلق گرفت:
محمدرضا فروتن 2 درصد آرا
محمدرضا گلزار 15 درصد آرا
بهرام رادان 25 درصد آرا
مهران مدیری 2 درصد آرا
پارسا پیروزفر 21 درصد آرا
پژمان بازغی 1 درصد آرا
امین حیایی 2 درصد آرا
شهاب حسینی 3 درصد آرا
حامد کمیلی 3 درصد آرا
و حمید گودرزی 23 درصد آرا.
همچنین به گزینهی «بازیگر مورد نظر من در گزینههای بالا نیست» 3 درصد آرا تعلق گرفت که نشان میداد با اضافه نمودن هر یک از بازیگران دیگر به این لیست، تغییر چندانی در نفرات بالایی به وجود نمیآمد.
این در حالی است که در هفته نخست محمدرضا گلزار با 29 درصد آرا ، حمید گودرزی با 25 درصد آرا و بهرام رادان با 18 درصد آرا در رتبههای اول تا سوم بودند؛ اما در نهایت اکثریت نسبیِ شرکتکنندگان در این نظرسنجی بهرام رادان را در جایگاه اول، حمید گودرزی را در جایگاه دوم و پارسا پیروزفر را در جایگاه سوم قرار دادند.
از نکات جالب و پیشبینی نشده در این نظرسنجی، سقوط محمدرضا گلزار، بازیگر و سو**پرمدل بسیار خوشچهرهی سینمای ایران به رتبهی چهارم و حتی پس از پارسا پیروزفر است.
پارسا پیروزفر هم که یکی دیگر از بازیگران بسیار خوشچهره و جذاب ایرانی است، علیرغم آنکه سالهای اخیر در سینما و تلویزیون کمتر ظاهر شدهاست در رتبه سوم قرار دارد.
ولی به هر حال بهرام رادان بازیگر توانا و خوشچهرهی سینمای ایران در جایگاه اول قرار گرفت و به عنوان شیکپوشترین بازیگر مرد سینمای ایران در حال حاضر شناخته شد. رادان تا کنون چند بار به عنوان مدل (مانکن) تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفته است که شاید جالبتوجهترین مورد، استفاده از وی برای تبلیغ تیشرتهای نیمانی (مسعود بهنود) بوده باشد
هماهنگی
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت
رضا ارحام صدر بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینما اردیبهشت ماه 1302 در محله پاقلعه بخش 4 اصفهان متولد شد و فعالیت هنری خود را از سال 1326 و بازی در تئاتر آغاز کرده و در واقع از پایهگذاران تئاتر در اصفهان محسوب میشود.او همچنین در سال 1336 با فیلم «شب نشینی در جهنم» وارد سینما شد و سپس در فیلمهایی چون «علی واکسی»، «ستارهای چشمک زد»، «مردان خشن»، «جعفرخان از فرنگ برگشته»، «نصف جهان» و «افسانه شهر لاجوردی» بازی کرد.رضا ارحام صدر عصر روز یکشنبه 24 آذر ماه در منزل مسکونی خود در شهر اصفهان در 85 سالگی از دنیا رفت.
نصرت اله وحدت در مراسم تشییع پیکر رضا ارحام صدر
آنجلینا جولی (زاده ۴ ژوئن ۱۹۷۵ در لس آنجلس)، بازیگر و مدل آمریکایی و «سفیر حسن نیت» سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است.
تصاویر زیر از سفرهای وی به کشورهای افغانستان، پاکستان، عراق، سودان (دارفور) و اتیوپی میباشد.
نهنگ در هر بار انزال بیش از ۴۰۰ گالن اسپرم آزاد می کند که تنها ۱۰٪ آن به بدن شریک جن*سی اش راه می یابد. بنابراین هر بار متجاوز از ۳۶۰ گالن اسپرم به دریا سرازیر می شود ... تعجبی ندارد که آب دریا شور است.
اگر لباس تنگ و چروک و بیریخت بپوشن :
در مورد پولداره : ایول عجب لباسی معلوم نیست از کجا خریده .... اصل مارک داره .... فکر کنم خودش از خارج خریده
در مورد بی پوله : عجب لباس جیغی .... احتمالا" بهش صدقه دادن شایدم دست دوم خریده
اگر مد خفن مدل هچل هفتی بزنن
در مورد پولداره : اوه ببین چه تیپی زده ... از سیخای سرش معلومه ژلش ایستوریای اصل ایتالیاست ... فکر کنم تیریپی که زده همین دیروز انریکو زده ... اونجا هر چی شلوارت پاره تر باشه محبوبیت بیشتره ..
در مورد بی پوله : اه چه شپل ... فکر کنم با صابون دست و صورت سرش میشوره که انقدر سیخ واستاده ... تو خونشونم که سوزن نخ پیدا نمیشه یک کوک به این پاره پوره ایاش بزنه ...
اگر تند تند غذا بخوره :
در مورد پولداره : ببین چقدر گرفتاره که مجبوره انقدر تند غذا بخوره یا هواپیماش داره میپره یا جلسه مهمی داره!
بی پوله : اوووووو انگار از قحطی فرار کرده
اگر آروم و کم غذا بخوره :
پولداره : احتمالا" این غذا تو رژیم غذاییش نیست و باید آهسته بخوره که معدش نفهمه !!!!!!
بی پوله : اینو ببین فکر کنم تا حالا همچین غذایی ندیده بلد نیست بخوره ...
اگر با جنس مخالف صحبت کنه :
پولداره : عجب روابط عمومی بالایی ... مرسی فرهنگ .... دختر و پسر براش یکیه .... آی اینطوری حال میکنم ......
بی پوله : این سیرابی رو ببین .. چه ذوقی میکنه طرف بهش پا داده ... بفرما لاس ... ندیده دیگه .. بپا نخوریش
اگر درس بخونه :
پولداره : احسنت به این تدبیر و اندیشه .... این تو ایران نمیمونه ..... مطمئنم تو لیست فرار مغزهاست
بی پوله : خر خونیم اندازه داره دیگه .... انقدر میخونی آخرش چی ؟!! بپا عینکت نیفته ...
اگر درس نخونه :
پولداره : پول داره درس میخواد چیکار .... درس برا بچه بی پولا و بیکاراست
بی پوله :بد بخت نون نخورده نمیتونه درس بخونه
در مورد خانوما >>> از نوع محجبه و چه بسا چادری
پولداره : آفرین به این تربیت صحیح ... معلومه خالصانه مسلمونه ... این دختر نیست فرشتست که تو این جامعه خراب خودشو اینطوری میپوشونه
بی پوله : اوهوک .... چقد امل ... کی به تو نگاه میکنه حالا ؟!؟!؟
درمورد پسرهای جوون ››› مدل ابرو قشنگ و زیر ابرو گوگول
پولداره : بابا مایکل جکسون ... لئوناردو .... گاتوسو ... برم زیر ابروهای شیطونیتو !
بی پوله : مرتیکه خجالت نمیکشه .... آرایش میکنی ؟! این روزا دیگه دختر پسرا از هم تشخیص داده نمیشوند ... وانگهی چی شده داداشمون .....
ازدواج :
پولداره : یکی دو تا کمه ..... من جای این بودم اصلا" ازدواج نمیکردم ... این همه حور و پری دور و برش – بیخیال ازدواج ..... تیر تپرش
بی پوله : آخی حیوونی تا دیروز عنکبوت تو جیبش یکی بود حالا دو تا شد ( ضرب المثلی شد برا خودش !! )
پیاده روی :
پولداره : زنده باد سلامتی و تناسب اندام .... هیچ چیزی از ورزش و مخصوصا" پیاده روی برای تندرستی انسان بهتر نیست حتی میگن اشتها رو هم زیاد میکنه .
بی پوله : کفشاشم مالی نیست که حالا بگیم پیاده بره ... قربونش برم که همیشه بلیت خط 11 رو داره .
تعویض ماشین :
پولداره : بابا تنوع .... آخرین مدل ... سنت اگزوپری ... پارکینگ دیگه جا نداره
بی پوله : دبیا ... تا دیروز دنبال الاغ پدر بزرگش میدوید حالا واسه ما ماشین خریده
تعویض کار :
پول داره : شکمه پره ... چه این بشقاب چه اون بشقاب ....... پول تولید میکنه دیگه چه این کار چه اون کار ... میباره براش
بی پوله : فقط مونده بود این به یه جایی برسه ... از فردا جواب سلام ما رو هم نمیده
رانندگی :
پولداره : فکر کنم عادت به رانندگی نداره آخه همیشه راننده داشتن اما استیل فرمون گرفتنشو داشته باش ... انصافا" شوماخرم اینطوری فرمون نمیگیره
بی پوله : عمو جون ترمز اون وسطیست ... الاغا رو کجا بستی ؟! گوسفندا رو چه کردی ؟!!؟
و اما کاریکاتوری در راستای همین مطلب:
روی عکس کلیک کنید!
روزی پزشکی به تیمارستان سرکی کشید و مردی را میان دیوانگان دید که به نظر خیلی باهوش می آمد وی را صدا کرد و با کمال مهربانی پرسید: می بخشید آقا شما را به چه علت به تیمارستان آوردند؟
مرد در جواب گفت : آقای دکتر بنده زنی گرفتم که دختری 18 ساله داشت روزی پدرم از این دختر خوشش آمد و او را گرفت از آن روز به بعد زن من ، مادرزن پدرشوهرش شد و چندی بعد دختر زن من که زن پدرم بود پسری زایید که نامش را چنگیز گذاشتند چنگیز برادر من شد زیرا پسر پدرم بود اما در همان حال چنگیز نوه زنم بود و از این قرار نوه من هم می شد و من پدربزرگ برادر تنی خود شده بودم!
چندی بعد زن من پسری زایید و از آن روز زن پدرم خواهر ناتنی پسرم و حتی مادربزرگ او شد در صورتی که پسرم برادر مادربزرگ خود و حتی نوه او بود از طرفی چون مادر فعلی من یعنی دختر زنم خواهر پسرم می شود بنده ظاهرا خواهرزاده پسرم شده ام ضمنا من پدر و مادرم و پدربزرگ خود هستم پس پدرم هم برادر من است و هم نوه ام!
حالا آقای دکتر اگر شما هم به چنین مصیبتی گرفتار می شدید ایا کارتان به تیمارستان نمی کشید؟؟!!
روزی دختر کوچولویی از مادرش پرسید:
'مامان؟ نژاد انسان ها از کجا اومد؟
مادر جواب داد: 'خداوند آدم و حوا را خلق کرد. اون ها بچه دار شدند و این جوری نژاد انسان ها به وجود اومد.'
دو روز بعد دخترک همین سوال رو از پدرش پرسید.
پدرش پاسخ داد: 'خیلی سال پیش میمون ها تکامل یافتند و نژاد انسان ها پدید اومد.'
دختر کوچولو که گیج شده بود نزد مادرش رفت و گفت: 'مامان؟ تو گفتی خدا انسان ها رو آفرید ولی بابا میگه انسان ها تکامل یافته ی میمون ها هستند...من که نمی فهمم!'
مادرش گفت: 'عزیز دلم خیلی ساده است. من بهت در مورد خانواده ی خودم گفتم و بابات در مورد خانواده ی خودش!!!
دختر جوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد. پس ازدوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون: لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که در این مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!! و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست.. باعشق! رابرت!
دخترجوان رنجیـده خاطر از رفتار مرد، ازهمه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی ازنامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی... خودشان به او قرض بدهند و همه آن عکس ها را که کلی بودند با عکس رابرت، نامزد بی وفایش، در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست میکند، به این مضمون: رابرت عزیز، مراببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت را از میان عکسهای توی پاکت جدا کن و بقیه را به من برگردان.....
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه show picture را بزنید | |
|