روزی یک مریض به دکتر مراجعه کرد و از کمر درد شدید شکایت داشت...
دکتربعد از معاینه ازش پرسید: خب، بگو ببینم واسه چی کمرت درد می کنه ؟!
مریض گفت : محض اطلاعتون باید بگم که من برای یک کلوپ شبانه کار می کنم، امروز صبح زودتر به خونم رفتم و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی از اتاق خواب شنیدم!
وقتی وارد اتاق شدم، فهمیدم که یکی با همسرم بوده ، در بالکن هم باز بود، من سریع دویدم طرف بالکن، ولی کسی را اونجا ندیدم!
وقتی پایین را نگاه کردم، یه مرد را دیدم که میدوید و در همان حال داشت لباس میپوشید!!!
من هم یخچال را که روی بالکن بود بلند کردم و پرتاب کردم به طرف اون!
فکر کنم دلیل کمر دردم هم همین بلند کردن یخچال باشه...
--------------------------------------------------------------------------------
مریض بعدی، به نظر می رسید که تصادف بدی با یک ماشین داشته!
دکتر بهش گفت : مریض قبلیِ من بد حال به نظر می رسید، ولی مثل اینکه حال شما خیلی بدتره! بگو ببینم چه اتفاقی برات افتاده؟!
مریض پاسخ داد : باید بدونید که من تا حالا بیکار بودم و امروز اولین روز کار جدیدم بود...
ولی من فراموش کرده بودم که ساعت را کوک کنم و برای همین هم نزدیک بود دیر کنم، من
سریع از خونه زدم بیرون و در همون حال هم داشتم لباسهایم را میپوشیدم، شما باور نمیکنید؛ ولی یهو یه یخچال از بالا افتاد روی سر من!!!
--------------------------------------------------------------------------------
وقتی مریض سوم وارد شد به نظر می رسید که حالش حتی از دو مریض قبلی هم وخیمتره !
دکتر در حالی که شوکه شده بوده پرسید: تو دیگه از کدوم جهنمی فرار کردی.....!!!
و بیمار جواب داد : خب، راستش من بالای یک
یخچال نشسته بودم که یهو یک نفر اون را از طبقهء سوم پرتاب کرد پایین...!!!