دوست ندارم بچهام درس بخواند. مگر اینهایی که لیسانس دارند، چقدر پول میگیرند؟
---------------------------------------------
توضیح: علی کریمی، یک بازیکن استثنایی است. فوتبالیستی که فقط در دو مصاحبه بلند رودررو با خبرنگاران شرکت کرده است. بار اول روزنامه صبح ورزش، و شخص امیرحسین ناصری او را به گفتوگو کشید و در بار دوم، هفته نامه تماشاگران یک گفتوگوی دو صفحهای جنجالی از وی منتشر کرد. یادش بهخیر. در پایان صفحهبندی از بین 10 الی 15 تیتری که این گفتوگو داشت، مانده بودیم کدام را انتخاب کنیم. دوست داشتیم این مصاحبه را بهطور کامل یکبار دیگر منتشر کنیم، اما فعلا بخشهایی از آن همراه سایر جملات بهیادماندنی او منتشر میشود.
علی دایی با همهجایش گل میزند. با قلمبند، با شکم و... بهنظرم خدا علی دایی را بغل کرده!
خوشحالم که یک ریال از پول انتقال من به الاهلی، به امیر عابدینی نرسید.
عابدزاده با بازگشت به فوتبال، خودش را خراب کرد.
دوست ندارم بچهام درس بخواند. مگر اینهایی که لیسانس دارند، چقدر پول میگیرند؟
(همگی مربوط به گفتوگوی سال 1380 با تماشاگران)
من همبرگر میخوام! (قبل از بازی با بحرین در منامه. او سوگلی میروسلاوبلاژویچ بود. بلاژ بهخاطر او، برنامه شام تیمملی را عوض کرد.)
گله را داده بودند دست گرگ! (در گفتوگویی بعد از جامجهانی. درباره برانکو و تیمملی)
ناصر ابراهیمی هیچچیزی ندارد که به من یاد بدهد.
(در مصاحبه با روزنامه صبحورزش. اولین گفتوگوی جنجالی)
به نقل از روزنامه دنیای فوتبال مورخ 16 شهریور 87